۱۴۰۲ مرداد ۳۰, دوشنبه

به بهانه سالگرد قیام قهرمانانه ۱۴۰۱- فرازهای این سال، پس‌زمینه‌های خیزش مردمی و چشم‌اندازهای محتمل آن.

 به بهانه سالگرد قیام قهرمانانه ۱۴۰۱-  فرازهای این سال، پس‌زمینه‌های خیزش مردمی و چشم‌اندازهای محتمل آن.


صحنه ای از قیام سال ۱۴۰۱ سال گسترش قیام وانقلاب

نخستین حرکت اعتراضی در جریان سقوط برج "متروپل" در آبادان رخ داد. 

این اتفاق که نتیجه ضعف در نظارت و فساد نهادینه شده بود و منجر به مرگ نزدیک به پنجاه نفر شد، اعتراضات گسترده‌ای در آبادان و برخی از شهرهای ایران ایجاد کرد.

در ادامه سیل در "امامزاده داوود" تهران و ساختار ضعیف و بحرانزده مدیریت بحران در کاهش صدمات و تلفات انسانی اعصاب و روان جامعه را رنجور ساخت. این اتفاق در کنار رشد تورم، فقر، بیکاری و اختلاف طبقاتی و گسترش سرقت‌های مسلحانه، از جمله سرقت صندوق امانات بانک ملی شعبه انقلاب، انباشت خشم و انزجار عمومی را افزایش داده و تمایل به سمت  تغییرات بنیادین سیاسی و نه گفتن به کلیت جمهوری اسلامی و باور به اصلاح‌ناپذیری آن را تقویت کرد.

بن‌بست در سیاست خارجی در رابطه با احیای برجام که با اصرار بر روی برخی از خواست‌ها و محاسبات خطا در مورد نرمش غرب و اختلاف اروپا و آمریکا همراه بود، تصور انسداد سیاسی در جامعه‌ی معترض به وضع موجود را تعمیق و تشدید کرد. حمایت جمهوری اسلامی از روسیه در جنگ اوکراین، همکاری نظامی با مسکو و بی‌اعتنایی به پیامدهای منفی آن بر رفاه مردم و منافع ملی کشور نگرانی‌ها را بیشتر کرد.

در فضایی که بین ۲۵ تا ۳۰ میلیون نفر از مردم زیر خط فقر زندگی می‌کنند، اقتصاد ایران در تله فساد گرفتار شده و سیر نزولی از اقتصاد با درآمد متوسط به اقتصاد با درآمد پایین جریان یافته است، ناگهان سخت‌گیری در پوشش زنان فاجعه قتل مهسا ژینا امینی، دختر مظلوم کرد ایرانی را پدید آورد.


قتل مهسا امینی توسط گشت ارشاد خامنه ای صورت گرفت 

در واقع سیر نزولی کشور در تمامی حوزه‌ها، تنزل توان مدیریتی و کارشناسی در درون حکومت، ستیزه‌جویی و لجاجت نهاد ولایت فقیه در حفظ وضع موجود و مقابله با تغییرات حداقلی و حداکثری، اکثریت مردم ناراضی را پیشاپیش در ادامه دی ۹۶ و آبان ۹۸ به سمت اعتراضات انقلابی سوق داده بود.

فاجعه قتل مهسا شوک سنگینی به جامعه وارد کرد و چون کبریتی بر انبار باروت خشم و انزجار گسترده عمومی افتاد.

از اواخر شهریور ۱۴۰۱ تا پایان سال، جنبش انقلابی "قیام وانقلاب"(تغییر از ماست) بسان یک زلزله قوی تمامی ارکان قدرت را به لرزه در آورد. جمهوری اسلامی با رویکرد غیرتعجیلی و پیچیده‌تر، با اتکای به روش همیشگی سرکوب گسترده و امنیتی کردن فضا، به مقابله برخاست.

در این شش ماه با همه فراز و نشیب‌ها بزرگترین بحران سیاسی جمهوری اسلامی شکل گرفت و اعتراضات گسترده اقشار مختلف اجتماعی در مسیر انقلابی قرار گرفت. اگرچه دامنه اعتراضات در ماه‌های آخر سال به نسبت وضعیت طوفانی ماه‌های پاییز کاستی گرفت، اما چون آتش زیر خاکستر مترصد شعله گرفتن دوباره است.

نهاد ولایت فقیه و شخص خامنه‌ای هیچگاه در این سطح و شدت مورد حمله قرار نگرفته بودند. بازداشت بیش از سی هزار نفر که دو سوم آنها مشمول "عفو" شدند، نشانگر گستردگی جنبشی است که قابل زمین‌گیر شدن دائمی نیست و فقط می‌تواند مهار شود. 

سازمان‌دهی حملات بیوتروریستی به مدارس دخترانه که بیش از ده هزار دانش‌آموز و دانشجوی دختر را هدف قرار داد، آخرین تلاش هسته سخت قدرت برای گسترش ارعاب و انتقام‌گیری از زنان ایرانی برای مشارکت فعال در جنبش انقلابی بود.

تمایل و اراده برای گذار انقلابی میراث سال ۱۴۰۱ برای سال جدید است که خون صدها جوان قهرمان و خیزش بخش‌های مختلف جامعه که در صدد تغییر سرنوشت خود هستند، پشتوانه آن است.

البته تغییر نظام جمهوری اسلامی کاری آسان‌یاب نبوده و مشکلات زیاد و پیچیدگی‌های خودش را دارد، اما پیام سال گذشته امکان‌پذیری این ماموریت دشوار با تثبیت رویکرد انقلابی است. 

در عین حال باید توجه داشت که انقلاب امری مهندسی‌شده و قابل طراحی و گمانه‌زنی نیست، ولی جامعه ایران بیش از همه ادوار بعد از انقلاب بهمن ۵۷ مستعد آن است. علی افشاری دویچه وله 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر