۱۳۹۶ دی ۲۷, چهارشنبه

مهرداد ساغرچی، پاسداری ازاینجا رانده، ازآنجا مانده

مهرداد ساغرچی، پاسداری ازاینجا رانده، ازآنجا مانده


حال‌وروز مأموران وزارت بدنام به‌ویژه بعد از قیام۹۶، دیدنی و تماشایی است و درعین‌حال عبرت‌آموز. چون تا چشم‌باز کردند، دیدند «در یک‌لحظه تمام شهرهای ایران شعله‌ور شد» (۱) بنابراین ابعاد قیام درحدی نبود که بتوان آن را با وقاحت آخوندی هم انکار کرد و همه ناگزیر از موضع‌گیری در این رابطه بودند. در این میان مأموران مواجب‌بگیر نظام، گیج و گم، از یکسو به آینده تیره‌وتار نظام پلید آخوندی فکر می‌کردند که آخر و عاقبت این زائده‌های نکبت و تباهی نظام چه خواهد شد و از سوی دیگر سیل بنیان‌کنی را می‌دیدند که راه افتاده و می‌رود تا بنیان ظلم و ستم آخوندی را از جا برکند و ناگزیر باید جانب احتیاط را می‌گرفتند.
بعد از چند روز یکی‌یکی از کما بیرون آمده و ترسان و لرزان اظهار لحیه می‌کردند که بله… مشکلات اقتصادی هست و قیام‌کنندگان «گرسنگان و نیازمندانی [هستند] که برای نان و آزادی با شعار و بدون خشونت به خیابان‌ها ریختند» (۱) و از قیام با عنوان «اعتراضات به‌حق مردم ایران» یاد می‌کردند و …
اما همچنان هشدار و هشدار داده و می‌دهند که قیام باید «مسالمت‌آمیز» و با «نافرمانی مدنی» باشد و پرهیز، پرهیز که مبادا با «خشونت» توأم باشد و مبادا «گول فراخوان‌های این‌چنینی [مجاهدین] برای به خشونت کشاندن اعتراض‌ها» (۱) را بخورید و در این روزهای سخت برای نظام که «فتنه!» می‌رود تا تاروپود نظام را از هم بگسلد، مشکل‌آفرینی کنید! بنابراین «… با تأکید و تائید بر مبارزات بر حق مردم ایران برای مطالبه حقوق اساسی و انسانی و اولیه خودشان» (۱) مژدگانی که گربه عابد شد و چاره در این است که «به‌صورت مسالمت و نافرمانی مدنی، و محکومیت هرگونه خشونت و ایدئولوژی مسلحانه و خشونت‌آمیز…» (۱) خواسته‌های خود را مطالبه کنید. شاید عظمای ولایت که در اثر قیام عابد و زاهد و مسلمان شده است، این بار دلش به رحم آمد و چیزی کف دستتان بگذارد…
به عبارت روشن‌تر مردمی که «حقوق اساسی»، «انسانی» و «اولیه خودشان» مثلاً «حق حاکمیت ملی» شأن، نزدیک به ۴۰سال است توسط آخوندهای هار و وحشی نادیده گرفته‌شده است، باید گردن خم کنند، التماس و تمنا کنند که ما نان شب نداریم، کارتون خواب و گور خواب شده‌ایم، برای امرارمعاش ناگزیر از فروش کلیه، قرنیه چشم، مغز استخوان و … هستیم، آهای آخوندهایی که بردریای ثروت ایران حاکم شده و سفره چپاولتان همواره گسترده و برقرار است، لطفاً فکری به حال ما بکنید!
چه کسی جز یک مأمور دستگاه آدمکشی نظیر همین پاسدار درنده، مهرداد ساغرچی که به‌ظاهر استحاله شده و در سلک پاسداران سیاسی نظام درآمدهاست، به قربانی اندرز می‌دهد که به سگی هار یا گرگی درنده که جز با مقوله دریدن و پاره کردن آشنایی ندارد بگوئید هرکاری می‌خواهی بکن … اما من اهل «مسالمت» هستم، اهل «خشونت» نیستم!
حق دفاع، حقی است طبیعی و ذاتی، ترحم بر حیوان موذی تیزدندان ستمکاری مستقیم بر قربانی است، تمامی جنگ‌های عادلانه تاریخ، آتش عدالت‌جویی در جواب آتش قهریه ظالمان و قوای سرکوبگر، برپایه چنین حق اصیلی مشروعیت تاریخی یافته‌اند.
م. صادقی
دی‌ماه ۹۶
لینک ها :
پاورقی:
(۱) سایت وزارتی کانون آوا ۹۶۱۰۱۸

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر