در نظام پلید آخوندی که رهآوردش جز جنایت و فساد و تبهکاری نیست، عناوین و واژههای جدیدی خلق میشود که از همین ریشه فاسد سرچشمه گرفته و متولد میگردند. یکی از این واژگان عنوان «خبرنگار- جاسوس» است که در فضای مجازی و رسانههای رژیم جابازکرده است. خود این واژه بهتنهایی مفهوم و محتوای آن را بیان میکند: منظور از آن جاسوسی است که تحت پوش و نقاب خبرنگاری به شغل کثیف جاسوسی اشتغال دارد. البته عمر این صنعت رژیم طولانی است و از همان ابتدای روی کار آمدن آخوندها و مشخصاً وزارت بدنام اطلاعات محصولات خودش را داشته است.
وزیر اسبق و جنایتپیشه اطلاعات رژیم علی فلاحیان در یک گفتگوی تلویزیونی در ۱۸ تیر ۹۸ به این موضوع اذعان کرد و صراحتاً گفت:
«وزارت اطلاعات برای جمعآوری اطلاعات، پوشش لازم دارد چه در داخل چه در خارج. ما یک مأمور اطلاعاتی را نمیفرستیم آلمان یا روسیه یا امریکا بگوید من از وزارت اطلاعات هستم لطفاً اطلاعاتتان را به بنده بدهید. پوشش کارِ بازرگانی یا خبرنگاری لازم است»
شبکه جاسوسی تروریستی رژیم ایران درآلبانی، یکی از آخرین نمونهها
طی سالهای اخیر نیز با مصادیق بسیار روشنی از این عملکرد وزارت اطلاعات یعنی جاسوسی مواجه بودهایم. رژیم و وزارت بدنام اطلاعاتش که در داخل کشور برای دستگیری و به دام انداختن هر صدای مخالف به وفور از اتهام و مارک جاسوس استفاده میکند، در همان حال در خارج از مرزهای ایران برای جمعآوری اطلاعات و جاسوسی اقدام میکند که زمینهساز عملیات تروریستی علیه مخالفان و بهطور خاص مجاهدین و شورای ملی مقاومت است.
تا آنجا که به رژیم برمیگردد، برای پیش بردن این مأموریت کثیف در خارج کشور به جاسوسان محلی و یا مزدورانش که در خارج کشور سکونت دارند، متکی است و با کمک شبکه تروریستی- جاسوسی وزارتخانههایش در کشورهای مختلف و دیپلومات- تروریستهای آن، هم اقدامات شناسایی و جاسوسی را پیش برده و هم طرحهای تروریستی را انجام میدهند.
کشف و خنثی شدن دو توطئه بزرگ در خاک اروپا
طی دو سال اخیر، رژیم آخوندی به طرحها و عملیات تروریستی متعددی علیه مقاومت ایران در خاک اروپا دستزده است. در فروردین سال ۹۷، طرح حمله انفجاری تروریستهای رژیم به مراسم جشن تحویل سال نو مجاهدین در تیرانا، پایتخت آلبانی، کشف و خنثی گردید. درست چند ماه بعد سران رژیم کشتار تروریستی گستردهای را علیه گردهمآیی سالانه ایران آزاد در حومه پاریس طراحی کردند. در این توطئه تروریستی، دیپلومات-تروریست رژیم بنام اسدالله اسدی شخصاً مواد منفجره را به عوامل تروریستش تحویل داد تا آن را در سالن گردهمآیی منفجر کنند.
خوشبختانه این توطئه قبل از به ثمر رسیدن با همکاری پلیس سه کشور بلژیک، آلمان و فرانسه کشف و خنثی گردید و طی آن اسدالله اسدی و سه همدستش، یعنی مأمور نفوذی امیر سعدونی و زنش نسیمه نعامی و نفوذی دیگر بنام مهرداد عارفانی که در شناسایی اشرف ۳ هم شرکت داشت، دستگیر و زندانی شدند که هماکنون در زندان بسر میبرند.
لازم به ذکر است که مهرداد عارفانی در زمستان سال ۹۵ به بهانه همراهی با مادر یک شهید برای انجام مأموریت شناسایی به آلبانی آمده بود تا بتواند اطلاعات مربوط به مقرهای مجاهدین را جهت اقدامات تروریستی جمعآوری نماید. در این سفر او مصرانه خواهان دیدار و صحبت مستقیم با مسئولین مجاهدین در تیرانا بود ولی موفق نشد.
در ۹ مرداد ۹۹ دومین جلسه محاکمه اسدی و سه همدستش در بلژیک برگزار شد. این نخستین بار است که یک دیپلمات در اروپا به خاطر مشارکت مستقیم در تروریسم محاکمه میشود. دیپلومات دستگیرشده رژیم با استفاده از امکانات دیپلوماتیک، اجرای این طرح را تحت نظارت مقامات بالاتر وزارت اطلاعات و وزارت کشور و خامنهای و روحانی به عهده داشت.
چند روز قبل از این اقدام تروریستی در ۲۹ خرداد ۹۷، حسامالدین آشنا، مشاور روحانی و معاون سابق وزارت اطلاعات در توییتی با رمز و کنایه نوشت «آنها که به دنبال تابستان داغ هستند ماجراهای نیمروز را هم فراموش نکنند». نیمروز اسم فیلمی است که توسط سپاه پاسداران در ارتباط با ۱۹ بهمن سال ۱۳۶۰ و شهادت اشرف رجوی و موسی خیابانی ساختهشده است.
روز ۳۰ خرداد ۹۷ شبکههای اجتماعی و رسانههای رژیم توییت حسامالدین آشنا را «رمز شروع عملیات» و «یک کد امنیتی که رمزگشاییاش کار هرکسی نیست» توصیف کردند و اینکه اشاره به توطئهای علیه مقاومت ایران و شخص خانم رجوی دارد.
از قرار معلوم، رژیم قصد داشت پس از انفجار تروریستی در گرد همآیی مقاومت، مدعی شود که این انفجار توسط خود مجاهدین صورت گرفته و نتیجه اختلاف درونی آنهاست. برای این منظور مأمور شناختهشده مسعود خدابنده و مزدور نفوذی ایرج مصداقی را، همزمان با پخش زنده مراسم در شبکه تلویزیونی اینترنشنال به صحنه آورده بود تا پس از انفجار بمب؛ این سناریو را پیش ببرند. همچنین مدتی پیش از همین طرح، مزدوران اطلاعات بدنام رژیم در اروپا، یک کارزار پخش دروغ درباره قتلهای مشکوک در درون مجاهدین راه انداخته بودند.
دو طرح تروریستی که رژیم در بهار و سپس تابستان ۹۷، علیه مجاهدین و مقاومت ایران تدارک دیده بود، بزرگترین طرحهای تروریستی تاریخچه ۴۰ ساله این رژیم در اروپاست.
واکنش دولت آلبانی و ارگانهای این کشور در قبال طرحهای تروریستی و جاسوسی رژیم
بعد از انتقال سالم و امن تشکیلات مجاهدین از عراق به آلبانی و کوتاه شدن دست رژیم از انجام حملات پیدرپی نظامی و موشکباران، در کنار تلاش افسارگسیخته شیطان سازی علیه مجاهدین، بر روی جاسوسی و زمینهسازی برای عملیات تروریستی و النهایه انجام عملیات علیه مجاهدین در آلبانی متمرکز شد.
در ۳۰ فروردین ۹۷ آقای ادی راما نخستوزیر آلبانی، طرح تروریستی وزارت اطلاعات در گردهمآیی نوروزی مجاهدین در تیرانا را افشاء کرد.
نخستوزیر آلبانی همچنین در تاریخ ۲۷ خرداد ۹۹ در رابطه با فعالیتهای رژیم در آلبانی گفت:
«ما امکانات استقرار تعداد قابلتوجهی از پناهندگان ایرانی را فراهم آوردهایم. آنها به آلبانی آمدهاند تا در امنیت و آسایش باشند، این هم موضعگیری علیه رژیم ایران نبود، بلکه صرفاً باز کردن در به روی کسانی بود که در معرض تهدید و اذیت و آزار آن رژیم هستند. پس اینیک رویکرد انسانی بود؛ اما این اقدام رژیم را از ادامه فعالیتهای خصمانه و شرورانهاش در خاک ما بازنداشت. همین ما را مجبور به انجام اقداماتی علیه چنین فعالیتهای شرورانهای کرد، اگرچه چنین هدفی نداشتیم. ما ازجمله بالاترین مقام دیپلوماتیک این رژیم را به ایران برگرداندیم. ما بر اساس فاکتها و نمونهها میدانیم این رژیم چگونه در اینجا کار میکند، فارغ از اینکه آنها چه ایدئولوژی دارند و یا چه اسمی روی خودشان گذاشتهاند؛ اما مطمئناً ما بسیار مفتخریم که توانستهایم به این افراد [مجاهدین] کمک کنیم…».
بعد از کشف و خنثیسازی توطئه تروریستی رژیم در نوروز ۹۷، وزارت امور خارجه آلبانی در تاریخ ۲۸ آذر ۹۷ اعلام کرد سفیر جمهوری اسلامی ایران و یک دیپلومات دیگر تهران را به سبب «دخالت در فعالیتهای زیانبار برای امنیت ملی» از این کشور اخراج کرده است. سخنگوی وزارت امور خارجه آلبانی، اِدلیرا پِرِندی، با اعلام اخراج دو دیپلمات ایرانی از این کشور گفت «فعالیت این دو دیپلومات با عرف دیپلوماتیک مغایر است» و تیرانا «پس از مشورت با کشورهای متحد خود، تصمیم گرفت آنان را “عناصر نامطلوب” تلقی کند».
با کشف این توطئه تروریستی، دولت آلبانی فعالیتهای جاسوسی رژیم را با دقت بیشتری زیر نظر گرفت و تاکنون شماری از جاسوسان و مزدورانش را بهعنوان عناصر مخرب، شناسایی و از این کشور بیرون رانده است.
پیش از اخراج سفیر و بهاصطلاح دیپلومات دیگر، رسانههای آلبانی از دستگیری دو مأمور ایرانی که خود را خبرنگار معرفی کرده بودند خبر دادند. این مزدوران در زمان ارتکاب جرم و عکسبرداری از اماکن مجاهدین دستگیرشده بودند.
در اول آبان ۹۸ مدیرکل پلیس آلبانی ضمن افشای یک شبکه جاسوسی و تروریستی علیه مجاهدین گفت که این شبکه از تهران و توسط نیروی تروریستی قدس اداره میشده و یکی از عوامل آن به نام علیرضا نقاشزاده با پاسپورت اتریشی خود را عضو سابق مجاهدین معرفی کرده و به بهانه دیدار با مادرش به آلبانی سفرکرده است. در همین شبکه تروریستی، یک مأمور عملیاتی نیروی قدس به نام عبدالخالق ملکزاده برای اجرای عملیات تروریستی بهطور مداوم با عبدالسلام تورگوت، یک جنایتکار حرفهای شناختهشده در ترکیه، در تماس بوده است.
اخراج پیدرپی مأموران وزارت اطلاعات از آلبانی، تأیید این واقعیت است که سفارتخانههای رژیم جنایتکار آخوندی درواقع مراکز جاسوسی و تروریستی است که باید تعطیل شوند و تمامی دیپلوماتها و مزدورانش اخراج گردند.
دانیال کسرایی، یک نمونه اخیر
آلبانی در آخرین نمونه از اقدامات ضدجاسوسی خود در اول مردادماه امسال اعلام کرد دانیال کسرایی یکی دیگر از مأموران وزارت اطلاعات آخوندی را شناسایی و دستگیر کرده و از این کشور اخراج کرد؛ و هشدار داد که سایر افرادی که با این مزدور همکاری داشتهاند، تحت تعقیب قرار میگیرند.
او یکی از سلولهای تروریستی رژیم بود که قبلاً توسط وزارت اطلاعات بهعنوان خبرنگار پرستیوی استخدامشده بود. این فرد همزمان با انتقال آخرین گروههای مجاهدین از عراق، به آلبانی اعزام شد. یکی از مأموریتهای او بریدهیابی و استخدام نفرات برای شیطانسازی و جمعآوری اطلاعات برای عملیات تروریستی علیه مجاهدین بود. در همین راستا، او با احسان بیدی یکی دیگر از مزدوران اطلاعات در آلبانی در ارتباط قرار گرفت که چندی پیش سایتهای وابسته به وزارت اطلاعات از دستگیری او خبر دادند.
دانیال کسرایی، برای جذب طعمههایش، خود را خبرنگار تی وی کلان در آلبانی با حقوق ماهیانه ۷ هزار یورو معرفی میکرد و هرگاه لازم میشد خود را یک مأمور پلیس معرفی میکرد! مأمور مزبور برای کسب اطلاعات مستمراً به عناصر محلی وکافههای مناطق اطراف اشرف در تیرانا مراجعه میکرد.
در همین رابطه روزنامه ایتالیایی ایل مانیفستو در مطلبی با عنوان «آلبانی، موضوع شگفتانگیز ۰۰۷ ایرانی ـ ایتالیایی» نوشت:
«دانیال کسرائی هفته گذشته توسط مقامات آلبانی به اتهام انجام فعالیتهای جاسوسی برای وزارت اطلاعات ایران از آلبانی اخراج شد. هدف کسرایی ۲۹ ساله، اعضای مجاهدین خلق، یکی از مهمترین… گروههای مخالف ایرانی که مقر عملیاتی آنها در مانز نزدیک دورس میباشد، بوده است… ازنظر سرویسهای اطلاعاتی آلبانیایی، کسرائی یک فرد خطرناک میباشد، یک تهدید علیه امنیت ملی. به این دلیل در ۲۲ ژوئیه وزیر کشور آلبانی ساندر لشای او را عنصری نامطلوب اعلان نموده و دستور اخراج او را امضا نمود و اعلان نمود که کسرائی تا ۱۵ سال حق ورود به آلبانی را ندارد…
به نوشته روزنامههای محلی در مدتی که ۰۰۷ ایرانی در آلبانی اقامت داشته، اطلاعاتی در رابطه با اعضای مجاهدین خلق جمعآوری نموده و تلاش کرده که با اعضای فعلی و سابق سازمان ارتباط برقرار کند. ولی حتماً بیشتر از اینها میباشد.»
این روزنامه ضمن اشاره به اینکه تلفنهای این فرد تحت شنود بوده است ادامه میدهد:
«هدف عملیات او بهپیش بردن یک کمپین شیطان سازی بر روی گروه جنجالی ایرانی و تسهیل سازماندهی حملات تروریستی بوده است. با توجه به نکات مطرحشده در روزنامههای محلی، ظاهراً تحقیقات در مورد افرادی که احتمالاً با این مأمور ایرانی همکاری داشتهاند در جریان است.»
بهاینترتیب کاملاً مشخص است که رژیم آخوندی از این خبرنگارـ جاسوس برای زمینهسازی عملیات تروریستی استفاده میکرده است؛ روش شناختهشده این رژیم که سالیان است برای پیشبرد اهداف تروریستیاش بکار میگیرند.
عوامل مزدور رژیم چگونه در کشورهای اروپایی دست به چنین اقداماتی میزنند؟
رژیم از تمام امکانات قانونی، دیپلوماتیک، بانکی و تکنولوژیک کشورهای غرب و شرایط آزادی که در کشورهای غربی وجود دارد، سوءاستفاده میکند. این رژیم همچنین از سکوت دولتهای اروپایی و چشمپوشی آنها، بسود اعمال تروریستی خودش استفاده و بهرهبرداری میکند. علاوه بر این، تحت عنوان فریبکارانه همکاریهای اطلاعاتی، سرویسهای امنیتی غرب را اغوا میکند و از مراوده با آنها برای حفاظت تروریستهای خودش بهره میجوید.
در چنین فضایی و تحت چنین شرایطی، رژیم مأموران خود را مخالف سیاسی جازده و تحرکات جاسوسی و تروریستی خود را تحت عنوان مخالفت با مجاهدین جلوه میدهد و بهاینترتیب برای تلاشهای جاسوسی و تروریستی خود فضا و میدان باز میکند. دستآخر و آنگاهکه روشهای معمولش به سنگ میخورد به شانتاژ و تهدید رو میآورد تا اینطور القاء کند که اگر دولتهای غرب در برابرش قاطعیت نشان دهند، قیمت سنگینی باید بپردازند.
اما طی همین دو سال اخیر جهان شاهد بود که این رژیم در مقابل اقدام شجاعانه دولت آلبانی و اخراج سفیر رژیم از این کشور، اخراج دیپلوماتهای رژیم از فرانسه و هلند، دستگیری دیپلوماتش در آلمان و همچنین هلاکت سردمدار نیروی تروریستی قدس، قاسم سلیمانی، مجبور گردید دستوپایش را تا حدودی جمع کرده و محتاطتر حرکت کند. قانون مقابله با این رژیم و تنها پاسخ مناسب و مؤثر به تلاشهای جاسوسی و تروریستیاش، قاطعیت در برابر آن است. متقابلاً هرگونه سکوت، کتمان، تجاهل، چشم بستن و بهروی خود نیاوردن، باعث رشد و نمو تروریسم رژیم میشود چراکه این همان شرایط مطلوبی است که رژیم روی آن سرمایهگذاری میکند تا اهداف شوم خود را پیش ببرد.
نیاز حیاتی رژیم به تروریسم برای خروج از بنبست
اما در اینجا یک سؤال مطرح میشود که چنین رژیمی که تبعات طردشدگی بینالمللی و منجمله تحریمها را باپوست و گوشتش بهخوبی لمس میکند چرا دست به چنین تحرکات و اقداماتی میزند که موجب طرد شدن و جذامی شدن بیشازپیش آن میشود.
واقعیت این است که اقدامات بی دنده و ترمز تروریستی، آن روی سکه وضعیت فلاکتبار و در حال سقوط رژیم است. بهخوبی روشن است که ایران روزهای بسیار حساسی را دارد پشت سر میگذارد؛ روزهایی فوقالعاده تعیینکننده هم برای رژیم و هم برای مردم. فشارهای بینالمللی ازیکطرف و وضعیت انفجاری جامعه از سوی دیگر باعث شده که مهرههای رژیم تقریباً هرروز نسبت به قیام و خیزش عمومی در سطح ایران و به راه افتادن ارتش گرسنگان هشدار بدهند.
سعید مدنی یکی از بهاصطلاح کارشناسان رژیم در مصاحبهای با روزنامه حکومتی اعتماد ضمن اشاره به اینکه جامعه ایران در وضعیت جنبشی است و نارضایتی سریعاً به اعتراض بدل میشود درباره چشمانداز پیشروی رژیم اینطور اعتراف کرد:
«وقتی بحران سراسر ساختارهای موجود را فراگرفته، وقتی فساد تا قله دماوند پیشروی کرده، وقتی فقر و نابرابری رنج و فلاکت را دوچندان کرده و کاهش ارزش پول ملی فقرا را فقیرتر و پولدارها را پولدارتر کرده، وقتی بوی مشمئزکننده تبعیض و رانت سراسر یک جامعه را دچار نفرت کرده، پیشبینی آینده چندان دشوار نیست.»
این کارشناس رژیم بهدرستی میگوید که واقعاً پیشبینی آینده چندان دشوار نیست: چشمانداز ابرخیزش عمومی که رژیم بهشدت از آن وحشت دارد. حضور مجاهدین و کانونهای شورشی، وحشت و کابوس رژیم را نسبت به وقوع یک قیام سرنوشتساز صدچندان میکند، کمااینکه از خامنهای تا سرکردگان سپاه به حضور و نقش مجاهدین در قیامها اعتراف کرده و میکنند. بهاینترتیب رژیم خودش را در بنبستی مرگبار یافته که هرروز و هر ثانیه طناب دار سرنگونی بر گلویش تنگتر میشود و لذا تنها راه برونرفت را در این میبیند که به هر قیمت ممکن به هماورد خودش یعنی مجاهدین و مقاومت ضربه بزند ولو اینکه بهای آن دستگیری دیپلومات-تروریست کارکشتهای مثل اسدالله اسدی باشد. طبعاً برای وارد شدن به چنین صحنه پر ریسکی، رژیم مانند گذشته روی توان باجگیری از طریق گروگانگیری و عملیات تروریستی علیه سایر کشورها حساب کرده است.
اما واقعیت نشان میدهد که این سلاح دیگر کارایی گذشتهاش را نداشته و برگ علیه رژیم برگشته است و از این تقلاها نتیجه معکوس میگیرد. اخراج مزدوران اطلاعاتی و جاسوسان و تروریستهای صادراتی رژیم از کشورهای اروپایی و محاکمه آنها مبین این واقعیت است که دوران باجبگیریهای این رژیم از کشورهای خارجی به پایان عمر خود رسیده است.
قاطعیت، مؤثرترین راه مقابله با تروریسم
در تیرماه سال گذشته، در سومین اجلاس گردهمآیی سالانه مقاومت در اشرف ۳ تحت عنوان «تروریسم رژیم ایران- سفارتهای رژیم را ببندید و مأموران و مزدورانش را اخراج کنید» که با حضور شخصیتهای سیاسی از آمریکا و اروپا و کشور آلبانی برگزار شد، شرکتکنندگان ضمن تأکید بر سیاست ترور رژیم برای ادامه حیاتش، بر روی برخورد قاطع با این قبیل اقدامات رژیم ایران در کشورهای خارجی انگشت گذاشتند.
بهترین اقدام برای مقابله با تروریسم رژیم قاطعیت و اخراج تروریستهای آن تحت پوشهای مختلف رسانهای و دیپلوماتیک هست.
شبکه جاسوسی تروریستی رژیم ایران درآلبانی، یکی از آخرین نمونهها
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر