۱۳۹۶ آبان ۲۹, دوشنبه

خامنه‌ای ولی‌فقیه ارتجاع ، کشورهای عربی و مردم ایران

خامنه‌ای  ولی‌فقیه ارتجاع ، کشورهای عربی و مردم ایران

خامنه‌ای ولی‌فقیه ارتجاع

خامنه‌ای ولی‌فقیه ارتجاع

روز یکشنبه 28آبان، اجلاس اضطراری اتحادیه عرب در قاهره برگزار شد.
موضوع اجلاس، بررسی دخالتها و تهدیدهای رژیم آخوندی حاکم بر ایران و بررسی راهکار‌های مقابله با آن بود.

در این اجلاس احمد ابوالغیط دبیرکل اتحادیه عرب گفت:‌ «تهدیدات و دخالتهای رژیم ایران از حد خود گذشته و منطقه را به سوی پرتگاه کشانده و زمان آن فرا رسیده تا منطقه را از خشونت فرقه‌گرایی رها کنیم.»

وی با اشاره به موشک‌پرانی آخوندها از یمن و تحت پوش حوثی‌ها گفت: «موشکی که شبه‌نظامیان حوثی به سوی عربستان سعودی شلیک کردند... حاوی یک پیام کینه توزانه و دشمنانه از سوی رژیم ایران بود.»

دبیرکل اتحادیه عرب افزود: «رژیم ایران تلاش می‌کند تا خنجری در پشت عربستان و کشورهای خلیج‌فارس باشد.»

در همان اجلاس، وزیر خارجه جیبوتی که ریاست دوره‌ای اجلاس اتحادیه عرب را برعهده داشت در سخنان خود، از رژیم آخوندی خواست دخالت‌هایش در منطقه را متوقف کند. وی حمله موشکی شبه‌نظامیان مزدور رژیم آخوندی به ریاض را یک تحول خطرناک توصیف کرد که امنیت منطقه و جهان را تهدید می‌کند.

از سوی دیگر عادل الجبیر وزیرخارجه عربستان که در همان اجلاس صحبت می‌کرد، گفت: «رژیم ایران تاکنون 80موشک بالستیکی از طریق شبه‌نظامیان مزدورش در یمن به عربستان شلیک کرده» وی افزود: «البته ما در برابر این تجاوزها ساکت نخواهیم ماند.»

آنگونه که از بیانیه‌ و نکات مطرح شده در اجلاس اتحادیه عرب بر می‌آید، آنها به‌دنبال کشاندن پرونده ماجراجویی‌های آخوندها به شورای امنیت و بالغ کردن مسأله به یک موضعگیری فراعربی و نهایتاً یک تصمیم بین‌المللی در قبال حکومت و سیاستهای جنایتکارانه آخوندها هستند.

اجلاس اضطراری اتحادیه عرب که همزمان است با وقایعی مانند بالا گرفتن بحران لبنان و استعفای نخست‌وزیر آن کشور در اعتراض به پروژه آخوندی حزب‌الشیطان در لبنان و بعد هم جا دادن همان حزب‌الشیطان لبنان در لیست سازمانهای تروریستی بین‌المللی، ظاهراً نشانه‌هایی از یک حرکت رو به گسترش برای غیرنظامی کردن فضای سیاسی متخاصم منطقه‌یی است که:
مهمترین منبع نفتی جهان به‌شمار می‌رود و اضافه بر نفت و گاز و سایر منابعش، یکی از بزرگترین بازارهای جهان برای فروشندگان غربی، چینی و روسی هم به‌شمار می‌رود و در صورت انفجار و بهم‌ریختگی، ضرر و زیان هنگفتی نصیب همه «تجار محترم» خواهد کرد. کابوسی که هیچ‌یک از قدرتها و ابرقدرتهای نظامی و اقتصادی جهان، خواهان تحقق آن نیستند.

شاید برخی کشورها نفع خود را در همین حد از هرج و مرج موجود و عواید ناشی از آن برای خود بدانند اما همانها نیز به خوبی می‌دانند که آشفتگی منطقه‌یی خاورمیانه که اساساً با دخالت‌های آخوندها عینیت یافته، اینک به آستانه تحمل برخی طرف‌های درگیر رسیده و تهدید شعله‌ور شدن غیرقابل کنترل آن (چه به شکل برخوردهای گسترده نظامی و چه به شکل بروز تغییرات ریشه‌یی در برخی کشورها و از دست رفتن کل بازارشان) نامحتمل نیست.

از همین روست که روز 28آبان 96 از دویچه وله می‌شنویم:
«رهبران آمریکا و فرانسه اتفاق‌نظر دارند که باید با فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده‌ی ایران و حزب‌الله لبنان در منطقه مقابله کرد.» همین رسانه آلمانی گزارش کرده: کاخ سفید شامگاه شنبه (۲۷آبان) اعلام کرد که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا و امانوئل مکرون، همتای فرانسوی او در تماسی تلفنی درباره لزوم مقابله با فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده‌ی جمهوری اسلامی و حزب‌الله لبنان اتفاق‌نظر داشته‌اند.

همین دویچه وله اضافه کرده: ماکرون قرار است روزهای آینده رایزنیهای دیگری هم در این زمینه انجام دهد. بی‌مناسبت نیست به یاد داشته باشیم که فرانسه همیشه و از قدیم‌الأیام نقشی سنتی در لبنان برای خود قایل بوده. نقشی که بی‌شک مطلوب آخوندها نیست.

بعد هم در ادامه همین سیاستهای ماکرون است که سایت رادیو فرانسه روز 28آبان 96نوشت: «یک منبع نزدیک به الیزه گفت: فرانسه به‌دنبال برگزاری یک نشست بین‌المللی درباره لبنان در پاریس است که در آن نمایندگان پنج کشور عضو ثابت شورای امنیت سازمان ملل متحد، و هم‌چنین اتحادیه اروپا و اتحادیه عرب به همراه ایتالیا و آلمان حضور داشته باشند.»

شاید با اشراف به همین معنی باشد که روزنامه حکومتی جمهوری روز 29آبان نوشت: «اکنون اتحادیه عرب از ایران می‌خواهد حمایت‌های خود را از حزب‌الله لبنان متوقف کند. به‌علاوه رژیم عربستان اعلام کرده که باید حزب‌الله خلع‌سلاح شود و فقط یک ساختار سیاسی باشد.»

«خلع سلاح» حزب‌الشیطان لبنان که پروژه‌اش تا همینجا سالی 700میلیون دلار برای آخوندها آب خورده (فارغ از سرمایه‌گذاریهای میلیاردی اولیه و زیربنایی‌اش!) فقط قطع مهمترین بازوی منطقه‌یی خامنه‌ای نیست، بلکه کشیدن یکی از مهم‌ترین میخ‌های خیمه نظام آخوندی در اعماق استراتژیکش است.

خیمه‌ای که ستونش در ایران (خامنه‌ای) آن‌قدر منفور و لرزان است که برای حل تناقض عدم حضورش در مناطق زلزله‌زده کرمانشاه مجبور است شبانه و بی‌خبر به منطقه برود تا هم به میان زلزله‌زدگان رفته باشد! و هم مانند رئیس‌جمهور و رئیس مجلسش در معرض تظاهرات خشمگینانه مردم به‌شدت عصبانی مصیبت‌زده و آبروریزیهای ناشی از شعارهای مردم آن سامان قرار نگیرد!

نگاهی به وضعیت این خیمه پوسیده و ستون فکسنی آن و میخ‌های نگهدارنده‌اش در سرزمینهای مجاور، نوید بخش روزهای روشنی برای مردم ایران است که سال‌هاست به‌دنبال خواباندن این خیمه شوم‌اند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر