۱۴۰۲ مهر ۱۲, چهارشنبه

خمینی‌ستیزی و نفرت از بنیانگذار نظام

 خمینی‌ستیزی و نفرت از بنیانگذار نظام

آتش زدن عکس خمینی و خامنه‌ای
آتش زدن عکس خمینی و خامنه‌ای

«چرا اکثر فرزندان مسئولان و انقلابیون بی‌میل و رغبت و حتی متنفر از انقلاب شده‌اند؟ امروز در برابر تهمتهایی که به خمینی نسبت داده می‌شود چه کار باید کرد؟ چرا ۳۴ سال پس از خمینی عده‌یی در داخل کشور، هم از میان حوزویان و هم دانشگاهیان کوچک‌ترین ناکارآمدی‌ها را به‌پای امام می‌گذارند؟»

پرسش‌های بالا محورهای مصاحبه اخیر سایت حکومتی جماران با مهدی کلهر، مشاور رسانه‌یی چند دولت قبلی است. کلهر همان ولایتمدار وقیحی است که شهادت ندا آقاسلطان را «فیلم»ی دانسته بود که ندا «در آن خودش را به مردن» زده است (مهر، ۸ اسفند ۸۸). و حالا آمده است بیزاری حلقه‌های نزدیک به رأس هرم حاکم از خمینی را توجیه و ماله‌کشی کند.

البته پرسش‌های مصاحبه به شکل حداقلی و طوری تدوین شده است که قابل نشر در رسانه‌ٔ حکومتی باشد ولی همین مقدار هم گویای لجن‌مال و نامشروع شدن پایه‌گذار نظام حتی در بین دار و دستهٔ طبقه حاکم است. به‌هرحال مهدی کلهر هیچ پاسخ قانع‌کننده‌ای در این مصاحبه نمی‌دهد و اذعان می‌کند که اولاً که این امر مختص به باند مغلوب و به‌حاشیه رانده شده نیست و «هر دو طیف اصول‌گرا و اصلاح‌طلب با صراحت کوچک‌ترین ایراد‌ها و اشکالات... را به امام و رهبری نسبت می‌دهند که ۳۴ سال از رحلت ایشان گذشته است» و ثانیا «خمینی‌ستیزی» خاص «آقازاده‌ها و برخی از نورچشمی‌های سابق و اسبق» نیست و بزرگترهای آنها «از هر دو جریان سیاسی و دو‌سر طیف افراطی‌ها و تفریطی‌ها» نیز پایشان گیر است. وی در ادامه جلوتر می‌رود و اذعان می‌کند که نفراتی در حد «مراجع دینی... از شاگردان بسیار نزدیک» خمینی هم مسأله‌دار شده و معتقدند که «انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی اشتباه بوده است»!

در نهایت، کلهر پاسخ به سؤالات را به گردن پدیده بی‌جان ِ «تحقیقات لازم در سطوح رسالات کارشناسی ارشد و دکتری» می‌اندازد و سرانجام پس از مشتی یاوه و ادعا دوباره به اول بحث برمی‌گردد و راه‌کار را در «تکیه بر خمینی و وصیت نامه‌ایشان و توصیه‌های ایشان» نشان می‌دهد! بیچاره گویا فراموش کرده است که همه داستان، انزجار جناح‌های داخلی نظام از خمینی است و وقتی آنها از خود دجال کراهت دارند طبعاً توصیه‌هایش نیز پشیزی برایشان ارزشی ندارد.

البته که اعتراف به منفوریت خمینی منحصر به این مصاحبه نیست و چندی قبل هم حسن خمینی آه و ناله می‌کرد که وضعیت خمینی دجال به جایی رسیده که اکنون همه «فحش‌ها به سمتش می‌رود» و او را مقصر همه بدبختی‌های امروز می‌دانند: «امام مسئول اموری شناخته می‌شود که ربطی به او ندارد. از بعد فوت امام تاکنون پنج دولت گذشته و باز هر آنچه امروز واقع شود به امام منسوب می‌شود. انسان مسئول اعمال خودش است، نه مسئول اعمالی که ۳۰سال بعد از او واقع شده است» (جماران، ۷مهر)

بیزاری از بنیانگذار نظام جهل و جنایت آخوندی ابعاد دیگری هم دارد و سینه‌چاکان سابق خمینی دیگر حتی واژه «امام» را هم درباره او به‌زور به کار می‌برند. نمونه‌اش عبدالله ناصری مدیر عامل پیشین ایرنا است. وقتی از او که سال‌ها جزء کارچرخانهای پروپاگاندای نظام بوده، سؤال می‌شود که پس چرا با وجود بریدگی و رمیدگی از «ریا و نفاق حکومتی» و اعتقاد به «دروغ بودن حکومت دینی» که «مثل شاهنشاهی دهه ۵۰ شده» کماکان از عنوان «امام» برای خمینی استفاده می‌کند پاسخ می‌دهد که «در مورد امام نامیدن آقای[!] خمینی، من تعصبی ندارم... شما با یک نشانه یا علم (اعلام) تاریخی روبه‌رو هستید که استعمال آن دلیل بر حب یا تعصب کاربر نیست» (سایت دیدار، ۴ مهر) یعنی این کلمه‌ٔ نامربوط چیزی از کراهیت من کم نمی‌کند و اگر هم اجبارا به کار می‌برم، جز یک تعارف و محذوریت نیست.

 

آخر عاقبت شاه سلطان خمینی

صحبت از انزجار عمومی از شاخص و اصل نظام آخوندی بود. در مصاحبه مهدی کلهر هم دیدیم که ابتدا با «فرزندان» مسئولان شروع کرد، بعد کم‌کم از «حوزویان» و «دانشگاهیان» تا «هر دو جریان سیاسی» و حتی «افراطی‌ها»ی آنها هم گذشت و در نهایت به «مراجع دینی» و «شاگردان بسیار نزدیک» خمینی هم رسید و معلوم شد جای آبادی برای آن روح پلید باقی نمانده است.

نکته مهم این که، همه آنچه گفته شد خاص دایره ۴-۳ درصد خودی‌های باقی مانده در ته دیگ نظام است وگرنه بقیه مردم ایران که تکلیفشان روشن است و از سال ۱۳۶۰ نظرشان را درباره خمینی گفته‌اند. در قیام سال گذشته هم دیدیم شعار «مرگ بر خامنه‌ای، لعنت بر خمینی» جزء شعارهای اصلی بود و پاره کردن و سوزاندن عکس خمینی از علائم اعتراضات دانش‌آموزان در همه مدارس شد. آتش زدن خانه پدری خمینی در زادگاهش هم ناشی از همین منفوریت بود. در قیام ۹۸ هم فراموش نکرده‌ایم که به آتش کشیدن انگشتر نمادین دجال در شهریار با چه استقبالی از جوانان این منطقه مواجه شد. اکنون نیز عکس یا هر اثر از آن هیولای آدم‌خوار در شهرها یک هدف بالقوه برای کانون‌های شورشی و جوانان باغیرت محلات است به‌طوری‌که رژیم مجبور شده است در کنار هر تصویر او چندین دوربین یا گماشته‌ای بکارد.

البته که این امر تعجبی ندارد و نتیجه اتودینامیک ۴۴ سال حاکمیت ظلم و غارت و تباهی خمینی و پس‌مانده‌هایش است. خمینی بن‌مایه و ریح و روح این حاکمیت پلید بود. هم او بود که به بالاترین اعتماد خلق و فرش خون گسترده در مقابلش خیانت کرد. از سه مولفه‌ٔ سیاسی، مذهبی و پتانسیل ناشی از یک انقلاب مردمی سوءاستفاده کرد و با غصب حاکمیت مردم و نهادینه کردن اصل منحوس «ولایت فقیه» چهار دهه و اندی کشور ما را به یکی از عقب‌مانده‌ترین کشورهای دنیا تبدیل کرد. با جنگ ضدمیهنی بالاترین خسارتهای مالی و جانی را به شهروندان وارد کرد. بیش از ۱۲۰هزار از بهترین‌ها را به مسلخ فرستاد و در نهایت حاکمیت را در دست یکی از شقی‌ترین نوچه‌هایش رها کرد و به جهنم رفت. بنابراین شاه‌سلطان خمینی، اولین مسئول و عامل تمام سیاه‌روزی‌ها و مصیبت‌های ایرانیان، از روز ۲۲ بهمن تا همین امروز است. واقعیتی که اگر روزگاری فقط حرف مجاهدین بود و سپس توده‌های مردم به آن رسیدند، اکنون زبان حال خودی‌های نظام است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر