غلامرضا صادقی جبلی مزدور بی مقدار وگماشته اطلاعات ملاها در بلزیک وفرانسه در اوج قیام مردم ایران را باز شناسی میکنیم
غلامرضا
صادقی جبلی اکنون ساکن کشور بلژیک میباشد . او به دلیل سوابق جنایی گذشته
در کانادا و مشکلاتی که در رابطه با پناهندگیش دربلژیک دارد تلاش میکند
که ارتباطش با مزدوران فوق را خیلی علنی نکند ولی ، او در تمامی فعالیت های
مزدوران فوق شرکت فعال دارد .
ما ذیلا به بخشی از پرونده سراسر
خیانت غلامرضا صادقی جبلی اشاره ای خواهیم کرد تاماهیت این جاسوس رژیم
ولایت فقیه درخارج کشور روشنتر گرددغلامرضا صادقی جبلی درسال 60به جرم
ارتباطات محدود باهواداران سازمان دستگیر وبه زندان افتادوغلامرضا صادقی
جبلی دراوین وبخصوص در انفرادی گوهر دشت برید
اودر زندان خیانت کرده وبا سپاه وبازجویان همکاری میکند.
او در زندان سر سپردگی خود را با شکنجه زندانیان ولو دادن نفرات وحاضر شدن برای زدن تیر خلاص به زندانیان دیگر اثبات میکند.
اودر سال 67 توسط وزارت اطلاعات بعنوان نفوذی به خارج کشوریعنی کانادا فرستاده شد
در
خارج ابتدا بعنوان راننده تاکسی مشغول به کار میشود او همزمان سعی در نفوز
وبرقراری رابطه با هواداران مجاهدین میکند اما موفق نمیشود.
او
در سال 95 با زیر پای گذاشتن حکم دادگاه که حکم داده بود بچه 4ساله اش پیش
مادرش نگه داشته شود در یک فرصتی بچه را دزدید وبه ایران فرستاد،
با شکایت مادر او تحت تعقیبپلیس بین الملل قرار گرفت ونهایتا در بلژیک دستگیر وبه کانادا مسترد شد.
غلامرضا صادقی جبلی در دادگاه محکوم به 22ماه زندان و2سال حبس تعلیقی شد.
او
در زندان به فرمان وزارت اطلاعات سعی نمود خود را هوادار مجاهدین جا بزند
تا مجاهدین را بدنام واز اعتبار مجاهدین سو استفاده نماید که موفق نشد.
روزنامه
کانادا ترونتوسان نوشت که غلامرضا صادقی جبلی بجرم ربون کودک به 22 ماه
زندان و2سال حبس تعلیقی محکوم گردید او کودکی که سال 95 دادگاه حکم کرده
بود که در کانادا وپیش مادرش نگهداری شود را ربود وبه ایران جائی که
دیکتاتوری حاکم است فرستاد ومادر این کودک با این اقدام خورد شده است.
او
سپس به آمریکا میرود وبا توجه به اینکه خودرا هوادار جا زده بود و بریدگی
وخیانتش را مخفی کرده با فریب وسابقه سازی توانست اعتماد افراد را جلب
ونهایتا او در سال 1997 یعنی 1376 به عراق اعزام شد.
کمی
بعد او توسط مجاهد صدیق مسعود آقائی که از زندان او را میشناخت شناخته شد
او که همه چیز را لو رفته دید به بریدگی وخیانتش در زندان اعتراف کرد که
نوشته هایش هم موجود است.
غلامرضا صادقی جبلی بریده وتواب شکنجه گر در زندان
مجاهد صدیق در رابطه غلامرضا صادقی جبلی مینویسد:
من
او را اززندان جمشیدیه میشناختم او بعد به قزل حصار رفت از عمل کردهای
دیگر اودر اتاقهای بازجوئی خبری ندارم ،اماشاهد بودم که با صدای بلند جلو
همه میگفت خدا کند بتوانم به بچه های سازمان تیر خلاص بزنم او به این کار
افتخار میکرد بارها از او شنیدم که من طرفدار امام خمینی هستم وبرای او
کارهای اطلاعاتی هم میکنم .
او بچه ها را کتک میزد وهنگام کتک زدن با کینه حیوانی عمل میکردودیگران را هم به این کار تشویق میکرد.
معمولا
اتاقهایمان دربهایش بسته بود وپاسداران در نوبتهائی میامدند که دربها را
باز کنند اما صادقی را بارها دیدم که بجای پاسداران میامد ودربها را باز
میکرد یعنی مثل پاسداران کلید داشت واختیار باز کردن دربها را داشت، او در
انفرادی گوهر دشت برجوری بریده بود وخیانت کار شده بود.
او یک بار گفته بود در انفرادی فکرکردم ودیدم گول خوردم وحالا حاضرم از سازمان انتقام بگیرم واینجوری خیانتش را توجیه میکرد.
غلامرضا
صادقی جبلی یک روز با پاسداری آمد توی اتاف وبه نفرات اتاق گفت چند روز
دیگر بلائی سرتان بیاورم که ندیده باشید،که چند روز بعد رضا صادقی با چند
بریده خائن دیگر آمد وبچه ها را زیر ضرب وشتم وحشیانه گرفتند وجند نفر را
هم بردند که نفهمیدیم چی شد.
او
به هر بهانه ای اقدام به کتک زدن نفرات میکرد مثلا میگفت اسم خمینی را
میاورم همه صلوات بفرستید ، ماهم که صلوات نمیفرستادیم میرفتیم زیر ضرب
وشتم وکتک.
خوب حالا ببینید که وقتی او لو رفت وتمامی جنایات وخیانتش آشکارشد سازمان با او چه کرد؟
او
را صدا کردند ومطالب را جلوی او گذاشتند او همچنین همه چیز را لو رفته
دید به التماس ودرخواست تقاضا کرد که او را در همانجا نگهدارند و وارد
مناسبات کنند تا گذشته اش را جبران نماید .
بر اساس سنت سازمانی ومناسبات انسانی ، نهایتا بنا به اصرار خودش مورد بخشش قرار گرفت و وارد مناسبات شد.
یک
بار هم در سال 80 که بحث چراغ خاموش وانتخاب ماندن ورفتن مطرح شد او نوشت
من در درون مناسبات با لباس اعتماد کارهائی میکردم که شاه وشیخ در 37سال
گذشته نتوانستند بکنند.
پس
از جنگ عراق وآمریکا دوباره خط خیانت را رفت وخط وزارت اطلاعات را در
رابطه با فروپاشی مناسبات وتشکیلات را شروع کرد اوب ا ایجاد بی اعتمادی
ودست زدن به دزدی های متعدد میخواست مناسبات را خراب کند.
او سراغ نیروهای جدیدالورود میرفت تا آنها را از مناسبات جدا نماید وقتی موفق نمیشد با اذیت وآزار نفرات جدید الورود میپرداخت.
مزدور دوجانبه نفوزی وزارت اطلاعات واف بی آی
در
پروسه تحقیقات ومصاحبه هائی توسط آمریکائیها او خود را به اف بی آی فروخت
وهمکاری نمود واز این نقطه بصورت دوجانبه با اطلاعات ملاها واف بی ای
آمریکا همکاری میکرد .
او
بطور دو جانبه برای وزارت اطلاعات واف بی آی جاسوسی میکرد. او در حین
مصاحبه در اشرف وتا قبل از اخراج برای اف بی ای اطلاعات ارسال نمود، او با
ایمیل هم انتقال اطلاعات غلط را انجام میداد وهم برای شیطان سازی خط وزارت
اطلاعات را پیش میبرد.
در سال 84با سخت تر شدن شرایط عراق او اقدام به ارتباطات مشکوکی نمود ووقتی که اقداماتش لو رفت اخراج وبه تیف خروجی آمریکائی ها رفت.
در
تیف با باندهای وزارت اطلاعات از جمله محمد رزاقی ومحمد کرمی ومجید روحی
وپاسدار نادری وپیرانسرو... چفت وتوسط وزارت اطلاعات رسما کارش را با رژیم
شروع کرد.
تصاويري از مجید روحی ،محمد كرمي وحامد صرافپورو محمد رزاقي(محمد رذل) در تيف- چراگاه وزارت اطلاعات
محمد كرمي از مزدوران اطلاعات وهمكار لمپنها وشعبان بي مخ هاي سپاه قدس در فرانسه2
در
همین مرحله به او پیشنهاد رفتن به آمریکا توسط اف بی آی داره شد ولی چون
او تحت تعقیب پلیس انترپل بود ترسید که به آمریکا برود چون امکان دستگیری
واستردادش به کانادا وجود داشت وبهمین دلیل وزارت اطلاعات او را به تهران
میبرد.
او
ابتدا تخلیه اطلاعاتی شده وهمه اطلاعاتش را مینویسد ، سپس توبه نامه ها
وتعهد نامه وغلط کردن گوئی های جدید را پر میکند ، برای اینکه از او اسناد
انکار ناپزیری گرفته شود او را به جاهای مختلف برده ودر حال ارتکاب شکنجه
وجنایت و..در زندانها فیلم میگیرند.
بعد از آموزشهای دیگر نهایتا او را در نجات رژیم در اصفهان وتهران به خدمت میگیرند.
اما
این تنها ماموریت رضا جبلی نبود اوبعلت زندگی در کانادا وبلد بودن زبان
انگلیسی برای شیطان سازی وابقای سازمان در لیست وبازدید هیئتهای خارجی که
وزارت اطلاعات به انجمن نجات دعوت میکرد بکار گماره میشد.
مثلا
او در ملاقات با هیئت پارلمان انگلیس ودیدار اما نیکلسون ازتهران که مهمان
ویژه وزارت اطلاعات واز دوستان قدیمی وزیر جنایتکار اطلاعات یونسی بود
شرکت داشت.
زابینه
مایرلابی قهاررژیم وکینه توزعلیه مردم ومقاومت ایران که هیچ فرصتی را علیه
مجاهدین وبنفع رژیم در پارلمان اروپا از دست نمیدهد به تهران رفته بود ودر
انجمن نجات دیدار داشت جبلی نیز شرکت داشت.
خوب است همینجا نکته ای را اشاره کنیم:
در 5فوریه 2011 یعنی 16بهمن 89 ریلی تلگراف با 12 سند از ویکیلیکس نوشت که" رژیم
تلاش میکند تا بریده ها را گرد آورد این کار از کانال انجمن نجات وبا بوجه
های سرسام آورانجام میشود این بریدگان در برابر شنوندگان غربی آورده
میشوند تا علیه سازمان مجاهدین خلق شیطان سازی کنند آنها بطور شگفت انگیزی
به لابی رژیم وعلیه مجاهدین تبلیغ میکنند گویا در ایران همه چیز خوب است
وتنها مشکل مجاهدین هستند آنها به استخدام وزارت اطلاعات در آمده وتنها از
وزارت اطلاعات فرمان میبرند"
ماموریت جدیدغلامدضا صادقی جبلی
مراجعه به اشرف وپرونده سازی علیه مجاهدین
غلامرضا
صادقی جبلی بعد ازاتمام دوره آموزشی توسط وزارت اطلاعات وپایان مامورتش
درانجمن نجات به عراق اعزام وبا همانگی سفارت وسپاه قدس ووزارت اطلاعات دست
به پرونده سازی در قضائی عراق میزند.
در
ماه مارس 2008 غلامرضاصادقی جبلی همراه اصغر فرزین وعلی بیگلری با
پاسپورت شماره 11029364 که در تاریخ 17اسفند 1385 توسط وزارت اطلاعات صادر
شده به بغداد وارد شده ودر هتل منصور مستقرگردید.
با نگاهی به مهرهای خورده شده در پاسپورت او میشود پی برد که او در این مدت 3بار به خارج از ایران تردداشته است.
همزمان
که غلامرضا صادقی جبلی به هتل منصور مستقر شد با هماهنگی وزارت اطلاعات
اکیپ دیگری از بریده مردوران خارج کشوری و تنی چند هم از ایران مانند
مسعود خدابنده، مهدی خوشحال ،رضا اکبری نسب ،مصطفی محمدی، الهام
نوروزی،تیمور خطار، علیرضا بشیری به هتل منصور وارد شدند
تا تحت امر کاظمی قمی سرکرده سپاه تروریستی قدس وسفیر رژیم در عراق طرح های جدیدی علیه اشرفیان اجرا نمایند
که جنگ روانی شیطان سازی پرونده سازی در قضائیه عراق وزمینه سازی کشتار بخشی از آنها میباشد.
که جنگ روانی شیطان سازی پرونده سازی در قضائیه عراق وزمینه سازی کشتار بخشی از آنها میباشد.
غلام رضا صادقی ودستگیری جلوی اشرف
11مارس
2008صاقی جبلی بهمراه بتول سلطانی به جلو درب اشرف رسیدند آنها سعی کردند
با جاروجنجال وجنجال آفرینی ایجاد مشکل ومزاحمت نمایندکه با تماس با پلیس
محلی اکیپ پلیس محلی عراق به دم درب اشرف رسیدند صادقی جبلی که ترسیده بود
سعی کرد که فرار نماید اما پلیس او را محاصره کرده ودستگیر نمود وبا خفت
وخواری در حالی که دستبند به او زده بودند او را با خود بردند.
2آوریل یک سایت پوششی وزارت اطلاعات مصاحبه با بنیاد سحر ماجرای خفت بار دستیگیری صادقی جبلی مزدور اطلاعات را منعکس نمود.
البته
در مارس 2008 مقاومت ایران در یک افشاگری ای ماجرای دستگیری مزدور صادقی و
بنیادسحر را که یک انجمن پوششی وزارت اطلاعات میباشد را افشا نمود.
از
جمله گفته شد که بعد از جنگ آمریکا وعراق انجمنها ونهادهای مختلف پوششی
وزارت اطلاعات مانند قارچ از خورجین وزارت اطلاعات بیرون زده که بنیاد سحر
یکی از آنهاست.
بنیاد سحر توسط بتول سلطانی ومسعودخدابنده راه اندازی شده که اهداف وزارت اطلاعات از این راه اندازی اهداف زیر را دنبال میکرد.
بتول سلطانی و ريل تفاله شدنش توسط ملا ها ووزارت اطلاعات به همدستي بريده مزدوران فاسد خارج كشوري
بیشتر بخوانید
بتول سلطانی ، معرکه گردان شوهای وزارت اطلاعات
بتول سلطانی یکی از معرکه گردانان شوهای وزارت اطلاعات آخوندی درخارج کشور میباشد.
اکنون به بخش دیگری از عملکرد و شگردهای وزارت اطلاعات که بتول سلطانی مجری آن بوده است می پردازیم .
بتول
سلطانی، در سال دسامبر 2006 پس ازتسلیم خود به نیروهای امریکایی درتیف
درتاریخ 14 ژانویه 2008 به وسیله صلیب سرخ به ایران رفت.
1-تبلیغ برای برگشت به ایران
2-عضوگیری ازبریده مزدوران
3-جمع آوری اطلاعات علیه مجاهدین
4-کارزار شکنجه روانی علیه ساکنان اشرف
5-اعزام مزدوران اطلاعاتی با نام خانواده
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر