بیژن رضاوندی؛ نفوذی لو رفته با مأموریت کشتن مجاهدین
بیژن رضاوندی صحنه چرخان شعبه وزارت اطلاعات در استان البرز تحت نام «نجات» یک نفوذی لو رفته در ارتش آزادیبخش ملی ایران است.
نفوذ
در سازمانهای اپوزیسیون و در میان تبعیدیان و پناهندگان و بهطور خاص
نفوذ در ارتش آزادیبخش ملی ایران و مجاهدین یک روش رژیم آخوندی است که
سالهای متوالی به این کار اشتغال داشته است و چه در جنگ روانی علیه مقاومت
و چه در کسب اطلاعات برای طرحهای تروریستی از این اطلاعات به نحو
گستردهیی استفاده کرده و میکند.
اطلاعات
منفور آخوندی جدا از خط مزدور سازی با تهدید و تطمیع افرادی که سختیهای
مبارزه را نکشیده و به عهد و پیمان خود برای مبارزه درراه آزادی مردم پشت
کردهاند، خود نیز رأساً به استخدام مزدور اقدام کرده و آنان را برای اعمال
تروریستی میفرستاد. تا آنجا که مزدوران اطلاعاتی، پس از سپری کردن
دورههای آموزشی در قالب هواداران مقاومت با مأموریتهای اطلاعاتی و
تروریستی به پایگاههای مجاهدین و ارتش آزادی اعزام شدند تا در حداکثر به
اقدامات جنایتکارانه علیه جان و مال مجاهدین بپردازند و در حداقل با
جمعآوری اطلاعات، خود را بریده اعلام کرده و از این طریق امکان بازگشت و
تماس با عوامل اطلاعات آخوندی را بیابند. روند این قبیل دسیسهچینیهای
جنایتبار در سالهای بعد، هم به کشتار مجاهدین انجامید و هم برخی از آنها
در ایران و اروپا بکار نفوذ، جمعآوری اطلاعات، تبلیغات و برای شهادتهای
دروغ نزد مراجع حقوق بشری و سیاسی بکار گرفته شدند.
این
دسته ضمن رساندن اطلاعات جمعآوریشده خود به اطلاعات آخوندی، تمامی
خواستههای رژیم را با پوشش عضو سابق مجاهدین تبلیغ میکنند و اهداف اطلاعات
منفور را تحت عناوینی از جمله «انجمنهای غیردولتی» برآورده میسازند و
تلاش میکنند در ظاهر رد و یا اثری از ارگانهای سرکوبگر نداشته باشند.
براساس خط شیطانسازی علیه مقاومت، یکباره دهها کتاب و سایت و هرچه مزدور
بود علیه مجاهدین و مقاومت ایران بسیج گردید و شاهد هستیم که هر روز دهها
خبر مجعول تولید و بر روی سایتهای اینترنتی دستبهدست میچرخد و لینک
میشود.
در
دهه هفتاد خیل مأموران بدنام وزارت اطلاعات که دیگر به لباس «نفوذی»
درآمده بودند پس از کسب آموزشهای لازم برای کشتن و خرابکاری و جاسوسی علیه
مجاهدین، روانه عراق شدند.
«بیژن رضاوندی» از زمره آنان بود. نامبرده در
سال۷۹ به دلیل هواداری از سازمان در تور وزارت اطلاعات افتاده و دستگیر
میشود.
دژخیمان اطلاعات آخوندی ریل استخدام را با او رفته و پس از توجیه و
آموزش برای نفوذ در ارتش آزادیبخش با مأموریت کشتن مجاهدین به عراق اعزام
میکنند. ولی مدتی پس از ورود به ارتش آزادیبخش، وی به مأموریت خود اعتراف
نمود:
وی
پس از کشف هویت واقعی و مأموریتش از مناسبات اخراج شد، ولی با اصرار
درخواست کرد که چون در صورت برگشت به نزد رژیم جانش درخطر است در کنار
مجاهدین بماند؛ اما بعد از حمله آمریکا و نیروهای ائتلاف به عراق و تغییر
شرایط در عراق که امکان دیدارهای خانوادگی ساکنان اشرف فراهمشده بود،
وزارت اطلاعات اجیرشدگان خود را در قالب دیدارهای خانوادگی به اشرف فرستاد و
از این طریق به بیژن رضاوندی پیام داد که برای اجرای مأموریتهای جدید به
داخل کشور برگردد. بدین ترتیب نامبرده در اسفند سال ۸۳ به نزد همان
دژخیمانی که او را اعزام کرده بودند، بازگشت.
رضاوندی
بهمحض برگشت به زیر حاکمیت آخوندی، نسبت به مأموریت جدید در اشکال جدید
توجیه گردید تا مرزهای میان دژخیم و قربانی را مخدوش نموده و با
دروغپردازی علیه مناسبات مجاهدین، وظایف محوله جدید خود را اجرا کند. او
بهعنوان صحنهگردان «نجات» رژیم در استان البرز گمارده شد که به دلیل هراس
از فاش شدن ماهیت واقعی خودش در ابتدا با نام جعلی «رضا» به خانواده ها
برای انجام وظایفش مراجعه میکرد و بعدها فقط با نام «بیژن» به اجرای خطوط
وزارت بدنام اقدام کرده و از نوشتن نام کامل خود، پرهیز میکند.
روشن
است که «انجمن نجات» توسط وزارت اطلاعات و با استفاده از نفوذیها و
مزدوران جدیدالاستخدام برای سوءاستفاده از خانوادهها علیه مجاهدین تأسیس
گردید تا بدین ترتیب این مزدوران برای اهداف دجالانه اطلاعات آخوندی بکار
گرفته شدند. بیژن رضاوندی نیز در راستای خطوط ابلاغ شدة وزارت اطلاعات و
مأموریت جدیدش در جنگ روانی علیه مجاهدین به تخلیه خانوادهها و ملأ
هواداران مجاهدین به لحاظ اطلاعاتی پرداخته و با تطمیع و تهدید و جذب مشتی
اجیرشده تحت پوش خانواده عناصر لازم بهمنظور پیشبرد خط سرکوب و کشتار
مجاهدین را فراهم میکند.
بخشی
از اقدامات این مزدور، برگزاری نمایش توبه و ندامت در استان البرز با
بهکارگیری مزدوران جدیدالاستخدام، شرکت در فیلمهای سفارشی رژیم علیه
مجاهدین، مراجعه به خانواده مجاهدین برای بهکارگیری آنان علیه سازمان با
توسل به تطمیع یا تهدید و آماده کردن مشتی اجیرشده برای سیرک ولایت در
اطراف اشرف یا لیبرتی، مصاحبه باهدف تأثیرگذاری بر هواداران سازمان در
ایران و مخدوش کردن چهره مقاومت در خارج ایران، امضای تومارهای
ساختهوپرداخته وزارت بدنام، دروغپردازی علیه مناسبات مجاهدین تحت عنوان
«خاطره» بخشی از وظایف بیژن رضاوندی میباشد.
در
شرایطی که رژیم در باتلاق سرنگونی هرچه بیشتر دستوپا میزند و بیشتر در آن
فرو میرود، از طرفی دست آخوندها از حمله و هجوم و کشتار مجاهدین و
موشکباران و عملیات تروریستی کوتاه شده است، بیشتر از همیشه به اهرمهای
مستعمل و ترفندهای لورفته رو آورده و گماشتههای اطلاعات آخوندی در
استانهای مختلف جایگزین آدمکشان قبلی مجاهدین شدهاند. ولی به همة مأموران
و گماشتههای اطلاعات آخوندی اطمینان میدهیم که مردم ایران پروندههای
آنها را برای روز حساب؛ در حافظة تاریخی خویش خواهند داشت.
لینکهای مرتبط
۱- سند P.D.F افشای مزدور بیژن رضاوندی نفوذی لورفتهfile-PDF
۵- گزارش تفصیلی مدیریت ضد اطلاعات ارتش آزادیبخش در باره کشف و خنثی کردن طرحهای نفوذ (نشریه مجاهد شماره ۳۸۰ – ۱۱ اسفند ۷۶)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر