انجمن نجات ورو شدن دست مزدوران اطلاعات وبریده مزدوران در اولین دیدار خانواده ها در اشرف نخستین شماره ۸
این یک مروری است بر اینکه بین مجاهدین وخانواده های واقعی مجاهدین وانجمن نجات ، دست ساز وشعبه ای از وزارت اطلاعات آخوندی چی گذشت
هدف آنها از دیدار با مجاهدین چی بود؟ وچرا دیگر در داخل اشرف ملاقاتها را ادامه ندادند؟.
آنها اصلا دلشان برای خانواده ها نمیسوخت آنها دنبال طعمه ومزدور وزالو میگشتند .
حالا ببینیم این پروسه چگونه طی شد وسرانجامش چی شد
ملاقات مجاهدين با خانوادههايشان
خانوادههاي اعزامي در تاريخ ۲۶تير۸۲ به قرارگاه اشرف آمدند. در آنجا ابتدا توطئة رژيم و سوءاستفاده از آنان برايشان توضيح داده شد. به آنها گفته شد ما مشتاق ديدار خانواده هايمان هستيم، ولي با عناصر وزارت جنايتكار اطلاعات آخوندي و آلت دستهاي آن كه در جهت توطئه عليه سازمان با ما روبرو مي شوند، گفتگو نميكنيم. اين توضيحات افشاگرانه، باعث آگاهي خانوادهها نسبت به توطئه هاي كثيف وزارت اطلاعات و مزدوران آن شد. آنها دو روز را با فرزندانشان به طور خصوصي در شهر اشرف سپري كردند. طي اين مدت از مزار شهيدان و نقاط مختلف قرارگاه ديدار كرده و در جريان اين ديدارها جزييات بيشتري از توطئة اطلاعات آخوندي توسط خانوادهها فاش شد كه طي اطلاعيه يي به اطلاع هم ميهنان رسيد. مزدوران به خانوادهها گفته بودند «فرزندان شما ناراضي و زنداني هستند و راه اينكه آنها را نجات بدهيد اين است كه با تظاهرات صداي خودتان را به جامعة بين المللي برسانيد تا مجاهدين به شما اجازة ملاقات بدهند»! خانوادهها وقتي فرزندانشان، مناسبات و واقعيت زندگي مجاهدين را از نزديك ديدند، از دروغپردازيهاي وزارت اطلاعات شوكه شده و ميگفتند رژيم واقعيت را ۱۸۰درجه واژگونه به ما نشان داده بود.
خانواده ها هنگام ترك قرارگاه طي نامه هايي از ميهمان نوازي مجاهدين تشكر كردند و مي گفتند آن چه از واقعيتهاي زندگي مجاهدين ديده اند را براي همه تعريف خواهند كرد و براي ديدارهاي بعدي، مستقل از وزارت اطلاعات اقدام خواهند نمود. بسياري از آنها قبل از ترك قرارگاه اشرف طي يادداشتها و نامه هاي محبت آميزي به اين واقعيات اشاره كردند كه برخي نمونه هاي آن در اين صفحه و صفحه هاي بعد كليشه شده است.
نامه محبت آمیز خانواده هابعد از دیدار در اشرف ۱
نامه محبت آمیز خانواده ها بعد از دیدار از اشرف۱-۲
نامه محبت آمیز خانواده ها بعد از دیداراز اشرف۱ -۳
نامه محبت آمیز خانواده ها بعد از دیدار از اشرف۱-۴
نامه محبت آمیز خانواده ها بعد از دیدار از اشرف۱-۵
شكستهاي پي در پي «انجمن نجات» آخوندها
در تاريخ ۶مهر۸۲ تعداد ۱۵۱خانواده (حدود ۳۰۰نفر با ۷اتوبوس) كه باز هم توسط «انجمن نجات» وزارت اطلاعات سازماندهي شده بودند، در قرارگاه اشرف با فرزندانشان ديدار كردند. اين تعداد از شهرهاي تهران، اصفهان، مشهد و مازندران بودند. اين اكيپ توسط دو نفر از عوامل وزارت اطلاعات بهنام «محبي» و «رفيعي» سرپرستي ميشدند. آنها قبل از اينكه خانوادههاي مجاهدين را براي ملاقات به اشرف بياورند، گفته بودند، مجاهدين در صورتي وادار به پذيرش خواست شما هستند كه مقابل ارگانهاي بين المللي تظاهرات كنيد و به اين ترتيب تعدادي از خانوادهها تحت فشار وزارت اطلاعات آخوندي در مقابل مقر نمايندگي ملل متحد در بغداد تجمع نموده و خواستار بازگرداندن فرزندانشان به ايران شدند. در همين رابطه روزنامة جمهوري ۷مهر۸۲ نوشت: «خانوادههاي ۱۵۰عضو گروهك منافقين براي بازگرداندن فرزندانشان به ايران، وارد كشور عراق شدند». نقطة اوج پروژة رژيم آخوندها براي اخراج مجاهدين از عراق يا زمينه سازي استرداد آنها، ديكته كردن انتشار اطلاعيه يي به رييس وقت شوراي حكومتي عراق بود كه در تاريخ ۹دسامبر۲۰۰۳ يعني حدود ۲۰روز مانده به پايان سال مدعي شده بود «اين شورا به اتفاق آراء تصميم گرفته است، مجاهدين خلق را تا آخر سال از عراق اخراج كند»(خبرگزاري فرانسه ۹دسامبر۲۰۰۳). در نتيجه آخوند خاتمي در جلسة هيأت دولت رژيم با اشاره به اطلاعية رييس وقت شوراي حكومتي عراق «بر استرداد مجاهدين به ايران براي بررسي جنايات آنان تأكيد كرد» و افزود «ما خواستار ارجاع آنها به ايران هستيم»(تلويزيون رژيم). دادستاني كل رژيم در اطلاعيه يي به تاريخ ۱دي،۸۲ در مورد استرداد مجاهدين و به اصطلاح عفو آنان اعلام نمود: «از خانوادههاي مجاهدين خواسته شده است كه درخواست كتبي خود براي بازگشتن فرزندانشان را به مراجع قضايي اعلام كنند. تا با همراهي دولت انتقالي زمينه بازگشت اين افراد را فراهم كنند».
سپس در تاريخ ۸ دي۸۲ اكيپ سوم توسط نجات، به عراق اعزام شد. اين اكيپ حدود ۲۷۰خانواده (حدود ۵۵۰نفر) را دربرمي گرفت كه طي ۵روز در اشرف به ملاقات با فرزندان خود پرداختند. جالب اينكه روز قبل از رسيدن اين اكيپ به مقابل مقر مجاهدين، رژيم آخوندي در يك رشته اخبار كليشه يي از رسانه هاي رسمي خود اعلام كرد:
«جمعي از خانوادههاي ايراني با اجتماع در برابر دفتر سازمان ملل در بغداد، نجات فرزندان خود از دست مجاهدين را خواستار شدند». از آن جا كه درخواستهاي مكرر رژيم آخوندي و شخص خاتمي از آمريكا براي استرداد مجاهدين، با انزجار و محكوميت گستردة جهاني مواجه شده بود، رژيم بيهوده تلاش ميكرد با اين اقدامهاي كثيف و جنايتكارانه اهدافش را عملي سازد. در همين رابطه رژيم تلاش نمود با سوءاستفاده از پوش خانوادهها، با انجام مصاحبه و مراجعه به مقامهاي عراقي، خط استرداد مجاهدين را پيش ببرد. در تاريخ ۱۲دي۸۲ تعداد ۳۴۰خانواده ديگر كه توسط انجمن نجات وزارت اطلاعات سازماندهي شده بودند، با فرزندانشان در قرارگاه اشرف ديدار كردند. اين خانوادهها، توسط وزارت اطلاعات از تهران و استانهاي خراسان، فارس، مازندران، گلستان و لرستان به شهر مرزي مهران اعزام شدند. سپس در وزرشگاه اين شهر توسط چند مأمور وزارت اطلاعات به نامهاي
حسيني، حسين فرقاني، محسن هاشمي و خزايي براي تظاهرات و مراجعه به مقامهاي عراقي در راستاي استرداد مجاهدين و رساندن «امان نامة» رژيم به دست فرزندانشان و از دور خارج كردن آنها توجيه شدند. وزارت اطلاعات با ايجاد نگراني براي خانوادهها و با استفاده از حكم شوراي حكومتي عراق، به آنها گفته بود چون دولت ايران درصدد تحويلگيري مجاهدين است، شما براي نجات فرزندانتان «امان نامه» ببريد. وزارت اطلاعات همچنين به خانوادهها دستور داده بود در مقابل دفتر نمايندگي سازمان ملل متحد در بغداد عليه مجاهدين تظاهرات كنند و بگويند ما ميخواهيم فرزندانمان را به ايران برگردانيم. بعد از اين توجيه ها، پلاكاردهاي تهيه شده براي تظاهرات به ۵سراكيپ كه مأموران وزارت اطلاعات بودند، تحويل داده شد. وظيفة اصلي و دستورالعمل وزارت اطلاعات براي سراكيپها و مأموراني كه به همراه خانوادهها به عراق اعزام شدند به شرح زير مشخص شده بود:
ـ خانواده ها اعم از اينكه با فرزندان خود را ديدار كنند يا نه، بايد در بغداد «عليه مجاهدين تظاهرات» كنند و «حداكثر انرژي بايستي براي تظاهرات در بغداد گذاشته شود».
ـ بايد «حداكثر استفاده را از تصميم شوراي حكومتي عراق به عمل آورد... اين سفر فرصت نهايي» است. خانوادهها را تشويق كنيد كه مسألة بازگشت را با فرزندان خود، «به طور مطلوب» مطرح كرده و به آنها بقبولانند. اما به رغم فشارهاي وزارت اطلاعات، اينبار همة خانوادهها كه به دليل روشنگريهاي مجاهدين به توطئة آنها پي برده بودند، پس از رسيدن به بغداد، از تظاهرات عليه مجاهدين خودداري كردند و تسليم شانتاژها و تهديدهاي مزدوران اطلاعاتي نشدند. لازم به ذكر است كه وزارت اطلاعات در جمعبندي از اقدامهاي انجام شده با سوءاستفاده از خانوادهها، به اين نتيجه رسيد كه اعزام جمعي آنها، به ضررش تمام شده است. هرچند كه از اين طريق، رژيم توانست چند تظاهرات محدود را به پيش ببرد، اما به دليل برملا شدن دروغ پردازيها و اعمال ضدانساني و رذيلانه اش، به هيچ يك از هدفهاي مشخص شدة خود دست نيافت. خانوادهها در اولين تماس با مجاهدين به دروغهاي بسياري كه به آنها گفته شده بود، پي بردند و تحت تأثير مناسبات انساني و پاك مجاهدين و ايمان انقلابي آنان به سرنگوني آخوندها، به ترس و وحشت رژيم از دشمن اصليش واقف شده و ازاينرو ارزش ايستادگي و پايداري مجاهدين در برابر همة اين توطئه ها را درك ميكردند. مزدور حسين فرقاني كه يكي از عناصر اصلي وزارت اطلاعات در انجمن نجات است، در جمعبندي اقدامهاي وزارت اطلاعات در اعزام جمعي خانوادهها گفته است: «جمعي فرستادن خانوادهها به قرارگاه اشرف اين بدي را داشت كه سازمان به خانواده ها برچسب ميزد كه شماها را اطلاعات فرستاده است، ما كه نميخواهيم بهانه به دست سازمان بدهيم، خواهشمان اين است كه مسئولان اجازه بدهند خانوادهها تكي براي ملاقات بروند. تنها راه كه معقولانه ترين راه هم هست، مراجعة انفرادي خانوادههاست بدون اينكه ما اتوبوس راه بيندازيم». به اين ترتيب توطئه يي كه دشمن براي ضربه زدن به مجاهدين طراحي كرده بود، به خودش برگشت و شفافيت و صداقت مجاهدين در برخورد با خانوادههايشان، زبوني و ذلت عوامل رژيم را بيش از پيش در معرض قضاوت همگان قرار داد.
میبینید ؟
هدف اساسا دیدار خانوادگی ودیدار یا تماس نبود ونیست آنها برای تلاشی مجاهدین میخواستند خانواده ها را به بهانه دیدار خانوادگی برگ فشاری علیه مجاهدین نمایند که اینجوری به شکست کشیده شده واهداف استرداد وتلاشی تشکیلات مجاهدین که خواست وزارت اطلاعات بود وتوسط ارگان دست سازش انجمن نجات آنهم در پوس خانواده رله میشد بر ملا وافشا گردید
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر