تهران و حزبالله پس از انداختن حماس زیر اتوبوس حالا فقط به فکر بقای خود هستند چشمانداز روز
عکس از افشا
مجید محمدی : "ستاد فرماندهی حملات هفتم اکتبر در تهران بود. ولی بر خلاف انتظار رژیم ایران جنایات حماس به بسیج یکجانبۀ افکار عمومی غرب و جهان عرب علیه اسرائیل منجر نشد. جالبتر از همه هیچ پشتیبانی در داخل ایران از فلسطینیان صورت نگرفت و حتا خود حکومت اسلامی نیز نتوانست یک تظاهرات و گردهمآیی درخور در دفاع از حماس و فلسطینیان برگزار کند. از هفتۀ دوم پس از حمله حماس، رژیم ایران و حزبالله به این نتیجه رسیدند که حالا که حماس را زیر اتوبوس انداختهاند، آنان باید خود را به هر طریقی حفظ کنند."
حکومت اسلامی ایران و حزب الله لبنان برغم همۀ تهدیدهای لفظی علیه اسرائیل و به کارگیری ادبیات رایج خود در دفاع از فلسطین و سازمان حماس میکوشند از دامنگیر شدن جنگ جاری در غزه یا گرفتار شدن در شعلههای آن جلوگیری کنند. این تغییر رویکرد که با همۀ ادعاهای حکومت ایران در پشتیبانی از حماس یا فلسطینیان ناسازگار است چه آسیب هایی به موقعیت جمهوری اسلامی در افکار عمومی جهان عرب و مسلمان وارد آورده است.
مجید محمدی، پژوهشگر و تحلیلگر مسائل ایران، در پاسخ به این پرسش از جمله گفته است :
"آنچه بعد از حملات هفتم اکتبر حماس به اسرائیل روی داد و انتظارات جمهوری اسلامی از این حملات همخوانی چندانی با یکدیگر نداشتهاند. من شخصاً فکر می کنم که ستاد فرماندهی حملات هفتم اکتبر در تهران بوده است و جمهوری اسلامی ایران از خلال این حمله سه هدف را دنبال کرده است : هدف اول وارد آوردن یک ضربۀ امنیتی مهم به اسرائیل بوده است. هدف دوم منحرف کردن افکار عمومی داخل از جنبشها و اعتراضهای جاری برای براندازی نظام اسلامی ایران بوده است. و بالاخره هدف سوم حکومت ایران از حملۀ هفتم اکتبر، هدایت افکار عمومی کشورهای غربی به سمت دفاع از فلسطینیان و علیه اسرائیلیها بوده است. با این حال، حملۀ هفتم اکتبر باعث شد که اسرائیل عزم خود را برای از میان بردن حماس یا دست کم پایان دادن به حاکمیت آن در غزه جزم کند...
افزون بر این، بر خلاف انتظار رژیم ایران جنایات حماس در هفتم اکتبر به بسیج افکار عمومی غرب علیه اسرائیل و در دفاع از فلسطینیان منجر نشد. این حمله افکار عمومی غرب را دوپاره کرد و دولتهای غربی نتوانستند بی طرفی پیشه کنند.
اتفاق جالب توجهای که در همین دوره در فضای داخلی خود ایران روی داد این است که هیچ پشتیبانی در داخل ایران از فلسطینیان صورت نگرفت. حتا خود حکومت اسلامی نتوانست چنده ده هزار نفر را در حمایت از فلسطینیان و حماس به خیابانها بیاورد یا یک گردهم آئی قابل توجه در حمایت از فلسطینیان برگزار کند. به همین خاطر از هفتۀ دوم پس از حملۀ هفتم اکتبر مشی علی خامنهای و به تبع حزبالله لبنان که باصطلاح از آقای خامنهای حرفشنوی دارد کاملاً تغییر کرد. رژیم ایران و حزبالله به این نتیجه رسیدند که حالا که حماس را زیر اتوبوس انداختهاند، آنان باید خود را به هر طریقی حفظ کنند و نگذارند که دامنۀ جنگ بقای حزبالله در لبنان و روحانیت شیعه در ایران را به خطر بیندازد. رهبران تهران و حزبالله به همین خاطر مسیر و مشی خود را کاملاً تغییر دادهاند و حکومت ایران حالا مکرراً – و برغم اظهارات حماس - دخالت خود را در حملۀ هفتم اکتبر انکار میکند و البته آمریکایی ها هم فرصت و امکان این انکار را به رژیم ایران میدهند. با این حال، این همه باعث نشد که چرخش ١۸۰ درجهای مواضع ایران در قبال حملۀ هفتم اکتبر و مسئلۀ فلسطین از نظرها پنهان بماند.
در منطقه نیز برخلاف دفعات گذشته فضای عمومی اینبار به نفع فلسطینیان نبود و جمهوری اسلامی ایران نیز نمیتواند پس از انداختن حماس زیر اتوبوس خود را به عنوان تنها حامی جدّی فلسطین و آرمان فلسطینیان در افکار عمومی جهان عرب جا بیندازد.
در آمریکا نیز فضای عمومی در اندیشکدهها و دانشگاهها، رسانهها و افکار عمومی قویاً علیه جمهوری اسلامی ایران و علیه مماشات دولت بایدن با جمهوری اسلامی ایران است. افکار عمومی و رسانههای آمریکا دائماً از دولت بایدن میپرسند که چرا به اقدامات ایران پاسخ قاطع نمیدهد. در مجموع روند عمومی تصمیمگیریها در آمریکا و دولتهای اروپایی به نفع جمهوری اسلامی ایران نیست. کاملاً آشکار است که جمهوری اسلامی ایران و حزبالله برغم همۀ تهدیدهای لفظی، میکوشند خود را از آسیبهای جنگ جاری علیه حماس دور نگه دارند."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر