۱۳۹۵ فروردین ۳۰, دوشنبه

سرهنگ دلشاد تهرانی افسر تحقیق پرونده قتل دکترکاظم سامی چرا وچگونه کشته شد

سرهنگ دلشاد تهرانی افسر تحقیق پرونده قتل دکترکاظم سامی چرا وچگونه کشته شد

سرهنگ دلشاد تهرانی کیست؟
او یکی از افسران بالای گارد شاه بود
بعد از انقلاب با نظام خمینی وحزب اللهی ها رفت وکم کم شد یگان ویزه حفاطت بنی صدر
میگویند یکی از کارهایش کشف کودتای نوژه بوده است 
بعد از قتل دکتر کاظم به او ماموریت میدهند ومیگویند که چون افسر کار کشته هستی این پرونده را دنبال کن وقاتل را در بیاود که دولت در این قتل دست نداشته است.
او هم متوجه این منظور وزارت اطلاعات وسپاه نشد وپرونده را دنبال کدرد وبه سرتخ هائی رسید که مطلوب نبودیعنی کشف کرد که قتل دکتر کاظم سامی توسط وزارت اطلاعات وسپاه طراحی وتوسط احمدی نژاد وشریعتمداری فرماندهی شده ومحمد جلیلیان هم اجرا کرده است وکشتن او هم برای پاک کردن این درها بوده است
وبهمین دلیل صبح روز بعد با گلوله در دفتر کارش کشته یشود
 وضعيت سرگرد دلشاد تهرانی قبل از خودکشی و يا گشتنش
درکتاب غائله ۱۴ اسنفد ۱۳۵۹ که پديدآورنده و ناشر آن دادگستری جمهوری اسلامی ايران، شورای عالی قضايی است. در مورد سرگرد دلشاد تهرانی پيش از خود کشی و يا کشتن، چنين آمده است:
" ج - سرگرد دلشاد تهرانی - پس از سرهنگ فرسنداج به فرماندهی گارد گماشته شد. اين آقا دلچسب تر از سرهنگ بود، چون ظاهری آراسته و متدين و باطنی بس آلوده و ناهنجار داشت. گزارش بسيار محرمانه‏ای اين آقا را چنين معرفی می نمايد:
۱- در يک خانواده مذهبی در تهران در خيابان اميريه، خيابان فرهنگ متولد شده است.
۲- سرای فرهنگ و خيابان بوذرجمهری، نمايشگاه داران و دلالان اتوموبيل او را خوب می‏شناسند.
۳- قبل از ازدواج پاتوق دلشاد خيابان جمشيد و شهرنو بود.
۴- از پرسنل قديمی تيپ ۲۳ نوهد است .
۵- در سال ۱۳۴۱ در يک مأموريت نظامی در نقده به يک دختر ۱۳ ساله تجاوز نموده.
۶- در جوانی ... بوده است.
۷- عوامل قديمی باشگاه کيان، بخصوص مهدی لحافدوز با وی روابط ... داشته‏اند.
۸- قبل از انقلاب خبرچين ضد اطلاعات تيپ بود.
۹- در جريان کاروانسراسنگ، عضو فعال و بهمين جهت سی هزار ريال از ساواک دريافت نموده است.
۱۰- بلافاصله پس از انقلاب رنگ عوض کرده سرپرست کميته پاکسازی تيپ شد که کليه سوابق پليد خود را از پرونده رکن دوم اطلاعات بر می دارد.
۱۱- از امکانات شغلی خود بعداز پيروزی انقلاب استفاده کرده و يک اتوموبيل بنز سواری طاغوت به قيمت بسيار نازل و قسطی خريداری می نمايد " (۵) .

توصیفات سرهنگ دلشاد تهرانی بعد از خودکشی و يا گشتنش توسط سپاه ووزارت اطلاعات
در سال ۱۳۶۷ بعداز خودکشی و يا خودکشی کردنش، وی را شخصی عاشق و دلسوخته امام و نمونه بارز يک نظامی انقلابی و برحذر از ماديات و ... معرفی می‏کنند:
"سرهنگ دلشاد تهرانی، افشاء کننده کودتای نوژه در گذشت. سرهنگ تهرانی از افسران دلسوز متهعد و از جان گذشته ژاندارمری بود. يکی از همکاران او در گفتگويی با خبرگزاری جمهوری اسلامی در مورد تعهد کاری و خصائل اخلاقی وی اظهار داشت : پايبندی و ارادت او به اسلام و انقلاب زبانزد همه بود و در اجرای وظايف کمترين اغماضی روا نمی‏داشت. وی تأکيد کرد سرهنگ تهرانی در همين حال با اخلاق حسنه خود محيط کاری را آکنده از صفا و صميميت کرده بود. کشف و افشای کودتای نوژه از بارزترين فعاليتهای مرحوم سرهنگ تهرانی طی دوران خدمتش بوده است. وی در جبهه های جنگ تحميلی حضور فعال داشت و در چند نوبت نيز مجروح شد.
سرهنگ دلشاد تهرانی عاشق دلسوخته حضرت امام و نمونه بارز يک نظامی انقلابی و وطن دوست بود. قبل از انقلاب در هوانيروز فعاليت داشت و سپس وارد ژاندارمری شد و مدتی معاونت بيمارستانی ژاندارمری را بعهده داشت. تواضع و ايمانش او را برحذر از توجه به ماديات کرده بود و تا پايان عمر ۵۱ ساله‏اش بصورت بی پيرايه‏ای با همسر و دو دخترش زندگی کرد. بمنظور بزرگداشت مرحوم سرهنگ تهرانی فردا )جمعه(، ساعت ۱۴/۳۰ مجلس ختمی در مسجد ابوسعيد واقع در خيابان ابوسعيد منعقد است" (۶)
منقول است که اين اطلاعيه و مطلب را مقامات امنيتی به خبرگزاری جمهوری اسلامی و روزنامه داده است.

 در کتاب دادگستری جمهوری اسلامی، آقای دلشاد تهرانی را بدانگونه معرفی کرده‏اند، ولی بعداز خودکشی، وی را اينگونه معرفی می‏کنند. 
 رازِ و سرّ اين دو گانگی کاملاً متضاد در چيست ؟
«علت ناهنجار و فاسد معرفی کردن دلشاد تهرانی در مرتبه اول اين است که وی در آن زمان مسئول يگانه حفاظت رياست جمهور، آقای بنی صدر بوده است. قصدشان نشان دادن فساد و بخدمت گرفتن افراد فاسد در دفتر بنی صدر است که ويرا اين چنين معرفی کرده‏اند و بيچاره دلشاد تهرانی که در اين رابطه چوب بنی صدر را خورده است. طرفه اينکه نقل کرده‏اند وی يکی از افسران ورزيده اطلاعات بوده و کشف و افشای کودتای نوژه را از مهمترين فعاليت دوران خدمت وی ذکر می‏کنند و توجه نکرده‏اند که اين کشف هم در دورانی است که وی در دفتر رياست جمهوری مشغول خدمت بوده است.
در مرتبه دوم همين افسر با باطنی بس آلوده و ناهنجار -به زعم آنها- را بخدمت می‏گيرند و بکارهای امنيتی - اطلاعاتی بکار می‏گمارند، از همه عيوب گذشته پاک و مفتخر به القاب های افتخارآميز می‏گردد.
بعداز قتل مرحوم دکتر کاظم سامی در ۲ آذرماه سال ۱۳۷۶، بطوريکه نقل می‏کردند از آقای تهرانی خواسته شده است همانطوريکه کودتای نوژه را کشف کرده است، قاتل دکتر سامی را نيز پيدا بکند و نشان دهد که دولت در اين قتل دست نداشته است و وعده خلعتی نيز به او می‏دهند. آقای تهرانی دست بکار می‏شود، اما محتوای پيام را که می‏گويد: با پيدا کردن قاتل دکتر سامی نشان دهد که دولت در قتل دست نداشته است را بدرستی دريافت نمی‏کند و با پيگيری و جديت کار تحقيق را پی می‏گيرد و سرانجام دو هفته بعد از قتل دکتر سامی، هنگاميکه سرنخ اصلی را کشف می‏کند در پشت ميز کارش به ضرب گلوله وی را به قتل می‏رسانند و همانروزها شايع کردند که وی در اطاق کارش با اسلحه کمری خود، خودکشی کرده است. و برای حتم غائله بدينگونه از زحمات وی قدردانی کردند. » (۷)

بخشی از مطالب از خبرنامه گویا استناد شده است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر