۱۴۰۳ دی ۱۷, دوشنبه

آدرس‌دهی «مجاهدین» با تاکتیک نعل وارونه

 

آدرس‌دهی «مجاهدین» با تاکتیک نعل وارونه

کانون‌های شورشی...
کانون‌های شورشی...

در روزهای آتشین افزایش کمی و کیفی فعالیت کانون‌های شورشی، خطبه‌های تکراری و ملال‌آور امام‌جمعه‌های حکومتی نشان داد که نظام ولایت فقیه هم‌چنان در هراس از فعالیت رو به گسترش مقاومت سازمان‌یافته و به‌ویژه سازمان مجاهدین خلق ایران به سر می‌برد. آنها برای پرهیز از آدرس‌دهی سرراست مجاهدین، نام آنان را با اسامی دیگر ساندویچ می‌کنند ولی مخاطب عاقل منظور آنان را درمی‌یابد؛ به یک نمونه دقت کنید:

«ما ناراحت هستیم از این‌که یک عده به سمت بهایی‌ها و منافقین و مجاهدین خلق و انگلیس و آمریکا می‌غلتند، ما چه کنیم؟ ذاتش همین‌جوری شده بالاخره!» (امام جمعه خامنه‌ای در رشت. شبکه باران رژیم، ۷ دی ۱۴۰۳)

اظهارات امام‌جمعه‌های حکومتی به‌وضوح نشان می‌دهد که رژیم از گسترش فعالیت کانون‌های شورشی و اقبال جوانان به مجاهدین خلق به وحشت افتاده است. آنها تلاش می‌کنند با تحریف واقعیت‌ها، جوانان را از پیوستن به این جنبش بازدارند. اما حقیقت این است که هر سخن و هر اعتراف آنها تنها تأییدی بر نفوذ و اثرگذاری این جنبش است.

سخنان پریشان و هراس‌آلود این نمایندگان تیره‌فکر خامنه‌ای، نمایشی از ضعف و سردرگمی رژیمی است که دیگر نمی‌تواند جلوی سیل اعتراضات مردمی و اعتلای کانون‌های شورشی را بگیرد. آنها با نعل وارونه زدن در حقیقت نیروی اصلی برانداز را آدرس می‌دهند.

 

شکست‌های آخوندیسم و قدرت مقاومت

فاشیسم دینی حاکم بر ایران که بر پایه‌ٔ سرکوب و تروریسم استوار شده، در طول دهه‌های گذشته بارها تلاش کرده است تا با استفاده از تبلیغات گسترده و سرکوب زمان سرنگونی خود را به عقب بیندازد. یکی از نمونه‌های برجسته این تلاش‌ها، سرکوب قیام ۱۳۸۸ بود که رژیم با برگزاری ضدتظاهرات حکومتی در ۹ دی همان سال، سعی در نمایش قدرت خود داشت. اما آنچه رژیم نمی‌توانست پیش‌بینی کند، تداوم مقاومت مردم و ظهور کانون‌های شورشی از دل محله‌ها و شهرهای ایران بود.

اکنون، پس از سال‌ها، زخم‌های همان شکست‌های رژیم هم‌چنان در دل حاکمان آن تازه است. این زخم‌ها نه تنها التیام نیافته، بلکه با هر قیام جدید و هر فعالیت کانون‌های شورشی عمیق‌تر می‌شود.

 

کانون‌های شورشی؛ امید مردم، کابوس حاکمیت

کانون‌های شورشی امروز به سمبل مقاومت در برابر استبداد تبدیل شده‌اند. این کانون‌ها، که از دل مردم و برای مردم شکل گرفته‌اند، در طول سالیان اخیر نقشی اساسی در سازماندهی اعتراضات و هدایت افکار عمومی ایفا کرده‌اند. آنچه امام جمعه‌های خامنه‌ای را به سکسکه و فک‌لرزه انداخته، گسترش کمی و کیفی این کانون‌هاست. از قیام ۱۴۰۱ گرفته تا اعتراضات گسترده در شهرهای مختلف، کانون‌های شورشی ثابت کرده‌اند که مسیر مبارزه تنها از طریق قهر و ایستادگی آتشین عبور می‌کند.

در سالگرد قیام دیماه ۱۳۹۶ و در عملیات‌های آبان و آذرماه ۱۴۰۳، این کانون‌ها بار دیگر نشان دادند که چگونه می‌توان با فعالیت‌های هماهنگ و هدفمند، رژیم را به زانو درآورد. تصویرنگاریها، عملیات‌های آتشین، و فعالیت‌های گسترده آنها در زاهدان و دیگر شهرها، نماد شجاعت و ایستادگی مردم ایران است.

 

چرا رژیم می‌ترسد؟

شکست‌های استراتژیک رژیم در منطقه، به‌ویژه سقوط بشار اسد، متحد استراتژیک آن، ضربه‌ای جبران‌ناپذیر به نظام وارد کرده است. این شکستها نه تنها روحیه مزدوران رژیم را تضعیف کرده، بلکه دلگرمی و امیدواری مردم ایران را افزایش داده است. اکنون، هر عملیات کانون‌های شورشی در داخل کشور، تأثیری دوچندان در تقویت جنبش مردمی و تضعیف روحیه سرکوبگران دارد.

 

مسیر قهر و آتش؛ راهی برای آزادی

جوانان ایران، اکنون بیش از هر زمان دیگری در برابر یک انتخاب تاریخی قرار دارند. مسیرهای بسیاری برای تغییر پیش روی آنها قرار دارد، اما تجربه اثبات کرده است که قهر و آتش، تنها راهی است که می‌تواند آنها و مردم ایران را به آزادی برساند. کانون‌های شورشی نشان داده‌اند که چگونه می‌توان با تکیه بر این اصول، راهی به سوی آزادی باز کرد.

این مسیر البته آسان نیست؛ فداکاری، پاکبازی و عشقی پرداختگرانه به ایران و مردم آن می‌طلبد. رژیم با استفاده از ابزارهای سرکوب و کنترل، از دوربینهای شناسایی گرفته تا دادگاههای نمایشی و احکام سنگین، تلاش می‌کند صدای جوانان قیام‌آفرین را خاموش کند ولی آنچه مسلم است هیچ قدرتی نمی‌تواند اراده مردم را درهم بشکند. جوانان ایران، وارثان این اراده هستند.

 

ساختن ایرانی آزاد و دموکراتیک

با ترکیب بحرانهای اجتماعی و اقتصادی در داخل ایران و شکست‌های رژیم در عرصه بین‌المللی، چشم‌انداز سرنگونی بیش از هر زمان دیگری به واقعیت نزدیک شده است. زنان و جوانان ایران، به‌عنوان نیروی اصلی این تغییر، باید با ایمان و اتحاد، این مسیر را ادامه دهند. امروز زمان آن است که با گسترش فعالیت‌های خود، رژیم را به چالش بکشیم و آینده‌ای روشن برای ایران رقم بزنیم

زنان و جوانان ایران نقشی اساسی در این مبارزه ایفا می‌کنند. آنها هر لحظه اراده کنند می‌توانند به کانون‌های شورشی بپیوندند، اعتراضات را سازماندهی کنند، و با استفاده از امکانات مختلف، در جهان رسانه و ارتباطات، صدای خود را به گوش جهانیان برسانند. آینده ایران در دستان آنان است. باید صدای مقاومت آنان، پژواک آزادی برای نسلی باشد که در سایه استبداد رشد کرده ولی هرگز تسلیم فرهنگ عقب‌مانده و سرکوبگرانه آن نشده است.

این نبردی است که تنها با اتحاد و ایستادگی می‌توان در آن پیروز شد. اکنون زمان اقدام است. بیاییم دست در دست هم، ایران را از سایه وحشت و سرکوب رها کنیم و فردایی آزاد و دموکراتیک برای کشورمان بسازیم. ما زنان و جوانان ایران، قهرمانان این کارزار تاریخی هستیم.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر