فرامرز دادرس ، مزدوران چراغ خاموش در فرانسه
هفته گذشته در یک مطلب چند خطی، به افشای فعالیت های همسو با رژیم یک عنصر اطلاعاتی بنام فرامرز دادرس، پرداختم.
در این مطلب آگاهانه از "مزدور رژیم " نامیدن او امتناع کردم در حالیکه به دلیل حجم فعالیت های وی در فضای مجازی و رسانه ای( که حاکی از حرفه ای بودن او بود)و نوع عملکرد او (پیش بردن یک خط سیاسی بصورت متمرکز) تردید نداشتم که وی از عناصر حرفه ای اطلاعات رژیم است.
دیری نپایید که به مصداق "عدو شود سبب خیر" دم خروس اطلاعات(بخوانید ایرج مصداقی تواب تشنه بخون) ،از عکس العمل فوری و حساب نشده این عنصر فرومایه و لمپن بیرون زد.
وی در ابتدا دریک نوشته، و سپس در یک کامنت در ذیل همان نوشته ، چنان عنان از کف داد که مدعی شد به "مسائل خصوصی زندگی " من آگاه است و سپس مجموعه ای از افترائات در باره زندگی خصوصی و شخصی مرا البته با قرائت ویژه ایرج مصداقی و با انشا و املای او( در پاسخ به یک انتقاد سیاسی من) بیکباره استفراغ کرد.
برهیچکس پوشیده نیست که فقط مزدوران سفارتی و اطلاعاتی رژیم به دنبال اطلاعات زندگی خصوصی ایرانیان خارج کشور هستند تا بااستفاده از آن مخالفین فعال را از میدان مبارزه بدر کنند.
وی سپس بصورتی بی سابقه شروع به فحاشی و هتاکی به خانم رجوی و سازمان مجاهدین کرد و گریبان چاک داد و راه صد ساله همه مزدوران و جیره خوران شناخته شده را یکشبه طی کرد و نقاب از چهره انداخت.
و صد البته دیری هم نپایید که اهل و بیت وزارت اطلاعات مثل مور و ملخ ریختند و همگی از این "فرصت " جدید غایت استفاده را کرده و به "دادرسی " حق وحقوق آخوندها از "منافقین کوردل " پرداختند.
بگذریم ...
حال ، با توجه به اتو افشاگری این لمپن کارشناس نما میگویم .آهای... فرامرز دادرس... به صدای بلند و رسا وبا نام و نشان مشخص هم میگویم . تو مامور وزارت اطلاعات و مزد بگیر آنها هستی.
از ابتدای بحران کردستان، و مداخله قاسم سلیمانی آدمکش ، و با توجه به لیست تروریستی شدن سپاه ، به تو وظیفه دادند که در همه جا به حد اعلا فعال شوی ، و خط به در بردن سپاه و قاسم سلیمانی و حشد اشعبی ( بخاط مداخله در عراق و اشغال کرکوک ،و کشتار مردم بیگناه کردستان) از زیر تیغ حسابرسی بین المللی را، به پیش ببری.
به تو گفته اند که روی بارزانی متمرکز شوی و تا جایی که میتوانی اورا مسئول این وقایع قلمداد کنی و اورا بکوبی تا سپاه و سلیمانی از زیر تیغ در بروند.
هرکس صفحه تو و حرفهایت در این دوره را بررسی کند به سهولت متوجه این موضوع میشود.
خوب .خانه و آدرس مرا که بلدی.اتهام مکتوب مرا هم که دیدی و خواندی. اینجا هم که کشور قانون است. اگر جرئت میکنی که بگویی رژیمی و اطلاعاتی نیستی رسما و قانونا اعتراض کن . من اینجا هستم و منتظرم.
در آخر به یکی دو نفر دیگر که آنها هم از همین جنس مزدوران چراغ خاموش هستند تذکر میدهم که خیلی تند نروند .چون دوران پنجه کشیدن بر چهره و پیکر خونبار مقاومت ایران تاریخا بسر رسیده است.
توضیح : رانندگی با چراغ خاموش یک اصطلاح نظامی است. رانندگی با چراغ خاموش برای لو نرفتن و سیبل نشدن.
هفته گذشته در یک مطلب چند خطی، به افشای فعالیت های همسو با رژیم یک عنصر اطلاعاتی بنام فرامرز دادرس، پرداختم.
در این مطلب آگاهانه از "مزدور رژیم " نامیدن او امتناع کردم در حالیکه به دلیل حجم فعالیت های وی در فضای مجازی و رسانه ای( که حاکی از حرفه ای بودن او بود)و نوع عملکرد او (پیش بردن یک خط سیاسی بصورت متمرکز) تردید نداشتم که وی از عناصر حرفه ای اطلاعات رژیم است.
دیری نپایید که به مصداق "عدو شود سبب خیر" دم خروس اطلاعات(بخوانید ایرج مصداقی تواب تشنه بخون) ،از عکس العمل فوری و حساب نشده این عنصر فرومایه و لمپن بیرون زد.
وی در ابتدا دریک نوشته، و سپس در یک کامنت در ذیل همان نوشته ، چنان عنان از کف داد که مدعی شد به "مسائل خصوصی زندگی " من آگاه است و سپس مجموعه ای از افترائات در باره زندگی خصوصی و شخصی مرا البته با قرائت ویژه ایرج مصداقی و با انشا و املای او( در پاسخ به یک انتقاد سیاسی من) بیکباره استفراغ کرد.
برهیچکس پوشیده نیست که فقط مزدوران سفارتی و اطلاعاتی رژیم به دنبال اطلاعات زندگی خصوصی ایرانیان خارج کشور هستند تا بااستفاده از آن مخالفین فعال را از میدان مبارزه بدر کنند.
وی سپس بصورتی بی سابقه شروع به فحاشی و هتاکی به خانم رجوی و سازمان مجاهدین کرد و گریبان چاک داد و راه صد ساله همه مزدوران و جیره خوران شناخته شده را یکشبه طی کرد و نقاب از چهره انداخت.
و صد البته دیری هم نپایید که اهل و بیت وزارت اطلاعات مثل مور و ملخ ریختند و همگی از این "فرصت " جدید غایت استفاده را کرده و به "دادرسی " حق وحقوق آخوندها از "منافقین کوردل " پرداختند.
حال ، با توجه به اتو افشاگری این لمپن کارشناس نما میگویم .آهای... فرامرز دادرس... به صدای بلند و رسا وبا نام و نشان مشخص هم میگویم . تو مامور وزارت اطلاعات و مزد بگیر آنها هستی.
از ابتدای بحران کردستان، و مداخله قاسم سلیمانی آدمکش ، و با توجه به لیست تروریستی شدن سپاه ، به تو وظیفه دادند که در همه جا به حد اعلا فعال شوی ، و خط به در بردن سپاه و قاسم سلیمانی و حشد اشعبی ( بخاط مداخله در عراق و اشغال کرکوک ،و کشتار مردم بیگناه کردستان) از زیر تیغ حسابرسی بین المللی را، به پیش ببری.
به تو گفته اند که روی بارزانی متمرکز شوی و تا جایی که میتوانی اورا مسئول این وقایع قلمداد کنی و اورا بکوبی تا سپاه و سلیمانی از زیر تیغ در بروند.
هرکس صفحه تو و حرفهایت در این دوره را بررسی کند به سهولت متوجه این موضوع میشود.
خوب .خانه و آدرس مرا که بلدی.اتهام مکتوب مرا هم که دیدی و خواندی. اینجا هم که کشور قانون است. اگر جرئت میکنی که بگویی رژیمی و اطلاعاتی نیستی رسما و قانونا اعتراض کن . من اینجا هستم و منتظرم.
در آخر به یکی دو نفر دیگر که آنها هم از همین جنس مزدوران چراغ خاموش هستند تذکر میدهم که خیلی تند نروند .چون دوران پنجه کشیدن بر چهره و پیکر خونبار مقاومت ایران تاریخا بسر رسیده است.
توضیح : رانندگی با چراغ خاموش یک اصطلاح نظامی است. رانندگی با چراغ خاموش برای لو نرفتن و سیبل نشدن.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر