منصور شعبانی بارکش جدید وزارت- مزدور خودفروخته
منصور
شعبانی که به تازگی به زیر عبای آخوند علوی خزیده است، به سرعت مراحل
مزدوری خود را در کنار ماًموران بدنام وزارت همچون قربانعلی پوراحمدی طی
میکند.
منصور شعبانی خودفروخته در حالی که از همه امکانات برای یک زندگی شرافتمندانه برخوردار بود، در نهایت در مسیری که خانواده الدنگ برایش باز کرد، یعنی خیانت و بوسیدن دست جلاد پیش رفت. او که در سال۱۳۹۲ به آلبانی منتقل شده بود، به رغم تمام کمکهای مادی و معنوی که از طرف مجاهدین به وی شد تا بتواند مانند یک فرد عادی زندگی معمول خود را داشته باشد و به مرز سرخ خود با رژیم ضدبشری آخوندی متعهد بماند، نه تنها به زیر عبای آخوند علوی در غلطید، که مسیر خیانت و مزدوری را برگزید و به بارکش جدید آخوند علوی تبدیل شد.
منصور شعبانی در شرایطی به آلبانی منتقل شد که بسیاری از مجاهدان بیمار در لیبرتی بدلیل محاصره ضدانسانی و کارشکنیهایی که در ریل درمان آنها توسط مزدوران عراقی رژیم اعمال میشود، در معرض خطر جدی قرار داشته و دارند. با این حال از آنجا که وی تحمل شرایط سخت موجود در لیبرتی را نداشت، به نسبت بیماران در اولویت خروج قرار گرفت و در تاریخ ۲۹خرداد۹۲ در سری سوم اعزام از لیبرتی به آلبانی منتقل شد.
او که هماکنون به تکرار اراجیف صدبار کهنه شده وزارت اطلاعات علیه مجاهدین مشغول است، در جلسه ۱۲خرداد۹۴ انجمن نجاست، ناخواسته به تلاشهای مجاهدین برای داشتن مرزبندی او با رژیم و بهایی که بابت آن پرداختند به اختصار اشاره کرده و اعتراف میکند که مجاهدین برای حفظ شرافت او همه گونه کمکی میکردند:
سران تشکیلات رجوی تلاش دارد با دادن حقوق ماهیانه و مزایا دیگر بچه ها را وادار به ماندن و… هواداری از مجاهدین بکند و مشخصا میگویند شما به ایران نروید ما شما را ساپورت میکنیم…» (سایت انجمن نجات- مرکز گیلان ۱۲ خرداد ۱۳۹۴)
بازگشت به آغوش خانواده! یا همکاری با وزارت اطلاعات
منصور شعبانی نمونهای دیگر از اقدامات وزارت اطلاعات در پوش خانواده الدنگ است. کسانی که آگاهانه و با اختیارو یا تن دادن به اجبار و تسلیم در برابر رژیم، مجری خط ماًموران اطلاعات رژیم میشوند.
برادر این خائن بنام جهانگیر شعبانی بارها در شرایطی که اشرف در محاصره بود، در جمع مزدوران حضور داشت و در شکنجه روانی و جنایت علیه مجاهدین فعال بود. وی طی این سالیان رابطه فعالی با وزارت اطلاعات داشت. بعد از انتقال منصور شعبانی به آلبانی، وی به جلب نظر منصور شعبانی برای بازگشت به زیر حاکمیت رژیم، پرداخت. پیش از رفتن این خائن به ایران، پیام بازگشت وی توسط برادرش در سایتهای وزارتی منتشر شد. جهانگیر شعبانی در کمال زبونی و خفت و خواری خواستار «توجه مسئولین و خادمین امنیتی» رژیم شد:
منصور شعبانی نیز از آنجا که حاضر به مرزبندی با رژیم تحت پوش خانواده نبود، بعد از زیرپا گذاشتن همه تعهدات و تسلیم شدن به این رژیم جنایتکار و وحشی، مراحل مزدوری خود را با کمک و مساعدت! وزارت اطلاعات به سرعت طی کرد. وی که تمام مدت توسط برادر مزدورش بنام جهانگیر شعبانی برای بازگشت به نزد رژیم و همکاری با اطلاعات ترغیب و تشویق میشد، بهای این رابطه را نهایتاَ با خزیدن به زیر عبای آخوند علوی و تبدیل شدن به آلت دست رژیم، پرداخت.
او خودش در رابطه با نقش خانواده الدنگ و«کمکهای سفارت و کنسولگری رژیم در آلبانی و مسئولین امنیتی»! رژیم میگوید:
«… بریده بودم و بقول خودشان مهمان بودیم که بعد از یک ونیم سال به آلبانی انتقال یافتم و از همان ابتدا سعی کردم مستقل و در ارتباط با خانواده ام آینده ام را آنچنان که میخواهم رقم بزنم که خود سبب خیر شد و توانستم با زحمات آقای پوراحمد و مساعدت انساندوستانه مسولین سفارت و کنسولگری ایران در آلبانی و همچنین مسولین امنیتی کشور که بی نهایت ممنونشان هستم، توانستم به وطن و خانواده عزیزم بازگردم….”
وی بلافاصله بعد از فروش اطلاعات یاران و دوستان سابق، در کنار قربانعلی پوراحمد ماًمور وزارت اطلاعات در گیلان قرار گرفت.
منصور شعبانی هم اکنون وظیفه دارد مدعی زندان و فشار و… در آلبانی شود تا راه را برای فشار بیشتر علیه مجاهدان لیبرتی و کارشکنی در مسیر بازاسکان آنها فراهم کند
سایت نجات- نیم نگاه- سه شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۴- منصور شعبانی … عصر روز یکشنبه مورخه ۲۰ / اردیبهشت / ۱۳۹۴ به لطف خدا و مساعدت خیرخواهانه مسئولین امنیتی کشور به کانون گرم و پرمهرخانواده بازگشت
او مانند موارد مشابه، مدتی به سوژه ثابت سیرکهای وزارت با تعزیه گردانی مزدور قربانعلی پوراحمدی تبدیل شده و ناچار است تا آخرین قطره شرافت خود را به حراج بگذارد تا اجازه یک زندگی خفیف و خائنانه را بدست آورد.
البته تکرار این اقدامات برای رژیم بیدلیل نیست. تجربه ثابت کرده است که این اقدامات تنها زمینه ساز کشتارها و توطئههای بعدی علیه مجاهدین توسط نیروی تروریستی قدس است. اینها جاده صاف کن هستند تا ماشین کشتار رژیم زمینه جنایت باز هم بیشتری داشته باشد.
درسی که باید آموخت: قانون سرخ و خدشه ناپذیر
مرزبندی با رژیم و تمام اعوان و انصارش، قانونی دگم و خدشه ناپذیر است. نداشتن مرزبندی با رژیم و شکستن خطوط سرخ انقلاب و ضدانقلاب، هرکسی با هر پیشینهای را تباه میکند، انتهای این مسیر چیزی جز تبدیل شدن به مزدور و عمله و اکره وزارت نیست.
بی مرزی با رژیم حتی به اندازه سر سوزن به مثابه همان یک قطره آب یا یک ذره نمک است که روزه را باطل میکند و راه به ناکجا آباد میبرد.
آری شکستن روزه مقدس مرزبندی با رژیم، همان مرز سرخ با ضدخلق است که امثال منصور شعبانی را به سرعت از جاده خلق به مسیر ضدخلق و هم پیاله با دژخیمان حاکم بر میهن پرتاب می کند و آنها را مورد لعن و نفرین مردم و تاریخ قرار خواهد داد.
مطالب مرتبط
منصور شعبانی خودفروخته در حالی که از همه امکانات برای یک زندگی شرافتمندانه برخوردار بود، در نهایت در مسیری که خانواده الدنگ برایش باز کرد، یعنی خیانت و بوسیدن دست جلاد پیش رفت. او که در سال۱۳۹۲ به آلبانی منتقل شده بود، به رغم تمام کمکهای مادی و معنوی که از طرف مجاهدین به وی شد تا بتواند مانند یک فرد عادی زندگی معمول خود را داشته باشد و به مرز سرخ خود با رژیم ضدبشری آخوندی متعهد بماند، نه تنها به زیر عبای آخوند علوی در غلطید، که مسیر خیانت و مزدوری را برگزید و به بارکش جدید آخوند علوی تبدیل شد.
منصور شعبانی در شرایطی به آلبانی منتقل شد که بسیاری از مجاهدان بیمار در لیبرتی بدلیل محاصره ضدانسانی و کارشکنیهایی که در ریل درمان آنها توسط مزدوران عراقی رژیم اعمال میشود، در معرض خطر جدی قرار داشته و دارند. با این حال از آنجا که وی تحمل شرایط سخت موجود در لیبرتی را نداشت، به نسبت بیماران در اولویت خروج قرار گرفت و در تاریخ ۲۹خرداد۹۲ در سری سوم اعزام از لیبرتی به آلبانی منتقل شد.
او که هماکنون به تکرار اراجیف صدبار کهنه شده وزارت اطلاعات علیه مجاهدین مشغول است، در جلسه ۱۲خرداد۹۴ انجمن نجاست، ناخواسته به تلاشهای مجاهدین برای داشتن مرزبندی او با رژیم و بهایی که بابت آن پرداختند به اختصار اشاره کرده و اعتراف میکند که مجاهدین برای حفظ شرافت او همه گونه کمکی میکردند:
سران تشکیلات رجوی تلاش دارد با دادن حقوق ماهیانه و مزایا دیگر بچه ها را وادار به ماندن و… هواداری از مجاهدین بکند و مشخصا میگویند شما به ایران نروید ما شما را ساپورت میکنیم…» (سایت انجمن نجات- مرکز گیلان ۱۲ خرداد ۱۳۹۴)
بازگشت به آغوش خانواده! یا همکاری با وزارت اطلاعات
منصور شعبانی نمونهای دیگر از اقدامات وزارت اطلاعات در پوش خانواده الدنگ است. کسانی که آگاهانه و با اختیارو یا تن دادن به اجبار و تسلیم در برابر رژیم، مجری خط ماًموران اطلاعات رژیم میشوند.
برادر این خائن بنام جهانگیر شعبانی بارها در شرایطی که اشرف در محاصره بود، در جمع مزدوران حضور داشت و در شکنجه روانی و جنایت علیه مجاهدین فعال بود. وی طی این سالیان رابطه فعالی با وزارت اطلاعات داشت. بعد از انتقال منصور شعبانی به آلبانی، وی به جلب نظر منصور شعبانی برای بازگشت به زیر حاکمیت رژیم، پرداخت. پیش از رفتن این خائن به ایران، پیام بازگشت وی توسط برادرش در سایتهای وزارتی منتشر شد. جهانگیر شعبانی در کمال زبونی و خفت و خواری خواستار «توجه مسئولین و خادمین امنیتی» رژیم شد:
دیدار خانواده منصور شعبانی مقیم آلبانی با مسول انجمن نجات گیلان- ۲۳ فروردین ۱۳۹۴
جهانگیر شعبانی گفت: آقای پوراحمد… تا این تاریخ مدام با منصور ارتباط تلفنی و تصویری داریم و الان به اتفاق خواهرانم به نزد شما آمدم و عاجزانه تمنا دارم تا در مسیر بازگشت منصور به کانون گرم خانواده ام هرآنچه در توان تان است کمک کارمان باشید و بواسطه الطاف الهی و توجه مسئولین و خادمین امنیتی کشور آرزوی مان را برآورده کنیدمنصور شعبانی نیز از آنجا که حاضر به مرزبندی با رژیم تحت پوش خانواده نبود، بعد از زیرپا گذاشتن همه تعهدات و تسلیم شدن به این رژیم جنایتکار و وحشی، مراحل مزدوری خود را با کمک و مساعدت! وزارت اطلاعات به سرعت طی کرد. وی که تمام مدت توسط برادر مزدورش بنام جهانگیر شعبانی برای بازگشت به نزد رژیم و همکاری با اطلاعات ترغیب و تشویق میشد، بهای این رابطه را نهایتاَ با خزیدن به زیر عبای آخوند علوی و تبدیل شدن به آلت دست رژیم، پرداخت.
او خودش در رابطه با نقش خانواده الدنگ و«کمکهای سفارت و کنسولگری رژیم در آلبانی و مسئولین امنیتی»! رژیم میگوید:
«… بریده بودم و بقول خودشان مهمان بودیم که بعد از یک ونیم سال به آلبانی انتقال یافتم و از همان ابتدا سعی کردم مستقل و در ارتباط با خانواده ام آینده ام را آنچنان که میخواهم رقم بزنم که خود سبب خیر شد و توانستم با زحمات آقای پوراحمد و مساعدت انساندوستانه مسولین سفارت و کنسولگری ایران در آلبانی و همچنین مسولین امنیتی کشور که بی نهایت ممنونشان هستم، توانستم به وطن و خانواده عزیزم بازگردم….”
وی بلافاصله بعد از فروش اطلاعات یاران و دوستان سابق، در کنار قربانعلی پوراحمد ماًمور وزارت اطلاعات در گیلان قرار گرفت.
منصور شعبانی هم اکنون وظیفه دارد مدعی زندان و فشار و… در آلبانی شود تا راه را برای فشار بیشتر علیه مجاهدان لیبرتی و کارشکنی در مسیر بازاسکان آنها فراهم کند
سایت نجات- نیم نگاه- سه شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۴- منصور شعبانی … عصر روز یکشنبه مورخه ۲۰ / اردیبهشت / ۱۳۹۴ به لطف خدا و مساعدت خیرخواهانه مسئولین امنیتی کشور به کانون گرم و پرمهرخانواده بازگشت
او مانند موارد مشابه، مدتی به سوژه ثابت سیرکهای وزارت با تعزیه گردانی مزدور قربانعلی پوراحمدی تبدیل شده و ناچار است تا آخرین قطره شرافت خود را به حراج بگذارد تا اجازه یک زندگی خفیف و خائنانه را بدست آورد.
البته تکرار این اقدامات برای رژیم بیدلیل نیست. تجربه ثابت کرده است که این اقدامات تنها زمینه ساز کشتارها و توطئههای بعدی علیه مجاهدین توسط نیروی تروریستی قدس است. اینها جاده صاف کن هستند تا ماشین کشتار رژیم زمینه جنایت باز هم بیشتری داشته باشد.
درسی که باید آموخت: قانون سرخ و خدشه ناپذیر
مرزبندی با رژیم و تمام اعوان و انصارش، قانونی دگم و خدشه ناپذیر است. نداشتن مرزبندی با رژیم و شکستن خطوط سرخ انقلاب و ضدانقلاب، هرکسی با هر پیشینهای را تباه میکند، انتهای این مسیر چیزی جز تبدیل شدن به مزدور و عمله و اکره وزارت نیست.
بی مرزی با رژیم حتی به اندازه سر سوزن به مثابه همان یک قطره آب یا یک ذره نمک است که روزه را باطل میکند و راه به ناکجا آباد میبرد.
آری شکستن روزه مقدس مرزبندی با رژیم، همان مرز سرخ با ضدخلق است که امثال منصور شعبانی را به سرعت از جاده خلق به مسیر ضدخلق و هم پیاله با دژخیمان حاکم بر میهن پرتاب می کند و آنها را مورد لعن و نفرین مردم و تاریخ قرار خواهد داد.
مطالب مرتبط
ادي شعباني از مأموران وزارت اطلاعات و انجمن نجات رژيم در مازندران شهسوار يا تنكابن
هادي شعباني از مأموران وزارت اطلاعات و انجمن نجات رژيم در مازندران شهسوار يا تنكابن
سه شنبه, 29 مهر 1393 07:25
هادي شعباني جنايتكار تيغ خون آلود جلادان شاهرخ زماني را ميليسد او يك گماشته بيمقدار است.
هم وطنان عزیز!
به افشای مزدوران در هر کجا بپردازید و در مقابل توطئه های رژیم به هر شکل و در هر لباسی بایستید. این وظیفه مقدس هر ایرانی آزاده است.
هم وطنان عزیز!
به افشای مزدوران در هر کجا بپردازید و در مقابل توطئه های رژیم به هر شکل و در هر لباسی بایستید. این وظیفه مقدس هر ایرانی آزاده است.
سایت ایران آزادفردا-
خرداد۹۴
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر