عارف شیرازی: نگرانیهای «حرامزاده ترین سانسورچی» برای آخوندهای انگلیسی تبار
‘‘بی بی سی‘‘ که از طرف شاعر نامدار میهنمان (زنده یاد شاملو) به لقب ‘‘حرامزاده ترین سانسورچی‘‘ مفتخر! گشته بود به علت همدستی مستمر و یاری رسانی پیوسته آن به آخوندهای ضد بشر توسط مردم ایران به عنوان ‘‘آیت الله بی بی سی‘‘ نامگذاری شده است.
این رسانه معلوم الحال استعماری که طی دوران حاکمیت ننگین آخوندها همواره در هر بزنگاهی به امداد رسانی و کمک به آخوندها اشتغال داشته این بار اما پس از انتخابات آمریکا و برنده شدن آقای ترامپ نگرانیهای آخوندهای انگلیسی تبار را بازتاب داده و از انتخاب احتمالی حامیان بین المللی مقاومت در کابینه آقای ترامپ به سوز و گداز پرداخته و همنوا با باندهای دلواپس و دلآرام نظام یقه چاک داده است که گویا ‘‘مجاهدین در داخل ایران پایگاهی ندارند‘‘ و شایسته نیست که سیاستمداران آمریکائی از آنها حمایت کنند. لاطائلاتی هزاران بار تکرار شده توسط رژیم و ایادی و سربازان بدنامش که این بار در برنامه صفحه ۲ آخر هفته ‘‘بی بی سی‘‘ پنجشنبه ۱۷ نوامبر مورد باز مصرف قرار گرفت و توسط دو تن از سربازان گمنام ولایت در خارج کشور -که طبق معمول با عناوین دهان پُرکُنی چون استاد، کارشناس، فعال سیاسی، سردبیر نشریه اینترنتی و… به بینندگان حُقنه میشوند- در این شوی ارتجاعی-استعماری مطرح گردید و مطابق شیوه لو رفته و همیشگی مجری برنامه با طرح سؤال موذیانه ای بحث را بسمت دلخواه آخوندها کشاند تا امکان لجن پراکنی رذیلانه پاسداران سیاسی رژیم علیه مجاهدین را فراهم کند. از اینرو از یکی از شرکت کنندگان پرسید آیا روی کار آمدن احتمالی کسانی چون جان بولتون و رودی جولیانی که در برنامه های مجاهدین شرکت کرده اند جای نگرانی ندارد؟
در اینجا بود که ‘‘دلواپس مقام ولایت‘‘ در خارج کشور به رله کردن یاوه های آخوندی علیه مجاهدین پرداخت و از مزخرفاتی چون ‘‘پایگاه نداشتن مجاهدین در داخل کشور‘‘ و یا وابسته بودن مجاهدین به آمریکا ضمن ‘‘تشبیه نمودن آنها به احمد چلبی‘‘ و یا سایر خزعبلات سخن بمیان آورد و سرانجام نیز دم خروس جبهه واقعی او از دهانش بیرون زد و از به ‘‘خطر افتادن موقعیت برجام‘‘ آه و فغان سر داد، همان برجامی که دست پخت باند رفسنجانی روحانی -و البته با موافقت خامنه ای- برای حفظ نظام ضد بشری آخوندی و خریدن فُرجه بقاء برای آن می باشد.
در این شوی مشمئز کننده ارتجاعی استعماری، دلواپسان نظام با میدان داری پدر خوانده آخوندهای انگلیسی تبار (آیت الله بی بی سی) این ‘‘حرامزاده ترین سانسورچی‘‘ ضمن بر سر و روی خود زدن نگرانیهای خویش را به بینندگان منتقل کرده و از سیاستمداران آمریکائی می خواهند حالا که بر سر کار می آیند خوب تحقیق کرده و دیگر از مجاهدین حمایت نکنند که گوئی حامیان بین المللی مقاومت تحقیق نکرده و چشم و گوش بسته از مجاهدین حمایت می کنند. همانها که در کارزار پاره کردن لیست ارتجاعی استعماری تروریستی همه فشارها را از طرف مماشاتگران و لابیهای رژیم بجان خریده و حاضر به دست شستن از مبارزه برای لغو این نامگذاری آخوند پسند نشدند.
اما مسخره تر اینکه بعد از یک دور لجن پراکنی رذیلانه و فراوان علیه مجاهدین توسط یک همسنگر آخوندها و با وجود اینکه مجری برنامه از این بحث رد شده و با طرح سؤال دیگری موضوع را عوض کرده بود اما بناگاه یک پاسدار سیاسی و دلواپس دیگر نظام با اینکه از وی راجع به حامیان بین المللی مقاومت سؤال نشده بود برای رفع نگرانی رژیم و حامیانش بدون قافیه و با مطرح کردن ‘‘اهمیت مسئله مجاهدین‘‘ به سؤال قبلی که با دیگری طرح شده بود بازگشت و ضمن بیان نمودن اینکه مجاهدین به حامیان آمریکائی خود در مقابل هر سخنرانی مبلغی بین ۲۵ هزار تا ۴۰ هزار دلار پرداخت میکنند سعی نمود به دلواپسان نظام دلداری دهد و ضمن اظهار امیدواری از اینکه حامیان مجاهدین بعد از سر کار آمدن بخاطر منافع سیاسی خود واقع بین شده و دیگر از مجاهدین حمایت نمی کنند تلاش کرد از رژیم و هم جبهه هایش رفع نگرانی کند. نا گفته پیداست که ‘‘واقع بینی سیاسی‘‘ فوق الذکر چیزی جز همان سیاست کثیف مماشات نمی باشد که بخاطر منافع اقتصادی بر جنایات رژیم در داخل و منطقه چشم فرو می بندد.
شایان توجه است که مجاهدینِ به ادعای این دلواپسان بدون پایگاه داخلی و وابسته به قدرتهای جهانی که گروهکی هم بیش نیستند و صدها بار به گفته ایادی رژیم متلاشی شده اند قادرند هزاران حامی ‘‘زر خرید‘‘ بین المللی در سراسر جهان برای خود دست و پا کنند وانگهی معلوم نیست آیا این حامیان خریداری شده وابسته به مجاهدین اند و یا مجاهدین وابسته به قدرتهای بزرگ.
در اینجا یک سؤال ناقابل دیگر باقی میماند و آن اینکه رژیم آخوندی که بر دریائی از نفت و گاز تکیه زده و چند صد میلیارد دلار در این سالها از پول مردم را بالا کشیده و یا صرف سرکوب و جنگ و ساختن بمب اتمی و صدور تروریزم کرده است چگونه نمیتواند با پرداخت مبلغ بیشتری به این حامیان خریدنی!! مقاومت آنها را از مجاهدین دور کرده و برای همیشه از نگرانی راحت شود.
اما براستی نگرانی اصلی رژیم و دلواپسان داخلی و خارجی او در چیست؟ نگرانی از پایان خط مماشات و یا دست کم کمرنگ شدن آن می باشد. مماشاتی که در پرتو آن در یک قرارداد با انبوهی امتیاز به آخوندها ریشه دست یابی آخوندها به بمب اتمی را نسوزانده بلکه علی الحساب آنرا برای مدت ۱۰ سال به تأخیر انداخته است. قراردادی که متن اصلی با کلیه ضمائم آن هنوز به کنگره آمریکا ارائه نشده است، چه آنقدر افتضاح آن بالا و امتیازات داده شده به آخوندها فراوان بوده که اوباما تا الان از ارائه آن به کنگره سر باز زده است. اینجاست که نگرانی ‘‘بی بی سی‘‘ و دلواپسان و سینه چاکان ولایت اوج گرفته و از روی کار آمدن حامیان مجاهدین و از ‘‘به خطر افتادن برجام‘‘ آه و فغان سر می دهند.
نگرانی اصلی این جماعت ‘‘دلواپس‘‘ حتی صرف روی کارآمدن حامیان مجاهدین هم نیست، نگرانی اصلی در عمق از محتوای خطوط سیاسی مجاهدین است که حالا توسط سیاستمداران آمریکائی هم مورد تأکید قرار می گیرد.
نگرانی اصلی از کمرنگ شدن و یا از دور خارج شدن خط مماشات و فعال شدن سیاستی است که چه در زمینه اتمی و چه حقوق بشر و چه صدور تروریسم توسط آخوندها -بویژه در عراق و سوریه- جلو آنها ایستاده و به آنها امتیاز ندهد. مشخص است که تمامی موارد فوق الذکر خطوط اصلی مقاومت ایران در این سالیان بوده و هر کس که به این خطوط نزدیک شود فی الواقع به مجاهدین یعنی اپوزیسیون اصلی سرنگونی طلب رژیم نزدیک شده است، نزدیکی به این خطوط در نهایت راه به سرنگونی رژیم و جارو شدن آخوندها از صفحه ایران زمین خواهد برد، مجاهدین این خطوط را با تلاشهای خستگی ناپذیر و با تحمل رنج و مشقت فراوان طی سالیان طولانی بگوش جهانیان رسانده و حالا در اقصی نقاط جهان از جمله در آمریکا گوشهای شنوائی پیدا شده که صاحبان آن بر همان خطوط تأکید می کنند.
از اینرو ایستادگی در مقابل آخوندها در این زمینه ها نزدیک شدن به مجاهدین بوده و آه از نهاد اصحاب مماشات و لابیهای رژیم و دلواپسان داخل و خارج آن بر می آورد و ‘‘آیت الله بی بی سی‘‘ خود را موظف به امداد رسانی به آخوندها و رفع نگرانی از آنها می بیند و با ترتیب دادن چنین شوهای مسخره ارتجاعی-استعماری به نیابت از آخوندها علیه اپوزیسیون سرنگونی طلب آن لجن پراکنی می کند تا باز هم فُرجه بیشتری برای آنها بخرد، به اینها می گویند ‘‘چوب زیر بغل مُلّا‘‘.
اما برای خاطر جمعی و رفع نگرانی از ‘‘مقام عُظما‘‘!! و کلیه دلواپسان و دلآرامان نظام و کلیه چوبهای زیر بغلش باید تأکید نمود که مقاومت خونبار مردم ایران -همچنانکه در ۵۰ سال گذشته- راه خود را از میان رنج و خون و با پرداخت بهای حداکثر باز خواهد کرد و رژیم ضد بشری را بسوی سرنگونی محتوم آن پیش خواهد برد.
مجاهدین هیچگاه پیشبرد این خط استراتژیک را بروی کارآمدن این حزب و آن حزب و فعال شدن این سیاست و یا آن سیاست مشروط نکرده و اساساً تخم مرغهای خود را در سبد احزاب مختلف و قدرتهای جهانی قرار نمی دهند، تکیه گاه اصلی این مقاومت، خلق قهرمان ایران و شعار اصلی آن ”کَس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من” می باشد.
مقاومت ایران البته از شرایط مساعد احتمالی بین المللی حداکثر بهره برداری را خواهد کرد اما باید توجه داشت که عوامل بیرونی از جمله شرایط مساعد بین المللی همواره بر پایه وضعیت درونی مقاومت و نیروهای آن بویژه استحکام و انسجام تشکیلاتی آن عمل کرده و بعنوان کاتالیزور میتواند نقش تسریع کننده داشته باشد.
فراموش نکردیم که این مقاومت توسط همین سیاستهای مماشات گرایانه بین المللی و در همدستی با آخوندهای ضد بشر ابتدا بمباران و سپس خلع سلاح شد و النهایه به حبس خانگی افتاد، از طرفی با زنجیر لیست تروریستی آنرا به بند کشیدند و با حمله ۱۷ ژوئن در صدد سر بریدن آن برآمدند.
اما سرانجام این مقاومت -با وجود حاکمیت سیاست مماشات- با تلاش پی گیر خود و یاران اشرف نشان آن و البته با بهره گیری از حمایتهای حامیان بین المللی خود همه زنجیرهای دست و پا گیر را در هم شکست و در اوج ناباوری به هجرت بزرگ و پیروزمند دست زد و تشکیلات پولادین و گسترده و منسجم خود را بعنوان تنها سرمایه عظیم مردم ایران در مسیر سرنگونی رژیم آخوندی از دستبرد آنها بدور داشت و رژیم و حامیان بین المللی آنرا حسرت به دل و بور باقی گذاشت.
از اینرو هر چند کمرنگ شدن خط مماشات در سیاستهای جهانی به نفع مقاومت خونبار مردم ایران بوده و مجاهدین از هر قطره آن بهره خواهند گرفت اما در مسیر سرنگونی قطعی رژیم آخوندی هیچگاه پشت شرایط بین المللی متوقف نمیشوند. آنها عادت دارند که همواره با سوزن کوه را کنده و در دل سختی ها راه خود را به جلو باز کنند.
مجاهدین با سرلوحه قرار دادن شعار ‘‘میتوان و باید‘‘ خانم رجوی به مقابله با هر سد و مانعی پرداخته و با پرداخت بهای حداکثر راه خود را بسوی آزادی و رهائی خلق محروم ایران باز خواهند کرد.