۱۴۰۲ شهریور ۲۶, یکشنبه

انجمن نجات رژیم مافیای دست سازمشترک وزارت اطلاعات وسپاه تروریستی قدس با بریده مزدوران شکنجه گران خانواده ها آنها که تیغ جلادان را میلسند وبرای گلوی قیام وقیام آفرینان ، کانونهای شورشی ومجاهدین خلق همراه با شیطانسازی وپرونده سازی تیز کرده و فرود میاورند.

انجمن نجات رژیم مافیای دست سازمشترک  وزارت اطلاعات وسپاه تروریستی قدس (شماره ۳) با بریده مزدوران و شکنجه گران خانواده های مجاهدین آنها که تیغ جلادان را میلسند وبرای گلوی قیام وقیام آفرینان ، کانونهای شورشی ومجاهدین خلق همراه با شیطانسازی وپرونده سازی تیز کرده و فرود میاورند.


رژیم ووزارت اطلاعات وسپاه تروریستس قدس که تقریبا بجز در جاهای استثنائی در داخل وخارج ایران علیه مردم قیام وجوانان وبویژه علیه مجاهدین مشترک عمل کرده اند به این نتیجه رسیدند که فقط شیطان سازی آنهم از طریق مقامات رسمی ویا ارگانهای رسمی حکومتی آخوندهای جنایتکار، پاسداران وشکنجه گران اطلاعاتی یا مقامات امنیتی کاربرد خود را از دست داده ومردم بدلیل بی اعتمادی ، نفرت وکینه ای که به حکومت دارند وآنها را سمبل دروغگوئی وریا ووارونه گوئی میدانند وریشه اش را هم  از دجالیت خمینی است که گفته بود من میتوانم حلال را حرام وحرام را حلال کنند دیگر این شیطانسازی ها علیه مردم ومقاومت عادلانه ومشروع وسراسری را باور نمیکنند وباید راه های جدیدی برای شیطان سازی بیابند وعلاوه بر آن به پرونده سازی وتروریسم وعملیات تروریستی هم باید پرداخت که پرداختند.
در این راستا در ۲ شماره به پیشینه های مختلف ونمونه ها وافرادی هم اشاره کردیم .وبه انجمن نجات رژیم رسیدیم
امروز در این شماره میخواهیم ببینیم انجمن که تبدیل به یک مافیای شکنجه خانواده های مجاهدین در داخل وشیطانسازی علیه مجاهدین در داخل وخارج وفضای مجازی شده اند ودست به هر تهدید ودستگیری وشانتاژ ودروغ با فرهنگ خالص سازی شده پاسداری وآنهم از نوع سپاه قدسی واطلاعاتی های بددهن ولمپن میزنند وابراهیم خدابنده مزدور اطلاعتی وبریده واداده ای که مدیر کل آن شده است چگونه شکل گرفت .

راستی انجمن نجات دست ساز کیست ؟


مردم نهاد است یا خلص رژیمی وآنهم از نوع اطلاعاتی امنیتی

 وسپاه قدسی؟

حرف مفت وپنهانکاری ابراهیم خدابنده در رابطه با مستقل

 بودن ومردم نهاد بودن انجمن نجات

ابراهیم خدابنده مدیر عامل انجمن نجات رژیم در باره انجمن

 نجات در روزنامه حکومتی چه میگوید.


  روزنامه همشهری :

 انجمن زیرنظر چه ارگانی اداره می‌شود؟ کمی درباره اداره

 انجمن به ما توضیح دهید.



ابراهیم خدابنده :

انجمن نجات یک سازمان مردم‌نهاد (ان جی او) صرفا حقوق

 بشری است که به هیچ ارگان دولتی و سیاسی وابسته نیست ولی

تا حد توان از امکانات و ظرفیت‌های موجود در داخل کشور

 برای پیشبرد اهدافش استفاده می‌کند. همچنین از تمامی کسانی که

از موضع انسان دوستانه حاضر به همکاری با انجمن باشند

 تقاضای کمک می‌کنیم.

این جملات را که تماما دروغ ووارونه گوئی ونوعی دجالیت

 پاسداری اطلاعاتی خمینی گونه است را به بحث خواهیم

 گذاشت 

اما واقعیت چیست ؟

۸ماه پس از جنگ و پس از خلع سلاح مجاهدين در عراق، يك «مقام امنيتي» اطلاعات آخوندي بهنام عليرضا اكبري كه خبرگزاري رسمي رژيم او را «كارشناس مسائل استراتژيك و استاد دانشگاه»! معرفي ميكرد، گفت: «

اگر قرار باشد برخي از اعضاي گروهك منافقين عفو يا مجازات شوند، بهتر است عفو يا مجازات آنها در ايران انجام شود... جداسازي بدنه كه هيچ ملجأ و مرجعي براي ادامة زندگي ندارند، بايد يكي از سياستهاي جمهوري اسلامي ايران در قبال اين گروهك باشد... ايران ميتواند افراد محوري و تشكيل دهندة ساختار اصلي گروهك منافقين را تحويل بگيرد و محاكمه كند، بايد در اين مسير ابزار ديپلوماسي رسمي يعني وزارت امور خارجه با ابزار ديپلوماسي امنيتي يعني وزرات اطلاعات هماهنگ با يكديگر عمل كنند. سياست ايران مواجه كردن منافقين با نيروهاي بومي مناطق داخلي عراق مثل نيروهاي سپاه بدر و اكراد است.

هدف محوري جمهوري ايران ميبايست پاك كردن و حذف صورت مسألة اين تشكيلات تروريستي باشد

اثرات ناامني و منفي اين گروهك نه تنها امنيت داخلي بلكه امنيت منطقه را به خطرنداخته است .

آیا دیدید که هدف تاسیس انجمن نجات ومانند آن چیست وچرا ؟  

كارشناس مسائل استراتژيك» در پايان استراتژي جمهوري اسلامي را چنين ذكر كرد: «جداسازي بدنة گروهك از مركزيت و پذيرش عمدة قوايي كه پياده نظام اين گروهك بوده اند و نيز بازگشت و تخفيف براي اعضاي اين گروهك از يك طرف پافشاري و تأكيد بر ضرورت محاكمه و مجازات عناصر اصلي و محوري اين سازمان از طريق فعاليتهاي رسمي و ديپلوماسي امنيتي از طرف ديگر، ميتواند بهترين رويكرد در قبال منافقين باشد»(خبرگزاري رژيم ـ ايرنا ـ ۲۵آذر۱۳۸۲).

اما مقداری توضیح بیشتر میدهیم که ببینیم رژیم چه مسیری را طی کرده است 

براي اولين بار در ۶آبان سال۸۱ شماري از عوامل وزارت اطلاعات با تجمع در مقابل دفتر سازمان ملل متحد در تهران به ابراز نگراني براي فرزندان مجاهدشان كه «اسير گروهك تروريستي در عراق هستند» پرداختند. متعاقباً آقاي مسعود رجوي مسئول شوراي ملي مقاومت طي نامه يي خطاب به دبيرکل ملل متحد، كميسر عالي ملل متحد در امور حقوق بشر، كميسر عالي ملل متحد در امور پناهندگان، رييس كميتة بين المللي صليب سرخ و سازمانها و مجامع بين المللي مدافع حقوق بشر، خاطرنشان كرد اگر آخوندها ريگي به كفش ندارند، اجازه بدهند هركس نگران سلامتي و وضعيت فرزند يا خويشاوندان  خود در قرارگاههاي مجاهدين است، با هزينة مجاهدين به ديدار آنها بشتابد. البته مانند هميشه از اين خانوادههاي موهوم، حتي يكنفر براي ملاقات به عراق نيامد و ماهيت توطئه گرانة اين اقدام وزارت اطلاعات برملا شد.  

در اسفند سال۸۱ با شروع جنگ آمريكا در عراق، وزارت اطلاعات با صرف هزينه هاي كلان ايستگاه راديويي «نجات» را براي پخش برنامه در داخل عراق تأسيس نمود كه در سراسر عراق قابل دريافت بود. در شرايطي كه همة مجاهدين قرارگاههاي خود را تخليه كرده و به دليل بمبارانهاي مهيب به سنگرهايي خارج قرارگاههاي خود منتقل شده بودند، وزارت اطلاعات براي هرچه بيشتر تحت فشار قراردادن اعضاي مجاهدين و تأثيرگذاري برروي آنها (آن هم در شرايطي كه تنها امكان ارتباطي موجود به دليل شرايط جنگي راديو بود) با واردكردن فشارهاي مستمر خانوادههاي مجاهدين را به پاي مصاحبه با اين راديو ميكشاند تا فرزندان خود را بهبازگشت بهنزد رژيم دعوت كنند. وزارت اطلاعات با پخش شايعاتي از قبيل «گرسنه و بينان وآب ماندن مجاهدين به دليل شرايط جنگي، آواره شدن آنها در بيابانهاي عراق و ... نابودي تشكيلات مجاهدين و ارتش آزاديبخش و...» تبليغات گسترده يي به راه انداخت تا خانواده هاي مجاهدين را وادار به پذيرش خواستهاي خود نمايد.

۳ ـ اطلاعية دبيرخانة شوراي ملي مقاومت، ۸آبان.۱۳۸۱

در همان هفته هاي اول پايان جنگ و سقوط حكومت عراق، از ارديبهشت۱۳۸۲ وزارت اطلاعات تلاش كرد از طريق رسانه هاي دولتي «انجمن نجات» را يك انجمن غيردولتي معرفي كند همان حرفهائی که ابراهیم خدابنده بریده مزدور اطلاعات وسپاه تروریستی قدس که مدیر عامل این مافیای نجات رژیم است میزند كه براي نجات جان مجاهدين «در بند» ـ بخوانيد براي نجات جان رژيم روبه مرگ آخوندي ـ تلاش ميكند.

 اطلاعات آخوندي بلافاصله در اغلب استانها توسط مزدوران خود اقدام به تأسيس شعبة اين انجمن كرده و خط فشار و تطميع و سركوب خانوادههاي مجاهدين را تشديد نمود.  



طي نيمة اول سال،۱۳۸۲ وزارت اطلاعات در چهار نوبت مختلف اقدام به جمع كردن اجباري خانوادههاي مجاهدين و به ويژه پدران و مادران سالخورده در مقابل سفارت سوييس (دفتر حفاظت منافع آمريكا در تهران) و دفتر سازمان ملل متحد و در هتل المپيك نمود. هدف از برگزاري چنين تجمعهايي نگران نمودن خانواده ها نسبت به سلامت فرزندانشان و تبليغ اين خط رژيم بود كه فرزندان مجاهد آنها بهزور در عراق نگه داشته شدهاند و بايد به ايران بازگردند. روز چهارشنبه ۲۵تير،۱۳۸۲ خانواده هاي شماري از مجاهدين كه بر اساس طرح وزارت اطلاعات اغوا شده بودند براي تظاهرات عليه سازمان مجاهدين در مقابل دفتر مركزي سازمان در بغداد تجمع كردند. وزارت اطلاعات كه از چند ماه پيش روي اين طرح كار كرده بود، تحت پوشش انجمن نجات اين خانوادهها را با وعدة ديدار فرزندانشان، چندروز پيش از آن، در شهر مرزي مهران جمع كرده بود. پس از توجيه خانواده ها توسط مأموران وزارت اطلاعات، آنها را راهي عراق نموده و در هتلي به نام «الدهوي» در شهر كاظميه مستقر كرد. در كاظميه عوامل اطلاعات نزد خانوادهها وانمود ميكردند كه مجاهدين اجازة ديدار با فرزندانشان را نميدهند و بايد براي دستيابي به ديدار فرزندانشان، تظاهراتي عليه مجاهدين برگزار كنند. مأموران رژيم پلاكاردهايي به زبان عربي و انگليسي با شعارهايي عليه مجاهدين بهدست خانوادهها داده و آنها را بهمحل دفتر مجاهدين در بغداد بردند. خبرنگار تلويزيون عربي زبان رژيم آخوندي ـ «العالم» ـ نيز در تمام مراحل از آنها فيلمبرداري مي كرد. خانوادهها به مجرد شنيدن توضيحات نمايندگان مجاهدين و بعد از اينكه متوجه شدند اين سازمان از ديدار خانواده ها با فرزندانشان به غايت استقبال ميكند، نسبت به سوءاستفادة ۱۶ انجمن نجات رژيم رژيم از عواطف شان ابراز انزجار كرده و ميگفتند همة مردم ايران از آخوندها متنفرند و بيصبرانه خواستار سرنگوني آنها هستند. سازمان مجاهدين خلق همان روز با صدور اطلاعيه يي آمادگي خود را براي فراهم كردن تسهيلات لازم جهت ديدار اين خانوادهها با فرزندانشان، مورد تأكيد قرار داد و تكرار كرد كه درهاي قرارگاههاي مجاهدين به روي خانوادهها باز است. اين خانوادهها در پي افشاگري اعضاي دفتر مجاهدين در بغداد به قرارگاه اشرف رفتند و به مدت چندروز با فرزاندانشان ديدار كردند. اين نمايش به غايت ضدانساني و به بازي گرفتن عواطف و احساسات خانوادگي براي مقاصد سياسي عليه مقاومت، طي سال۸۲ ، ۴بار ديگر تكرار شد. مهمترين سرمايه گذاري رژيم در اين زمينه، صدور حكم شوراي حكومتي مبني بر اخراج مجاهدين از عراق و استرداد آنان بود. اين حكم كه توسط عوامل رژيم در شوراي حكومتي موقت عراق صادر شده بود، به خوراك يك جنگ رواني ديگر عليه مجاهدين تبديل شد. وزارت اطلاعات با به كارگيري ارگان سركوبگر نجات و با استناد به خبر انتشار اين حكم و با هياهو و دروغسازي هاي نجومي به خانوادههاي مجاهدين چنين وانمود كردند كه اگر همين روزها به ملاقات فرزندان خود نرويد، آنها تا ۲۰روز ديگر به آفريقا فرستاده ميشوند!! و به اين ترتيب بار ديگر با جوسازي و سرهم بندي مشتي ترهات آخوندي، خانواده ها را تحريك به اعزام به عراق جهت بهره برداريهاي سياسي خود نمودند. اما وقتي دشمن از اين روشهاي غيرانساني و تشبثات مذبوحانه طرفي نبست، تلاش كرد به كمك مشتي بريدة وامانده از مبارزه و عوامل استخدامي خود در پوشش انجمن نجات، بر خانوادههاي مجاهدين تأثير بگذارد و آنها را مجبور كنند كه به ديدار فرزندان خود در اشرف بروند و تلاش كنند طي روزهايي كه در اشرف حضور دارند، فرزندان خود را به خروج از تشكيلات مجاهدين و گرفتن امان نامه! از وزارت اطلاعات ترغيب نمايند. همزمان با اين اقدامها كه به تنهايي در شمار موارد آشكار نقض حقوق بشر هستند، وزارت اطلاعات از خانوادههاي مجاهدين، جهت انجام تظاهراتي در مقابل ارگانهاي بين المللي يا سفارتخانه هاي سوييس، فرانسه و انگلستان در تهران استفاده كرد. تلاش رؤياي نابودي مجاهدين  براي بهره برداري جهت ارسال نامه به ارگانهاي بين المللي و مراجع قضايي كشورهاي مختلف اروپايي و اقدامهايي جهت تشكيل پروندههاي حقوقي عليه مجاهدين در خارج از ايران نيز بخش ديگري از اين توطئه هاي هدايت شده توسط وزارت اطلاعات بود كه به موازات هم و به منظور درهم شكستن تشكيلات مجاهدين طراحي شده بود. در راستاي اين اهداف ضدبشري بخشي از ساير ارگانهاي سياسي و سركوبگر رژيم همكاري گسترده يي با اين وزارتخانه دارند. وزارت دادگستري، امور خارجه و سفارتخانههاي رژيم در كشورهاي مختلف، ازجمله اين ارگانها هستند.

يونسي، وزير اطلاعات رژيم، در ۱۳مهر۸۳ طي مصاحبه يي با شبكه دوم تلويزيون رژيم در اين زمينه گفت: «در خصوص مهار شرارت منافقين يا گروههاي تروريستي، وظيفة اصلي و ذاتي وزارت اطلاعات است و همة ساز و كارهايش را هم در اختيار داره. يعني تنها نهادي كه موظف است با اون برخورد كنه، وزارت اطلاعاته و همه نهادها هم موظفند با اون همكاري بكنند. 

يعني در اونجا وزارت اطلاعات در مركز هماهنگي قرار داره و محور هماهنگي است. يعني همه سازمانها، نيروهاي مسلح، نيروي انتظامي، همه نهادها، همه اونجا با محوريت وزارت اطلاعات كار ميكنند... ضمن اينكه اونجا شرارت منافقين يا همه گروههاي به اصطلاح تروريستي، يك كار برون مرزي است. يعني يك تشكيلاتي است كه در خارج سازماندهي ميشه و در داخل اجرا ميشه...»

تا اینجا خوب فهمیدیم که انجمن نجات دست ساز است وهمه کارهای ابراهیم خدابنده زیر نظر وزارت اطلاعات وسپاه تروریستی  قدس است ومستقل است!!! زیرا خودش شعبه ای از وزارت اطلاعات است مستقل وخودش هم مدیر عامل شعبه ای مستقل  اطلاعاتی است





ابراهيم خدا بنده با مصلحي وزیر اطلاعات وقت ودژخیم حسينيان در رونمائي از كتاب رژیم

میبینید که انجمن نجات وابراهیم خدابنده چقدر مردم نهاد ومستقل هستند ؟ باز هی به او بگوئید بریده مزدور وپادو اطلاعات 
مستقل تر از این میتوانید پیدا کنید 
به این میگویند مستقل ومردم نهاد کنار نماینده خمینی در دانشگاه شریف 

زوج مزدور اطلاعات وسپاه تروریستی قدس  ابراهیم خدابنده وعاطفه نادعلیان




ادامه دارد 

  

 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر