با انتخابات آمریکا مافیای مماشات نیمه جان شد - (لابی های رژیم شماره1) بنیاد راکفلر، سفره گسترده ای برای همه دوستداران رژیم ملایان
لابی های رژیم در آمریکا بنیاد راکفلر، سفره گسترده ای برای همه دوستداران رژیم ملایان
به چند مورد از حمایت فعال راکفلرها در مورد مسائل ایران اشاره شد.
این چند نمونه تنها مشتی از خروار است و به سختی میتوان فعالیتی از طرف شبکه های لابی طرفدار ملایان پیدا کرد که بنیادهای مختلف خانواده راکفلر در پشت صحنه حضور نداشته باشد. از آنجا که لیست این موسسات و افراد طولانی است، در این گزارش تنها به چند نمونه بسنده می کنیم زیرا هدف اصلی آشنائی با نحوه حمایت از رژیم ملایان و خط مماشات با آنهاست.
از اولین کسانی که مورد حمایت مالی بنیاد راکفلر و کمپانی های نفتی قرار گرفته اند، "گری سیک" و "هوشنگ امیراحمدی"، یعنی کهنه کارترین لابیست های شناخته شده میباشند. گری سیک در سال 1993 یعنی آغاز دور دوم ریاست جمهوری رفسنجانی، دکان چند نبش خود بنام "پروژه خلیج 2000" را در دانشگاه کلمبیا براه انداخت.
همانطور که در سایت رسمی "پروژه خلیج 2000" مندرج گردیده است، از سال 1993 ببعد، بنیاد راکفلر و شرکت نفتی Exxon Mobil از جمله حامیان مالی گری سیک در این سری برنامه های رژیم پسند بوده اند. "بنیاد راکفلر"، حتی قصر مخصوص خود در شمال ایتالیا Bellagio را سه بار در اختیار گری سیک قرار داده است تا کنفرانس های مربوط به ایران خود را دراین محل زیبا و اشرافی برگزار نماید. 12
به چند نمونه کوچک از این پرداخت ها که بخش ناچیز اعلام شده کمک های مالی به گری سیک است نگاه میکنیم.13 آنطور که در گزارش مالی سالانه بنیاد راکفلر در سال 1997 پیداست، گری سیک یک قلم مبلغ 50 هزار دلار بخاطر ایجاد و حفظ کانال های رابطه با ایران دریافت کرده است. ضمنا گزارش سال 1996 نیز حاوی کمک مالی این بنیاد به گری سیک است. در سال 2004، صندوق برادران راکفلر" برای پروژه های "گری سیک" در رابطه با ایران، 40 هزار دلار دیگر پرداخته است. مبلغ 25 هزار دلار دیگر نیز برای بررسی اثرات واقعه گروگانگیری به گری سیک پرداخت شده است . آنطور که پیداست، اگر این واقعه نکبت بار برای مردم ایران خیر و برکتی نداشت، لااقل گری سیک هنوز ازآن ارتزاق میکند.
در مورد "هوشنگ امیراحمدی"، مشکل واقعی، پیدا کردن آن بخش از فعالیت های اوست که بودجه آن توسط شرکت های نفتی تأمین نشده باشد. در زندگینامه ای که خود وی روی اینترنت گذاشته، در صفحات 4 و 5، وی به بخشی از کمک های مالی که برای پروژه های خود دریافت کرده اشاره میکند. دراین بخش از زندگینامه وی، میتوان مثل دفتر راهنمای تلفن، اسامی تمام شرکتهای نفتی آمریکا را پیدا نمود.14
البته این میزان حمایت مالی اعلام شده از امیراحمدی، بیشتر شبیه پول توجیبی برای وی میباشد. از سال 1997 ببعد و شروع لابی گسترده شرکت های نفتی، وی به مدارج بالاتری از "میهن پرستی" البته با پول شرکتهای نفتی آمریکائی نائل گردید و با تأسیس شورای آمریکائی – ایرانی (AIC )، نامبرده از طرف هیئت مدیره ای که شامل روسای مهمترین کمپانی های نفتی بود، به ریاست شورا گمارده شد. طبق آمار منتشره توسط خود شورا که روی سایت آن موجود است، این شرکت های بزرگ نفتی سالانه صدها هزار دلار باین تشکل پرداخت کرده اند. حتی برای چاپ نشریه وابسته به شورا، امیراحمدی بطور مجزا از "صندوق برادران راکفلر" پول دریافت کرده است.15
برخی از ھيئت مديره شورای امیراحمدی که از مسئولان کمپانی ھای عمدتآ نفتی آمريکا ھستند عبارتند از:.16
David J. Lesar, Chairman of the Board, President and CEO, Halliburton Company
David I. McEvoy, Vice President, ExxonMobil Corporation
Richard H. Matzke, Vice Chairman, Chevron Corporation
Lucio Noto, Former Vice Chairman, ExxonMobil Corporation
Ambassador Thomas R. Pickering, Senior Vice President, The Boeing Company
J. Michael Stinson, Senior Vice President, Conoco, Inc.
Alireza Moshiri, Advisor to the Vice Chairman, Chevron Corporation
البته باید جانب انصاف را رعایت کرده و این نکته را یادآوری نمود که "هوشنگ امیراحمدی"، بر اساس مندرجات زندگینامه اش، تنها روی کمپانی های نفتی تکیه نکرده و از بنیاد "علوی" وابسته به حکومت ایران نیز برای اقدامات وطنپرستانه اش پول دریافت کرده است.
کمک به هوشنگ امیراحمدی فقط از طرف بنیاد راکفلر یا شرکت های نفتی نیست. برخی از موسسات و نهادهای وابسته به آنان نیز در این زمینه فعال بوده اند. یکی از مهمترین حامیان لابی ملایان و بخصوص امیراحمدی، موسسه Asia Society است که در سال 1956 توسط جان راکفلر براه افتاد.
جالب اینجاست که یکی از دیپلماتهای کهنه کار آمریکا بنام Nicholas Platt هم رئیس این موسسه بسیار قدرتمند بود و هم بعنوان عضو هیئت مدیره شورای امیراحمدی فعالیت داشت.
این موسسه Asia Society در مدیریت خود سه نفر ایرانی را جای داده است. یکی "حسن نمازی" است که عضو هیئت مدیره شورای امیراحمدی بود ولی بعدآ جدا شده و یک محفل جدید بنام IAPAC براه انداخت. اخیرا نیز IAPAC با یک گروه لابی جدید ادغام گردیده است تا بطور جدی تری فعالیت های لابی خود را پیش ببرد.
نفر دومیکه از میان آمریکائیان ایرانی تبار عضو مدیریت موسسه Asia Society شده، هوشنگ انصاری است که در زمان حکومت محمد رضا شاه پهلوی شغل های مختلفی همچون رئیس شرکت نفت را بعهده داشت. این ایرانی "وطن پرست" که صاحب میلیاردها دلار ثروت است همچنان در خارجه با اشتغال در امور نفتی روزگار سپری میکند. "نینا انصاری"، دختر ایشان نیز بهمراه حسن نمازی که در بالا اشاره شد، مشغول فعالیت در کادر رهبری IAPAC میباشد.
سومین ایرانی در این موسسه، "وحید علاقبند" است که در گزارشات قبلی در باره فعالیت های اقتصادی شرکت وی بحث شد. ایشان که رئیس شرکت BALLI است و یکی از بزرگترین سرمایه داران ایرانی است، ضمنا نمایندگی دو کمپانی مهم آمریکا یعنی کاترپیلار و زیراکس را نیز در تهران براه انداخته است.
البته باید یادآوری کنیم که موسسه Asia Society کمک های خود را به امیراحمدی محدود ننموده و دیگران را فراموش نکرده است. بعنوان مثال، در ماه مارس امسال یک جلسه سخنرانی برای تریتا پارسی ترتیب داد تا کتاب خود را معرفی کند.18
علاقه خانواده راکفلر به تریتا پارسی به همینجا ختم نمی شود. بعنوان مثال، روز 18 ماه مه 2005، در ساختمان اصلی "بنیاد راکفلر"، جلسه ای در باره ایران برگزار شده است. دراین جلسه، "تریتا پارسی" درباره "سیاست های آمریکا در رابطه با ایران و عکس العمل جامعه ایرانیان" صحبت کرده است. سخنران بعد از ظهر این گردهم آئی، محمد جواد ظریف نماینده رژیم در سازمان ملل بوده است.19
در گزارشات بعدی به بخش دیگری از منابع مالی انجمن نایاک وابسته به تریتا پارسی اشاره خواهد شد. در اینجا یادآوری میشود که علاوه بر کمکهای مستقیم خانواده راکفلر به انجمن نایاک، تقریبا تمامی سازمانها و موسساتی که با انجمن نایاک همکاری داشته اند یا به این انجمن کمک مالی کرده اند، خودشان از حمایت های مالی خانواده راکفلر برخوردار بوده اند. بعنوان مثال میتوان به این بینادها و موسسات اشاره کرد: Pluralism Fund, Ploughshares Fund, New American Foundation, Tides Foundation
به چند نمونه دیگر از کمک های خانواده راکفلر نگاه کنیم. بخش مطالعات خارجی دانشگاه ام آی تی، که که در گزارشات قبلی به آن اشاره کردیم، از دریافت کنندگان کمک مالی از خانواده راکفلر بوده است که یک نمونه از آن، مبلغ 120 هزار دلار از "بنیاد برادران راکفلر" در سال 2005 بود . این بخش از دانشگاه، یکی از مهمترین مراکز حمایت از لابی حکومت ایران در آمریکاست.20
بعنوان مثال، همین بخش از دانشگاه ام آی تی، میزبان عباس عدالت رئیس لابی رژیم در کادر مبارزه با جنگ و تحریم، و همچنین میزبان کنفرانسی با شرکت مسعود بهنود و فرخ نگهدار و ... در سال 2007 بود. به گفته مسعود بهنود در مصاحبه با سایت دولتی "انتخاب" بتاریخ 17 فروردین 1386، یکی از افتخارات "جان تیرمن" رئیس این بخش از دانشگاه، دوستی وی با "هادی سمتی" و "گری سیک" میباشد.
جالب اینجاست که "هادی سمتی" عضو شورای مرکزی حزب مشارکت نیز بنوبه خود در بهره وری از سفره گسترده بنیاد راکفلر "مشارکت" داشته است. از گزارش مالی "صندوق برادران راکفلر" در سال 2005 پیداست که "هادی سمتی" برای پروژه تحقیقاتی خود در مورد رابطه ایران و آمریکا، قبلا پول دریافت کرده و دراین سال نیز بودجه وی تمدید شده و مبلغ 25 هزار دلار دیگر دریافت کرده است. البته "دکتر هادی سمتی" نیز با تبلیغ برای رابطه با ملایان، به آدم های نیکوکاری که باعث ادامه تحصیل ایشان در آمریکا گشته اند، ادای دین کرده و میکند. 21
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر