۱۳۹۳ بهمن ۷, سه‌شنبه

اياد علاوي در مصاحبه با التغيير: در آنزمان كه من بودم حضور قاسم سليماني را در عراق نپذيرفتم



تلويزيون التغيير 24 ژانويه 2015 مصاحبه با اياد علاوي در برنامه ”شارع عراقي“

توضيح: اين مصاحبه به مدت 50دقيقه و در بغداد توسط خانم سحر عباس جميل مجري برنامه‌هاي سياسي التغيير در برنامه شارع عراقي صورت گرفته است. در اين مصاحبه علاوي مواضعش را در مورد طرح آشتي ملي، دولت عبادي، مواضع آمريكا و كشورهاي عربي، گروههاي مسلح و دخالت رژيم در عراق بيان مي‌كند
مجري : ابتدا در مورد طرح آشتي ملي كه شما براي دولت و پارلمان ارايه كرديد شامل چه چيزهايي است؟
اياد علاوي: اين طرح دو نقشه مسيردارد، نقشه مسير اول در مورد بازكردن يك صفحه جديد در روابط سياسي با طرفهايي كه به حاشيه رانده شدند، سركوب شدند، ترسانده شدند، و قوانيني مانند قانون بعث زدايي در نيروهاي مسلح سابق در مورد آنها گذراندند، و اين كه اين قانونهاي تصحيح شود يا بلوكه شود يا لغو شود يا اين كه به قضاييه داده شود. قوانين زيادي است از جمله قانون 4تروريسم، قانون خبرچينهاي مخفي، بعث زدايي از نيروهاي مسلح سابق.
نقشه مسير دوم، شروع به بازگرداندن اعتماد بين شهروندان، بازگرداندن آوارگان، آزاد كردن بازداشت‌شدگان و عفو عمومي و غيره. من اين اقدامات را اقداماتي مي‌دانم كه اعتماد بين شهروندان را بازمي‌گرداند. طبعاً اين اقدامات مهمي هستند. بعد از اينها تدوين قوانين و وارد كردن آنها در قانون اساسي براي تشريح برخي ماده‌هاي آن مانند توزيع اجاره‌هاي مالي، قانون نفت و گازو غيره كه هدف از آن متحد كردن جامعه عراق است.
نياز به كنفرانسها و پول خرج كردنها و خنديدن به ريش ديگران، پشتيباني از فلان كس و فلان طرف نيست. از اين كنفرانسها خسته شديم. اين يك جنبه آن است.
مجري : خوب اين كنفرانسها نوعي روي هم افتادن حرفها است.
علاوي : نه بخدا، كنفرانسها نوعي هدر دادن اموال است و نوعي فرسوده كردن وضعيت سياسي و نرسيدن به روح آشتي ملي و رقيق كردن جوهره آن است. اين همه كنفرانس ولي نتيجه‌يي نداشته است. همه اين كنفرانسها واهي است بجز يكي از آنها كه در قاهره درمقر جامعه كشورهاي عربي كه يكي از مقرات شرم الشيخ اول بود، برگزار شد.
مجري : دليل موفقيت اين كنفرانس چه بود؟
علاوي : اين كنفرانس يك تصميم بين‌المللي بود و توسط دولت وقت عراق بود كه من رئيس آن بودم، ابتكارعمل اين كنفرانس هم خودمان بوديم و من شخصاً اين ابتكارعمل را دادم و اين كنفرانس با حضوراعضاي دايمي شوراي امنيت، جامعه كشورهاي عرب، اتحاديه اروپا، سازمان كنفرانس خليح (فارس) و كشورهاي همكاري خليج (فارس) برگزار شد. در اين كنفرانس تصميم بر اين گرفته شد كه آشتي ملي پشتيباني شود و اولين كنفرانس در قاهره برگزار شد و اين مأموريت به جامعه كشورهاي عرب احاله شد كه يك كنفرانس برگزار شد همه طرفها حتي مقاومت هم در آن شركت كردند و اين دليل موفقيت آن بود. اجماع عراقي، منطقه‌يي و بين‌المللي بود. كنفرانسي بود كه همه اقشار مردم عراق اعم از كساني كه در حكومت بودند و آنهايي كه مخالف (دشمن) حكومت بودند، يعني مقاومت در آن شركت داشتند. اين تنها كنفرانس در مورد آشتي ملي بود كه يتيم بود و مي‌توانم به آن كنفرانس بگويم. اما بقيه....
مجري : شما در آنوقت چنين كنفرانسي با همه گروههايي كه امروزه با هم در جنگ هستند برگزار كرديد، خوب الآن همينها و از جمله وارد شدن تشكيلات دولت (داعش) دليل اين بحران هستند، آيا اگر الآن چنين كنفرانسهايي برگزارشود امكان دارد كه موفق شود يا نه؟
علاوي : نه، چون موضوع برگزاري كنفرانس نيست، موضوع اصلاح برخي قانونها، عفو، بلوكه كردن يا تغيير يا لغو قانون بعث زدايي و احاله كردن آن به قضائيه، متوقف كردن خبرچين مخفي، موضوع مصادره اموال، همه اينها قوانين سياسي است نياز به تصميم گيري‌هاي اداري و سياسي دارد، نياز به كنفرانس نيست. ما از اول مي‌گوييم مي‌خواهيم صلح كنيم، الآن من و آقاي مسعود بارزاني فراتر از برادر هستيم چه صلحي كنيم ما اصلاً در صلح هستيم و به ديگران هم هم‌چنين با آقاي عمار الحكيم، مقتدي صدر اصلاً هيچ مشكلي نداريم و روابط خوبي هم داريم هم‌چنين با بقيه نيروهاي سياسي.
مجري : خوب شايد اين رابطه شما باشد اما چندي پيش وقتي كه نوري المالكي در رسانه‌ها ظاهر شد حرفش اين بود كه اختلافات سياسي دليل بحران عراق است و نه مردم، شايد شخص شما رابطه‌هايتان خوب باشد اما ديگران نه، و اختلاف دارند.
علاوي : اختلاف اشكالي ندارد اما نه دشمني، ما با نوري المالكي اختلاف بزرگي داريم اما به مرحله دشمني نرسيديم، بهمين دليل آشتي ملي بايد با كساني صورت گيرد كه خارج روند سياسي هستند و ضد روند سياسي هستند. به‌عنوان مثال با بعثيها، با نيروهاي مسلح، حتي با مقاومت كه در برابر ايالات متحده آمريكا مقاومت كردند و الآن هم يك نسل جديدي از مقاومت است، آشتي بايد با اينها صورت گيرد نه با آنهايي كه در روند سياسي هستند . بايد مشخص شود كه چگونه با آنها گشايش صورت خواهد گرفت و بايد قوانيني وضع كرد كه آنها را به بازگشت به روند سياسي تشويق كند. من وقتي كه نخست‌وزير بودم با مقاومت ملاقات داشتم در يك باغي بود و تنها رفتم با آنها صحبت كردم و برخي از آنها به روند سياسي آمدند. الآن 12سال است كه از سقوط حكومت سابق گذشته است و معقول نيست كه بگوييم اين بعثي بوده است. هم‌چنين افسراني كه در نيروهاي مسلح بوده‌اند. نمي‌شود به اين دليل كه بخشي از نيروهاي مسلح بوده است، مجازات شود يا كشته شود يا مورد اهانت قرار بگيرد. بايد با آنها محترمانه برخورد شود يا اگر سن بازنشستگي است باز نشسته شود يا به آنها يك كار داده شود مانند بقيه شهروندان. اين سياستها هنوز واضح نيست و هنوز دارند اين افسران را ريشه‌كني مي‌كنند. چندي پيش در استان صلاح‌الدين در سامرا 120افسر پليس را ريشه‌كني (اخراج) كرده‌اند.
مجري : خوب شايد اين به‌خاطر شرايط فوق‌العاده است كه شك دارند ممكن است اينها با گروه‌هاي تروريستي باشند؟
علاوي : خوب اين كار دادگاه است
مجري : دلايلي وجود ندارد
علاوي : اشكالي ندارد ممكن است نفوذي باشد يا اين كه احتمال دارد با داعش ارتباط دارد، خوب اين كه نبايد ريشه‌كني شود بايد به‌عنوان يك جنايتكار به‌عنوان يك عضو در يك جريان تروريستي بايد مجازات شود نه اين كه اخراج كنند. ريشه‌كني سياسي است. اگر از كسي چيزي هست بايد به دادگاه احاله شوند نه اين كه ريشه‌كني شوند، دادگاه است و...
اين گونه افراد كه بدون دليل ريشه‌كني مي‌شوند تبديل به دشمن مي‌شوند زيرا اينها از خودشان مي‌پرسند چرا بايد ريشه‌كني شوند اگر اينطوري باشد بايد همه فرماندهان ارتش دستگير شوند زيرا همه آنها بدون استثنا در حزب بعث بوده‌اند، همه فرماندهان الآن هم در حزب بعث بوده‌اند، پس اين چيست، چرا اين گونه فرق قابل مي‌شوند حتي كمونيستها را ريشه‌كني كردند، مسئوليني را ريشه‌كني كردند كه در مقاومت در برابر رژيم سابق نقش داشته‌اند. اين امور اگر حل‌وفصل نشود با كنفرانس موضوع حل نمي‌شود.
جنبه ديگرآشتي ملي اين است كه ديگر كافي است كه اين سني است، اين شيعه است، اين مسيحي، است اين كرد است. بايد كه از فضاي سياسي فرقه‌گرايانه خارج شويم. طايفه يك چيز مشروع و محترم است، طوايف زيادي وجود دارند، مذاهب، اديان، وجود دارند. مليتها وجود دارد، قوميتها وجود دارد، اما فرقه‌گرايي سياسي با طايفه فرق مي‌كند، مجاز نيست به‌خاطر پيوستگي مردم به دين يا مذهب بين آنها تفاوت قا‌ئل شد. بايد كه از اين موضوع فاصله گرفت. بر اساس فرقه‌گرايي و سهميه‌بندي نمي‌شود حكومت بنا كرد.
مجري : آيا سياستمداران عراقي مي‌توانند از فرقه‌گرايي سياسي خارج شوند؟
علاوي: چرا نمي‌توانند، خوب من كه ازمريخ نيامده‌ام من يك عراقي هستم، الآن حتي نخست‌وزير فعلي مي‌گويد باسهميه‌بندي نمي‌توان ارگان ساخت، اين حرف درست است، اما نبايد فقط حرف باشد بايد اين حرف اجرا شود. تاكنون ما داريم از سهميه بندي‌هاي فرقه‌گرايانه حرف مي‌زنيم و اين كه چقدر سني هست، چقدر شيعه هست، چقدرمسيحي هست، با اين حرفها نمي‌توان ارگان ساخت.
ما حتي اگر اسلام يا ارزشهاي خودمان را ملاك و معيار قرار دهيم، پيغمبر مي‌گويد مردم مانند دانه‌هاي شانه مساوي هستند، علي ابن ابي طالب عليه السلام به مالك اشتر مي‌گويد يا برادر ديني تو هستند يا نظير تو در خلقت، بين انسان و انسان ديگري فرقي نيست، كسي نيست كه بتواند بگويد من تنها نماينده مشروع جامعه هستم و غير از من نمي‌تواند و او را ازنقشه پاك‌كنم، و او را ازبين ببرم به‌خاطر اين كه به مذهب ديگري وابسته است، اگر بخواهيم يك حكومت شهروندي بنا كنيم، اين نياز به مساوات بين همه فرزندان مردم دارد، نبايد چيزي به‌نام اقليت و اكثريت وجود داشته باشد بايد فقط شهروند، شهروندي و شهروندان وجود داشته باشد. ببينيد آمريكا هرچند كه در سياست با آنها اختلاف يا توافق داشته باشيم، سالها پيش روي برخي از رستورانها نوشته مي‌شد ورود سگ و برده ممنوع است، الآن يك نفر آفريقايي تبار بر ايالات متحده حكومت مي‌كند. بنا بر ارزشهاي خود ما اگر دينمان راهم درنظرنگيريم بايد به اين سطح برسيم. بنابر‌اين بايد از چارچوب اين سهميه‌بندي كه روي مذهب و گروه‌بندي بنا شده‌است خارج شويم. اين همبستگي را ايجاد خواهد كرد و نه اين ناملايمات و آشوبهايي كه فعلاً وجود دارد. سياستمداران الآن ضعيف هستند و منفعت خودشان را در طايفه خود مي‌دانند و خواهان اين هستند كه منافعشان تأمين شده باشد، بهمين دليل يك پروژه فرقه‌گرايي را راه مي‌اندازند. اما هستند كساني كه منافع آنها منافع مردم عراق است و برايش مهم نيست كه چه كسي سني و چه كسي شيعه باشد به همين دليل منافع او عراق و عراقيان است، بهمين دليل مي‌گوييم كه پروژه‌هاي متعددي وجود دارد، پروژه‌هاي ملي، پروژه‌هاي فرقه‌گرايانه، پروژه‌هاي خارجي كه با داده‌هاي خارجي منطقه‌يي يا بين‌المللي محقق مي‌شوند. اين پروژه‌ها اكنون در عراق باهم درجنگ هستند. اگر حكومت شهروندي محقق شود همه اين اشكالات برطرف مي‌شود.
دليل نفوذ و ورود داعش و نيروهاي تروريسم هم همين چند دستگي بر سران و رهبران حكومتي است. اگر در ميان سياستمداران اين چند دستگي نبود و ميليونها نفر را به حاشيه نمي‌راندند و جامعه را شقه نمي‌كردند، داعش با اين قدرتي كه امروز شاهد آن هستيم ظهور نمي‌كرد.
مجري : هم‌چنان كه برخي از سياسيون تهمت مي‌زنند، آيا اين سياست‌هايي كه توسط برخي سياستمداران عليه شهروندان اين استانها اعمال شد، و نه خود شهروندان، باعث تسهيل ورود (داعش) نيست؟ برخي سياسيون حرفشان اين است كه در عمل اهالي اين استانها بودند كه ـ داريم از سنيها حرف مي‌زنيم ـ باعث ورود داعش شدند، و از كارهايي كه دولت عليه آنها انجام داده‌است حرفي نمي‌زنند.
علاوي: امروز يكي از برادران مهم، هادي العامري مسئول سازمان بدر وبسيج مردمي، پيش من بود، وي تقصير را متوجه سياستهاي تقسيم بندي فرقه‌گرايي مي‌كند و اين كه اين تقسيم بندي فرقه‌گرايانه سياسي شده است كه يكي ازعوامل ورود داعش به اين مناطق است . الآن هم كه شهروندان به‌شدت دارند با داعش مي‌جنگند. خودم هم يك تجربه مشابهي دارم هرچند كه فرق مي‌كند ـ هنگامي كه الزرقاوي القاعده در عراق را رهبري مي‌كرد ـ آن روزها من نشستهايي با رهبران عشاير، نظاميان، مقاومت و بعثيها در الفلوجه داشتم و براي زدن مراكز تروريسم همه با هم، هم پيمان شديم. اهل سنت نقش جدي داشتند و در برخي مقاطع نوك پيكان مبارزه با القاعده بودند. مي‌دانستيم كه الانبار از عشايراصيل عربي و شريف تشكيل شده است و انصاف نيست كه آنها را متهم كنيم كه از القاعده هستند يا با داعش هستند يا كساني هستند كه ورود داعش را سهل كردند، اين امر نه فقط انصاف نيست كه قلب واقعيت است. واقعيت غير از اين است كه اينها عشاير مهمي هستند كه اصلاً در شكل‌گيري عراق در پايه نقش مهمي ايفا كرده‌اند. پس نبايد شكست خودمان و سياستمداران را به گردن شهروندان و سنيها و گاهي شيعه‌ها و مسيحي‌ها و ايزيديها يا كردها بيندازيم. شكست در اداره كردن سياسي عراق است و اين شكست روشن است و همين است كه باعث اين وقايعي است كه اكنون شاهد آن هستيم.
مجري: در مورد آشتي ملي نقشه مسيري كه به دكتر حيدر العبادي ارايه كرديد، آيا وي آن را به‌طور كامل قبول كرد؟ علاوي : من اينرا به حيدر العبادي ارايه نكردم، به رهبران سياسي عراق، مجلس نمايندگان، رئيس‌جمهور و رئيس شوراي وزيران ارايه كردم، اينرا هم بعد از توافق سران يعني رئيس‌جمهور و وزيران و نمايندگان در يك جلسه مشترك دو ماه ونيم قبل مبني بر اين كه موضوع آشتي ملي تحت نظر شخص من باشد، يك پروژه ارايه كردم كه شامل همان نقاطي است كه صحبت آن را كرديم. اين پروژه را تقريبا 20روز قبل ارايه كردم و منتظر تصميمات حول آن در نشست آينده سران سه قوه هستم. واقعيت اين است كه اگر اين پروژه محقق نشود سخت است كه در عراق موفقيتي حاصل شود و القاعده وداعش خودشان را در يك زمين مستعد خواهند يافت. وقتي كه به حاشيه راندن و ايجاد رعب و يك جامعه وحشت‌زده و متعصب وجود داشته باشد موكداً به سمت عكس كسي كه او را مي‌ترساند حركت خواهد كرد، ومتأسفانه از اشغال تا همين امروز، همين چيزها است كه يك زمين مستعد براي تروريستها در كشور ما فراهم كرده است. مصيبت هم همين است.
مجري : اما امروزه دولت هم از اهالي اين استانها مي‌ترسد.
علاوي: دولت بايد اينرا متوقف كند، از مردمش مي‌ترسد! هركس از مردمش مي‌ترسد بايد بگذارد و برود. قديم از من خواستند كه من وارد اتحاد ملي بشوم، اما من رد كردم و گفتم كه آمادگي ندارم وارد جريانات فرقه‌گرا بشوم، زيرا اين كارهاي فرقه‌گرايانه منجر به تجزيه كشور مي‌شود، خودم هم مي‌دانستم كه در انتخابات پيروزنمي‌شوم، اما بر زمان انتخابات اصرار كردم و آن را اجرا كردم و قدرت را هم داوطلبانه تقديم كردم،
مجري : آيا بر اساس تصميم‌گيري بين‌المللي بود كه پيروز نشدي يا با تصميم مردم؟
علاوي : نه با تصميم مردم عراق، زيرا اصلاً موضوع فرقه‌گرايي بود به اين معني بود كه يكي نماينده شيعه بود يكي نماينده سنيها و يكي نماينده كردها. من هم تقريبا باهمه رهبران صحبت كردم و گفتم كه بياييد در يك ليست واحد ملي كه همه اقشار مردم عراق كه عليه ديكتاتوري مقاومت كرده و در پي دموكراسي هستند را شامل شود، وارد شويم، اما متأسفانه اين امر صورت نگرفت كه البته تحت تأثير خارج از عراق بود و نه داخل عراق، اما به‌رغم اين اصرار كردم كه وارد انتخابات شويم وبگذاريم هركس كه باشد بيرون بيايد و موضوع به اين شكل تمام شود.
مشكل اين است كه وقتي دولت موضعي را دنبال كند كه مردم را بترساند اين امر به انحراف منجر خواهد شد و راه گريزي از آن نيست. همه ما بايد بدانيم كه هيچ‌كس نمي‌تواند در موضعي كه گرفته است تا به آخر باقي بماند، 4سال يا 8سال بايد آن را ترك كند....
من فكر مي‌كنم كه الآن در بين مردم يك آگاهي شروع به بارز شده كرده است، عراق و سياستمداران آن از فجايعي كه هست و ورود نيروهاي تروريسي خيلي وحشي كه مي‌خواهد زيرساختهاي عراق را منهدم و آن را ازبين ببرد، درس بزرگي گرفته‌اند. اختلافات بايد در چارچوب منافع مردم عراق باقي بماند و از اين كادر خارج نشود. تا بحال هرچه كه از قتل و كشتار و به حاشيه راندن و مصادره اموال و ترساندن و بركناري و قطع ارزاق و تهديد و خراب كردن خانه‌ها در قاموس وجود دارد صورت گرفته است، اين درست نيست و جايز نيست.
مجري: در رابطه با موضوع آشتي نقاطي هست كه در رابطه با آنها صحبت كرديد، برگزاري جلسه آينده كه روي آن به شكل كامل توافق صورت خواهد گرفت، اگر روي هيچ‌كدام از نقاطي كه خاطرنشان كردي، توافق نشود، مانند ريشه‌كني بعث، عفو عمومي و ديگر نقاط.. چه چيز ديگر هست كه شما به آن پناه خواهيد برد؟
اياد علاوي: من با اين روشها دنبال نمي‌كردم كه نشود دنبال مي‌كنم كه بشود فكر مي‌كنم موضوع آسان است اگر كسي به آن خوش بين باشد. موضوع عراق است، ما عراق هستيم ولي عراق را نه يك حزب نه يك فرقه و نه يك شخص رهبري نمي‌كند، مردم عراق با تمامي اجزايش اين كشور را رهبري مي‌كنند و موضوع ربطي به وابستگي به اين و آن ندارد هركسي بر اساس جنايتي كه مرتكب شده مورد حسابرسي قرار مي‌گيرد. حالا چه قتل يا دزدي يا كمك به دزدي باشد اينها بايد در چارچوب قانون مورد حسابرسي قرار بگيرند. بعضي از نقاط درحاشيه است. به‌طور نمونه ريشه‌كني بعث برخي با آن به‌شدت مخالف هستند كه در ترس از است مهم اين است كه بدنه اين تصميم از بين برود تا يك تصميم سياسي نباشد و بايد يك تصميم قانوني و قضايي باشد. مثلاً بعضي از امور بستگي به رتبه حزبي بوده است ديدگاههايي هست كه در آينده به اين موضوع پايان داده شود. بايد به‌صورت قانوني از شكل سياسي بازي آن خارج شود، نبايد مورد سياست بازي قرار بگيرد. بايد مستند به اين باشد كه يك فرد چيزي را مرتكب شده باشد نه اين كه به ايمان و اعتقاد آن فرد به حزب باشد. اگر مرتكب شده قانون هست دادگاه هم هست. اما مشكل اين است كه اتهاماتي را به‌صورت راندوم در اين دوره اخير نسبت مي‌دهند. من مقامات بلندپايه و همكاراني كه از ابتدا نقشي در برپايي روند سياسي داشتند را آوردم مي‌گفتند ما چيزي نداريم تمامي اين اتهامات دروغ است رئيس سابق بانك مركزي سابق و وزير سابق ارتباطات نمونه‌هاي آن است
مجري : براي اين كه هر كسي را كه مي‌خواهند از دولت دور كنند با يك بهانه‌يي اين كار صورت مي‌گيرد جداي از نيروهاي امنيتي، بسياري را مي‌بينيم كه در دولت هستند كه از فرماندهي حزب سابق بعث هستند چرا با يكي به آن صورت برخورد مي‌كنند ولي با اين يكي به‌صورت ديگري رفتار مي‌شود؟
اياد علاوي : اين همان مشكل است اين تفاوت بين مردم همان مشكل است خيليها كه در دوران گذشته بوده‌اند شخصيتهاي برجسته‌يي در حزب بعث بودند....
براي همين ما مي‌گوييم چه كار داريم كه طرف چه افكاري دارد و نبايد افراد را بر اساس افكارشان مجازات كنيم بلكه بايد بر اساس رفتارش مجازات كرد براي همين اگر قانون در رابطه با همه اجرا شود كه به قانون عادلانه ناميده مي‌شود اما الآن قانون اختياري شده است اسم اين فلاني را به نام شركت در بعث مي‌نويسند آن يكي را پاك مي‌كنند حتي اگر جنايتكار باشد اين درست نيست.
مجري : مي‌خواهيم در رابطه با گشايش با كشورهاي ديگر شروع كنيم همكاري كشورهاي عربي را با عراق به‌ويژه كه عراق آنها را متهم مي‌كرد كه از تروريسم حمايت مي‌كنند چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
اياد علاوي : اين هم يك چيز خنده‌دار است الآن در رابطه با مردم به همين موضوع اشاره شد كه يك عده دشمن و توطئه‌گر بر اساس دين و مذهب يا وابستگي سياسي آنها در نظر گرفت شدند، عراق از آغوش عربي خودش دور بود. شما برخي از نقاط را در رابطه با احترام و محبت كشورهاي عربي به عراق روشن ساختيد. حيدر العبادي از من خواست كه كمكش كنم كه عراق براي جنگ با داعش سلاح مجاني به دست بياورد، من تلفني با برخي از رهبران عرب صحبت كردم من نمي‌خواهم كه نام آنها را حداقل در اين مرحله بگويم. گفتند والله ما آماده هستيم كه هر چيزي كه در رابطه با تسليح باشد، ما آمادگي آن را داريم هيأتهايي به آن‌جا رفتند و هيأتهايي به اين‌جا آمدند و حجم بزرگي از سلاح را مجاني براي پشتيباني از مردم عراق عليه داعش، بخشيدند. باز از من خواست كه از كشورها ديگر عربي سلاح بخواهم همين طور رئيس‌جمهور از من خواست كه از دولت كويت خواستار عقب انداختن پرداخت بدهيهاي ما به آنها شويم و من كه براي شركت در يك كنفرانس به كويت رفته بودم در ملاقات با اميركويت به وي گفتم كه ما خواستار عقب انداختن بدهيهاي عراق به كويت به مدت 2 يا 3سال البته بدون وجود هرگونه بهره‌يي هستيم. او موافقت كرد و فقط گفت كه مكانيزمهايي بايد باشد تا از آن خلاص شوم....
من اين سياست گشايش را تشويق مي‌كنم به العبادي گفتم كه هر چيزي كه براي حمايت از مردم عراق در جهت گشايش آن به سمت كشورهاي عربي نياز داري ما آماده هستيم و حتي گشايش به سمت كشورهاي اسلامي همينطور است، اما تنها (رژيم) ايران است كه من با آن رابطه‌يي ندارم ولي بقيه كشورها را مي‌شناسم
مجري : يعني از روابط دكتر علاوي براي گشايش مسير با ديگر كشورهاي جهان استفاده مي‌شود؟
اياد علاوي : من به عربي بودن خودم احترام مي‌گذارم و به روابط با كشورهاي عرب احترام مي‌گذارم من دوطرف يعني دولت عراق و ديگر دولتها را براي افزايش اين روابط تشويق مي‌كنم
مجري: بسياري از سياسيون مي‌گويند كه نفوذ (رژيم) ايران در عراق زياد است. تا كي بايد حاكميت عراق توسط (رژيم) ايران نقض شود؟
اياد علاوي: تا زماني كه دولت عراق تشكيل شود. براي اين كه تاكنون ما دولتي نداريم. با اين دولتي كه از سال 2003 بعد از اشغال تشكيل شده، ما نمي‌توانيم با نفوذ خارجي اعم از سوي (رژيم) ايران يا غيرايران مقابله كنيم. تا زماني كه دولت كاملي بنا كنيم و آشتي ملي صورت گيرد و دولت عادلانه تشكيل و به دولت مردمي تبديل شود.
مجري: آيا (رژيم) ايران به تو اجازه مي‌دهد كه از آشتي ملي صحبت كني
اياد علاوي: من نمي‌دانم كه برنامه (رژيم) ايران چيست به نظرم اقدامات (رژيم) ايران از حد قابل‌قبول عبور كرده است معاون فرمانده سپاه قدس مي‌گويد: ما در كشورهاي عربي ارتش داريم و در صحنه سياسي در كشورهاي عربي نفوذ داريم و كنترل اين كشورها يعني يمن، بحرين، عراق، سوريه، لبنان و ديگر كشورها در دست ما قرار دارد. به نظرم اين اقدام نشان‌دهنده ضعف و بازگشت است آيا اين اظهارات نشان‌دهنده ساختن و بازگرداندن اعتماد است؟ اين به نوعي نشان‌دهنده گستاخي آنها است كه كسي بيايد در رابطه با كشوري كه داراي استقلال و حاكميت است به اين شكل صحبت كند . آيا مي‌پذيرند كه عراق بگويد در ايران چند ارتش دارد و امنيت صحنه سياسي در ايران را به هم بريزيم، آيا به اين چيزها فكر كرده‌‌ايم؟ حضور (رژيم) ايران در كنفرانس شرم الشيخ رد شد كه اولين بار ابتكار آن را من به دست گرفتم من قبول نكردم و حتي به نيروهاي بين‌المللي گفتم كه مانند ايران بايد در اين كنفرانس شركت كنند و يك كنفرانس هم در آن زمان در ايران برپا شده بود، ما چيزي از (رژيم) ايران نمي‌خواهيم برعكس مي‌خواهيم كه (رژيم) ايران يك بازيگر مهم و مثبت در منطقه باشد، اما دو پايه دارد اولين پايه عدم دخالت و احترام به حاكميت است و پايه دوم توازن و تبادل منافع و توازن عادلانه منافع. اين دو پايه اساس در روابط سياسي است اين آن رابطه‌يي است كه ما مشتاقيم با (رژيم) ايران داشته باشيم اگر (رژيم) ايران هم با همين اشتياق آمد بفرماييد بخواهيم يا نخواهيم دو كشوري هستيم كه از نظر جغرافيايي به همديگر مرتبط هستيم.
مجري: بسياري از رهبران عراقي هستند كه براي درخواست كمك به (نزد رژيم) ايران مي‌روند؟
اياد علاوي : اين يك موضوع ديگر است
مجري : الآن حضور قاسم سليماني با درخواست رهبران عراقي است
اياد علاوي : (باخنده) در آن زمان كه من بودم نگذاشتم (قاسم سليماني) وارد (عراق)  شود. او خواستارصحبت با من بود به او گفتم نه اين‌جا نيايد، مگر اين كه ويزا داشته باشد او و بقيه آنها. مثل اين كه من با ويزا به ايران مي‌روم من اين سياستمداران را نمي‌شناسم ولي به نظرم (رژيم) ايران مي‌خواهد نقش و ميزان بيشتر از توان و طبيعت خود را به‌كار بگيرد نقطه عزيمت من از موضع دشمن (رژيم) ايران نيست برعكس ايران همسايه است و مهم است
مجري: شما از نقطه حاكميت عراق مي‌گوييد نه دشمني
اياد علاوي: من نگران حاكميت عراق و‌شان و جايگاه عراق و عراقيان هستم. هيچ كشوري چه ايران يا تركيه يا هر كشور ديگري هم وجود ندارد كه بايد‌شان و جايگاه عراق را مصادره كند و صحنه عراق را به تصرف خود در بياورد. و بايد در برابر آن مقاومت كرد من با مقاومت (عراق) در آن دوران صحبت كردم و بين من و رئيس‌جمهور آمريكا حرفهايي رد و بدل شد، به او گفتم كه اين مقاومت مشروع است با مردم عراق نمي‌جنگد با اشغال آمريكا مي‌جنگد و اين يك حق مشروع در همه جهان است و يك مقاومتي در برابر اشغال وجود دارد. و اين حتي در اصطلاحات بين‌المللي هم به آن اعتراف شده است. اين (اشغال) همان چيزي است كه ما به‌عنوان عراقيان آن را رد مي‌كنيم ما نه ايران را مي‌خواهيم و نه اردن، تركيه و عربستان را مي‌خواهيم. همه با هم مساوي هستيم و با هم همسايه و از حق همسايه دفاع مي‌كنيم، ما حتي نمي‌خواهيم آمريكا دخالت كند، آمريكا آمد كشور و نهادهاي ارتش و عراق را منحل كرد و به همين خاطر يك مقاومت در برابرش شكل گرفت و ثروت عراق شروع به خارج شدن از آن كرد، به همين خاطر من فكر مي‌كنم كه اين به نفع (رژيم) ايران نباشد (فقط در عراق) بله به‌دليل افزايش نفوذش و تلاشي كه مي‌كند كه اين نفوذ را افزايش بدهد من تأكيد مي‌كنم كه اين نفوذ واكنش شديدي به همراه خواهد داشت من روي اين تأكيد مي‌كنم در سطح بين‌المللي دگرگوني‌هايي وجود دارد، به‌ويژه دگرگونيهاي اقتصادي همان‌طور كه مي‌دانيد، الآن قيمت نفت تا 40دلاردر هر بشكه پايين آمده است، اين تأثيراتش را روي عراق خواهد گذاشت و تأثيرات گسترده‌يي روي دو كشور ديگر، يعني ايران و روسيه خواهد گذاشت، تأثيرات بسيار عميقي خواهد داشت، روسيه ذخيره ارزي دارد و الآن نرخ روبل به‌شدت كاهش پيدا كرده است، نرخ تومان ايران نيز به‌شدت كاهش پيدا كرده است و به سمت كاهش بيشتر حركت مي‌كند، قيمت نفت در حال نوسان است كه تقريبا يك سال در اين سقف باقي خواهد ماند، پس از آن بين 60تا70دلار براي هر بشكه افزايش خواهد يافت. اما بعد از يك سال، (رژيم) ايران از سال2013 به‌خاطرتعهداتش نيازمند تامين مالي است كه بايد آنها را بازپس بدهد. مخالفتها در داخل جامعه ايران در حال شروع شدن است، چه مخالفت كردها و عربها و نيروهاي ديگر شما آنها را مي‌شناسيد. تشكيلاتهاي جديدي در ايران سربرآورده‌اند كه عدم رضايت خودشان را از دولت نشان مي‌دهند و با حكومت مقابله مي‌كنند كه شروع به ظهور و بروز كرده‌اند، مانند جنبش آزادي بخش عربستان، اتحاد دموكراتيك كردستان ايران كه در حال ظهور هستند، اينها علاوه بر مجاهدين خلق كه داستانهاي خودش را دارد، مي‌باشند، براي همين دخالت در امور ديگران نتيجه معكوس منفي براي كسيكه دخالت كرده در برخواهد داشت، شما مي‌دانيد كه بين ما و اروپا درياي مديترانه وجود دارد اگر در عراق ثبات به‌وجود نيايد به منطقه و سپس به اروپا و آمريكا كشيده خواهد شد. همين چيزي كه الآن در فرانسه پيش آمده است. براي همين، دخالت منفي تأثيرات و و اكنشهاي منفي دربر خواهد داشت...
مجري : امروز دكتر حيدر العبادي بحرانهاي زيادي را به‌دست گرفته است و كساني هم هستند كه در برابر هر راه‌حلي كه براي هر بحراني برگزيده مي‌شود جلوي او بحران ايجاد مي‌كنند به نظر شما آيا كسي هست كه بتواند عراق، را از اين بحرانها نجات دهد؟
علاوي : يك ضرب المثل انگليسي هست كه مي گويد اگر اراده وجود داشته باشد راه هم وجود دارد. اگر اراده سياسي لازم وجود داشته باشد، راه‌حلهاي زيادي وجود دارد كه آنها را براي حل بحران در عراق وساختن عراق، راه‌حلهاي كه همه عراقيان را بدون تبعيض در بربگيرد. دولت به برابري و عدالت و رفاه جامعه قيام كند. من نمي‌خواهم راجع به توانايي دولت قضاوت كنم امامن معتقدم كه تا الآن حرف خوب بوده است اما اقداماتي هست كه بايد انجام شود. كليد تحول و دگرگوني، آشتي ملي است واينكه هيچ انسان عراقي به حاشيه رانده نشود، هيچ انسان عراقي در خانه‌اش گرسنه و وحشت‌زده نباشد، كه مثلاً اين كه اين فرد مسلمان است اين مسيحي است اين ايزيدي و.. اگر انساني وحشت‌زده باشد نه جامعه برپا مي‌شود و نه دولت عراق برپا مي‌ماند. من قبلاً عضو حزب بعث بودم زمانيكه در دانشكده پزشكي بودم و نپذيرفتم كه هيچ موضعي بگيرم و عراق را ترك كردم دليل آن اين بود كه من نمي‌خواستم تبعيضي بين بعثي و غير بعثي قائل شوم ديگراني هم مانند من بودند براي همين معقول نيست كه الآن بعد از اين همه تجربه مضطرب‌كننده در عراق از دهها سال پيش به اين طرف و جنگهاي نزديك كه يك نفر نيازمند باشد يا بترسد يا وحشت‌زده باشد يا كسي در زير خط فقر زندگي كند اين غيرمنطقي است، همين دولت كه مسئوليت را به عهده گرفته است بايد مطالعه و بررسي كند و صفحات جديد را در مسير عراق بگشايد و كشوري كه به‌طور عملي بسازد هر عراقي افتخار كند كه به اين كشور تعلق دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر