۱۴۰۳ دی ۱۲, چهارشنبه

زندان قزلحصار کرج؛ خطر اعدام قریب‌الوقوع ۸ زندانی

 زندان قزلحصار کرج؛ خطر اعدام قریب‌الوقوع ۸ زندانی

تصویر یک زن معترض به قوانین اعدام در ایران-عکس از آرشیو

۱۴۰۳ دی ۱۱, سه‌شنبه

رسانه‌های حقوق بشری از انتقال دست‌کم ۸ زندانی محکوم به اعدام به سلول انفرادی در زندان قزلحصار کرج خبر دادند. افزایش موارد اعدام و نبود شفافیت در روند قضایی، بر نگرانی‌ها درباره نقض حقوق بشر در ایران افزوده است.

گزارش‌های منتشر شده از زندان قزلحصار کرج حاکی از آن است که ۸ زندانی محکوم به اعدام، به سلول‌های انفرادی منتقل شده‌اند. منابع و کنشگران حقوق بشر نگرانند که انتقال این زندانیان به انفرادی، می‌تواند خطر اجرای حکم اعدام آنها در روزهای آتی را به‌همراه داشته باشد.

در همین زمینه، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق‌ بشری در ایران (هرانا) گزارش داده که هویت این افراد هنوز درحال بررسی است.

کنشگران حقوق بشر انتقال این ۸ زندانی به سلول‌های انفرادی را نشان‌دهنده تشدید استفاده از اعدام به عنوان یک ابزار سرکوب توسط حکومت جمهوری اسلامی می‌دانند. 

این خبر در حالی منتشر می‌شود که طی روزهای گذشته، چندین حکم اعدام دیگر نیز در زندان‌های مختلف ایران به اجرا درآمد. از جمله این موارد می‌توان به اعدام دو زندانی بلوچ در زندان مرکزی اصفهان و دو زندانی کُرد در زندان لاکان رشت و یک زندانی لُر در زندان مرکزی الیگودرز اشاره کرد.

منابع محلی و خانواده‌های برخی از این زندانیان اعلام کرده‌اند که آنها از محاکمه عادلانه و حق دسترسی به وکیل محروم بوده‌اند.

این روند افزایشی، همراه با نبود شفافیت و استانداردهای قضایی، نگرانی‌های کنشگران سیاسی و مدنی را نسبت به نقض گسترده حقوق بشر در ایران تشدید کرده است. 

فعالان حقوق بشر ایرانی بارها از جامعه بین‌المللی خواسته‌اند تا با اعمال فشار بر جمهوری اسلامی، برای لغو فوری تمامی احکام اعدام‌ در ایران اقدام کنند.

بیشتر بخوانید:"اعدام ۱۱ زندانی در یک روز" در زندان‌های زاهدان و یزد

بر اساس گزارش سالانه مرکز آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران طی بازه زمانی ۱ ژانویه ۲۰۲۴ تا ۲۰ دسامبر ۲۰۲۴، دستکم ۸۸۳ زندانی شامل ۵ کودک-مجرم در زندان‌های ایران اعدام شدند.

گزارش منتشر شده تایید می‌کند که این رقم در مقایسه با زمان مشابه در سال گذشته، حدود ۱۸.۳ درصد افزایش داشته است.

مطالب مرتبط

سازمان حقوق بشر: ۱۴۴ نفر در ماه نوامبر در ایران اعدام شدندنگرانی جدی گزارشگر سازمان ملل از افزایش اعدام‌ها در ایران

دویچه وله فارسی

هیئتی بلند‌پایه از سوریه به ریاست اسعد الشیبانی وارد ریاض شد

 هیئتی بلند‌پایه از سوریه به ریاست اسعد الشیبانی وارد ریاض شد


ورود وزیر خارجه سوریه و هیئت همراه به ریاض

هیئت همراه الشیبانی در سفر به ریاض، وزیر دفاع و رئیس سازمان اطلاعات در دولت موقت سوریه را شامل می‌شود.

اسعد الشیبانی، وزیر خارجه سوریه در راس هیئتی بلندپایه از این کشور، وارد ریاض شد.

به گزارش خبرنگار «العربیه» الشیبانی و هیئت سوریه‌ای همراه او که شامل وزیر دفاع و رئيس سازمان اطلاعات در دولت موقت سوریه نیز می‌شود در فرودگاه بین‌المللی ملک خالد ریاض از سوی ولید الخریجی، معاون وزیر خارجه سعودی مورد استقبال قرار گرفت.

اسعد الشیبانی وزیر خارجه جدید سوریه اخیرا در شبکه «ایکس» اعلام کرد که او دعوت‌نامه‌ای رسمی از شاهزاده فیصل بن فرحان، همتای سعودی او برای سفر به پادشاهی عربی سعودی دریافت کرده است و با اعلام قبول آن گفت که اولین سفر رسمی او به خارج از سوریه خواهد بود.

در این پیام الشیبانی آمده است: «دعوت‌نامه‌ای رسمی از جناب وزیر خارجه پادشاهی عربی سعودی، شاهزاده فیصل بن فرحان آل سعود برای سفر به این پادشاهی دریافت کردم، این دعوت‌نامه را با تمام مودت و سرور قبول کرده و باعث افتخار من است که کشورم را در اولین سفر رسمی به خارج از کشور نمایندگی کنم».

شایان ذکر است که پادشاهی عربی سعودی در ادامه حمایت خود از مردم سوریه از طریق «مرکز امداد‌رسانی و کمک‌های بشردوستانه ملک سلمان پلی هوایی را به منظور امدادرسانی و کمک‌رسانی به آسیب‌دیدگان در این کشور راه‌اندازی کرده است.العربیه فارسی

چگونه هم‌پیمانی بشار اسد با تهران به سقوطش منجر شد؟

چگونه هم‌پیمانی بشار اسد با تهران به سقوطش منجر شد؟

 رابطه عمیق دمشق و تهران که بشار اسد آن را مهم‌ترین تکیه‌گاهش می‌دانست، در سال 2014 رژیمش را از لبه پرتگاه نجات داد، اما ده سال بعد منجر به سقوطش شد.

حافظ اسد در مارس 2000 و در هفته‌های پایانی زندگی‌اش درصدد مذاکره با اسرائيل برآمد. او بی‌صبرانه به دنبال آغاز مذاکره بود و سعی داشت تکلیف تمامی پرونده‌های باقی‌مانده را پیش از واگذاری قدرت به پسرش روشن کند. حافظ اسد به‌رغم بیماری به ژنو سفر کرد ومذاکره با ایهود باراک، نخست‌وزیر وقت اسرائيل، را با میانجی‌گری نماینده ويژه بیل کلینتون، رئيس‌جمهوری وقت ایالات متحده، آغاز کرد. هدف اصلی این مذاکره دستیابی به توافقی برای بازگرداندن جولان اشغالی بود، بی آنکه حرفی از کشور فلسطین به میان آید. اما ده هفته پس از شروع مذاکرات، حافظ اسد درگذشت. اسرائيلی‌ها از توانایی‌های بشار اسد آگاه بودند، اما مطمئن نبودند که آیا او می‌تواند از میان درگیری‌های پنهان راهش را برای رسیدن به قدرت باز کند یا نه؟

تا زمان شروع اعتراضات مردمی علیه رژیم دمشق در سال 2011، بشار اسد به میز مذاکره با اسرائیل بازنگشت. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائيل، که درمورد توانایی بشار اسد برای خلاصی از شر روابطش با جمهوری اسلامی و حزب‌الله تردید داشت، پیشنهاد اسد برای ازسرگیری مذاکرات را رد کرد.

البته توانایی حافظ اسد در مدیریت روابط خارجی با مخالفان عمده‌ترین عاملی بود که باعث شد او سال‌ها در قدرت بماند. پس از شکست در جنگ 1973، حافظ اسد از رویارویی با اسرائيل خودداری کرد، در حالی که بشار اسد سوریه را به‌گونه‌ای در خدمت امپراتوری سپاه پاسداران قرار داد که پیامدهای آن به سرنگونی رژیم دمشق منجر می‌شد.

چرا حافظ اسد که به‌شکل پنهانی با اسرائیل هماهنگ بود، توافق صلح با اسرائیل را امضا نکرد؟ عبدالحلیم خدام، یکی از نزدیک‌ترین افراد به حافظ اسد، می‌گوید: «او می‌ترسید که بگویند این اقلیت علوی بود که با دشمن صلح کرد.»

آیا رژیم حافظ اسد جنگ علیه اسرائيل را از طریق خاک لبنان راه انداخت؟ هرگز، سوریه در طول ۳۹ سال حضورش در لبنان به اسرائيل حمله نکرد و نقش آن به جلوگیری از فعالیت‌های گروه‌های فلسطینی مستقر در لبنان محدود می‌شد. علاوه بر این، سوریه در سال‌های اخیر حضورش در لبنان تا حدی درپی محدود کردن فعالیت‌های حزب‌الله بود تا اینکه بشار اسد به قدرت رسید و دامنه ماجراجویی را گسترش داد. راهبرد حافظ اسد این بود تا وقتی که بلندی‌های جولان در اشغال اسرائيل باشد، سوریه لبنان را در کنترل خواهد داشت. او در تعامل با کشورهای عربی از این راهبرد استفاده کرد و در ربودن گروگان‌های غربی نقش میانجی را ایفا کرد.

حافظ اسد با بهره‌جویی از این سیاست و بدون اینکه متحمل خسارت شود، به ماجراجویی دیگری دست زد و به کردهای ترکیه پناه داد. اما زمانی که آنکارا دمشق را تهدید کرد، رژیم اسد فعالیت کردها را متوقف کرد و رهبر آن‌ها را به‌صورت غیرمستقیم به ترکیه تحویل داد.

برای درک بهتر موضوع، باید ماهیت رابطه حافظ اسد با ایران را بررسی کرد، به‌ویژه اینکه حافظ اسد از این رابطه برای حفظ توازن ژئوپلیتیکی علیه رژیم رقیب خود یعنی صدام حسین استفاده کرد تا از سرنگونی حکومتش در دمشق جلوگیری کند. او از تهران همچون ابزاری برای افزایش اهمیتش در نظر ریاض استفاده کرد، افزون بر اینکه برای کاهش تنش میان ریاض و تهران مکرر تلاش کرده بود.

پس از بمب‌گذاری برج‌های خبر در سال ۱۹۹۶ و مشخص شدن اینکه گروه‌های مهاجم در دمشق مخفی شده‌اند، رژیم حافظ اسد شماری از مرتکبان این رویداد را به سعودی تحویل داد، اما در عین حال زمینه فرار رهبر آن‌ها به تهران را نیز تسهیل کرد.

برای توضیح بیشتر ماهیت روابط حافظ اسد و ایران، عبدالحلیم خدام می‌گوید، در سال 1985 رفسنجانی به سوریه آمد و از حافظ اسد خواست که در جنگ ایران و عراق از تهران حمایت کند. رفسنجانی با مهارت خاصی سعی کرد حافظ اسد را متقاعد کند که همگرایی سوریه با ایران پس از شکست صدام حسین می‌تواند موضع سوریه را در برابر ترکیه، اسرائیل و عراق تقویت کند. خدام می‌افزاید، با این حال، حافظ اسد به این واقعیت پی برده بود که با توجه به شرایط حساس منطقه باید در مسئله همگرایی با ایران زیاده‌روی نکند.

به‌صراحت می‌توان گفت یکی از عمده‌ترین دلایل سقوط رژیم بشار اسد ناتوانی او در مدیریت سیاست خارجی به‌ویژه وابستگی بیش از حد به ایران بود. در حالی که حافظ اسد رابطه تنگاتنگی با رژیم خمینی برقرار کرده بود و اهمیت آن را هم می‌دانست، اما از شرکت در جنگ امتناع کرد و مانند اسرائيل و لیبی موشک‌های اسکاد را مخفیانه به ایران فروخت.

بشار اسد پس از به دست گرفتن قدرت وانمود کرد که قصد دارد از مسکو و تهران فاصله بگیرد و به غرب نزدیک شود، اما اندکی بعد برای طرف‌هایی که مشتاق این تحول بودند، به‌ویژه برای سعودی، اسپانیا، فرانسه و ایالات متحده مشخص شد که دمشق درعمل به دنبال این کار نیست.

در اوایل مرحله اتحاد با ایران، بشار قصد داشت با ترور رفیق حریری و سایر رهبران برجسته لبنان، کنترل این کشور را به دست گیرد تا پس از خروج نیروهای سوریه از لبنان، حزب‌الله به تنها قدرت حاکم بر لبنان تبدیل شود.

سپس جسارت بشار بیشتر شد و مرزهای جنوبی سوریه را به روی گروه‌های مسلح باز کرد تا به دولت جدید بغداد، که تحت حمایت واشینگتن بود، حمله کند. به همین دلیل بود که دو کشور همسایه‌اش، اردن و ترکیه، در واکنش به این اقدام در سال 2012 مرزهایشان را به روی انقلابیون سوری باز کردند و این امر سرانجام به سرنگونی رژیم بشار اسد منجر شد.

در واقع، با توجه به روابط مستحکم اسد پدر و پسر با تهران، در مقام یک بازیگر مهم، می‌توان همگرایی با ایران را در چارچوب مناقشه‌ای منطقه‌ای درک کرد، اما بشار پای سوریه را به ورطه جنگ عراق و لبنان کشاند.

به گفته خدام، بشار در سال ۲۰۱۱ تصمیم سرنوشت‌سازی برای ادغام کامل با تهران گرفت، اما به باور من و همان‌گونه که قبلا اشاره کرده‌ام، مشارکت دمشق در جنگ‌های جمهوری اسلامی سال‌ها قبل آغاز شده بود.

اکنون این پرسش مطرح می‌شود که آیا بشار با حمایت استثنایی تهران روی کار آمد؟ و همین امر او را مانند حزب‌الله به ایفای نقش نیابتی واداشت؟ افراد بسیار اندکی می‌دانند که بین سال‌های 2000 و 2024 چه اتفاقی در صحنه تحولات منطقه رخ داده است.

منبع: روزنامه الشرق‌الاوسط


آیا ریزش حامیان جمهوری اسلامی و فرسایش توان «سرکوب» حکومت در راه است؟

 آیا ریزش حامیان جمهوری اسلامی و فرسایش توان «سرکوب» حکومت در راه است؟

قاب عکسهای شکسته شده خمینی وخامنه ای در سفارت سوریه بعد از سقوط اسد

رواج موج ناامیدی در میان کسانی که به شکست‌ناپذیری ائتلاف تحت رهبری جهوری اسلامی در خاورمیانه در داخل و خارج از مرزهای ایران باور داشتند، قابل مشاهده است.

از آنجا که رژیم حزب بعث سوریه به عنوان نشانه‌ای از قدرت «جبهه مقاومت» تلقی می‌شد، سقوط آن نه تنها دامنهٔ نفوذ حکومت ایران را کاهش داده، بلکه رقبای آن را نیز جسورتر ساخته است. پیروان علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، با واقعیت تلخی مواجه شده‌ا‌ند که محاسبات استراتژیک آن‌ها ممکن است بیش از حد خوشبینانه بوده باشد، و این امر به بحران اعتماد به توانایی و تسلط «رهبری» منجر شده است.

علاوه بر این، پیامدها می‌تواند به فراتر از سوریه گسترش پیدا کند. احتمال ظهور یک دولت نیمه‌دموکراتیک یا تحت رهبری سنی می‌تواند تعادل قدرت در منطقه را تغییر دهد و جمهوری اسلامی، شبکه نیابتی آن و متحدانش را بیش از پیش منزوی کند. در سناریویی دیگر، نگرانی‌هایی درباره بازگشت افراط‌ گرایی سنی نیز وجود دارد که می‌تواند ثبات در داخل ایران را تهدید کند.

در پی این تحولات، پایگاه اجتماعی نهاد ولایت فقیه با ناامیدی دست‌وپنجه نرم می‌کند. برخی از حامیان این نهاد کارآمدی سیاست خارجی ایران را زیر سوال برده و این امر به افزایش درخواست‌ها برای ارزیابی مجدد دامن زده است.

با آرام شدن اوضاع، باید دید خامنه‌ای چگونه پایگاه حامی خود را جمع‌آوری خواهد کرد و به این نگرانی‌های فزاینده در مواجهه با تغییر سریع اوضاع منطقه‌ای پاسخ خواهد داد. بروز ناامیدی به دلیل سقوط بشار اسد، رئیس‌جمهور مخلوع سوریه، ممکن است به عنوان یک کاتالیزور برای تغییر در هر دو استراتژی و ایدئولوژی در میان پیروان خامنه‌ای عمل کند، زیرا آن‌ها با واقعیت‌های پیچیدهٔ خاورمیانه پس از سقوط حکمرانی بشار اسد روبرو شده‌اند.

عواقب این تحولات فراتر از دامنه سیاست خارجی است و بر روی درگیری‌های داخلی بین حکومت و اکثریت شهروندان ایرانی که به دنبال تغییر ساختاری در حکمرانی هستند، تأثیر می‌گذارد. پس از فرار اسد، عوامل روانی به نفع مردم در مبارزه سیاسی با جمهوری اسلامی ایران تغییر کرده است. این متغیر می‌تواند نقش مهمی در شکل‌دهی به رفتار و نگرش‌ها برای غلبه بر موانع عمل کند.

«ضعیف‌تر» شدن موقعیت حکومت جمهوری اسلامی

تضعیف قدرت جمهوری اسلامی و شکست‌های پیاپی منطقه‌ای آن باعث می‌شود افراد بیشتری نتیجه‌گیری کنند که حکومت در موقعیت ضعیف‌تری برای تحمیل ارعاب و سرکوب قرار داشته و دچار اخلال شناختی و ادراکی شده است. علاوه بر این، مخالفان اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کنند تا مقاومت را تقویت کرده و هویت جمعی را ترویج دهند تا افراد را به اقدام علیه تبلیغات و اطلاعات نادرستی که توسط تشکیلات خامنه‌ای منتشر می‌شود، ترغیب کنند.

این موج جدیدِ امید در میان مخالفان به همراه انفعال، لرزش و جدایی در برخی از پیروان نهاد ولایت‌فقیه، امکان بروز جنبش‌ اجتماعی قدرتمندتر در ایران را تقویت می‌کند که بر روی الهام‌بخشی، امید و اتحاد عمل میان مردم تمرکز دارد تا از حکومت ناکارآمد رهایی یابند که ایران را در وضعیت خطرناکی هم از نظر داخلی و هم از نظر خارجی قرار داده‌ است.

ابعاد تزلزل، نارضایتی و یاس در بین حامیان نظام مشخص نیست و همچنین ممکن است حداقل بخشی از آن گذرا و نامانا باشد. نارضایتی نیز از دو سو است. برخی مصلحت‌اندیشی هستهٔ سخت قدرت را منشأ مشکل می‌دانند و شماری دیگر روی درستی اصل سیاست دچار تردید شده‌اند. ناامیدی بی‌سابقه ابتدا از رسانه‌ «بی‌سیم‌چی» که به واحد اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وابسته است، علنی شد که خامنه‌ای را به رفتار منفعل در پاسخ به حملهٔ اسرائیل به ایران متهم کرد. اگرچه این پست به سرعت حذف شد و هیئت تحریریه بابت انتشار چنین انتقاد غیرمنتظره‌ای از خامنه‌ای در حلقهٔ داخلی عذرخواهی کرد، اما نشان داد که نارضایتی‌ها نسبت به تصمیمات رهبر جمهوری اسلامی از سوی بخش‌های افراطی و معتدل پیروان از یک سو و بخش‌های مستقل و مخالف جامعه از سوی دیگر در حال گسترش است.

نشانهٔ دیگری که نشان‌دهنده شکستن تقدس و مقام خامنه‌ای بود، یادداشت هشدارآمیز خبرگزاری تسنیم، رسانه‌ٔ دیگر مرتبط با سپاه پاسداران بود که بر اهمیت هماهنگی عمل با سرعت جهت‌گیری رهبر جمهوری اسلامی تأکید می‌کرد. این یادداشت پیشنهاد می‌کند که «از اطاعت او چه از راست و چه از چپ منحرف نشوند!» علاوه بر این، هادی زارعی، که عضو نیروهای قدس در سوریه است، در یک مصاحبه ویدئویی به صراحت بیشتری درباره اقدامات غلط حکومت ایران در سوریه صحبت کرد و به این نکته اشاره کرد که چگونه رئیس سپاه با اغراق دربارهٔ موفقیت‌ها، مشکلاتی برای کشور ایجاد کرده است.

در هفته‌های اخیر شاهد بودیم که رسانه‌های اصلی وابسته به نهاد ولایت فقیه تلاش زیادی کردند تا غم حامیان را کاهش دهند و بر اساس دستورالعمل‌های خامنه‌ای که بر ضرورت عدم خودبزرگ‌بینی پس از پیروزی و پرهیز از ناامیدی در مواجهه با شکست تأکید می‌کند، از تقویت مخالفان و منتقدان جلوگیری کنند. با این حال، به نظر می‌رسد که این تلاش‌ها برای جلوگیری از نحیف شدن پایگاه اجتماعی نهاد ولایت‌فقیه بی‌ثمر باشد. تصادف و به قولی جفت شش آوردن‌های زیاد، از عوامل اصلی موفقیت ناپایدار خامنه‌ای در منطقه بود که به نظر می‌رسد دیگر تداوم نداشته و چه بسا روند معکوسی در اثرگذاری عامل تصادف در جریان است.

بنابراین، با توجه به این‌که تاب‌آوری روانی نقش حیاتی در جنبش‌های مبتنی بر مقاومت مدنی و جمعی و انفعال حامیان قدرت مستقر ایفا می‌کند، منطقی است که انتظار داشت فرایند تضعیف حکومت و ریزش حامیان به دلیل تحولات سریع و غافلگیرکننده در منطقه تسریع شود که در نهایت به فرسایش توان سرکوب آن منجر خواهد شد.

نظرات نویسندگان در یادداشت‌ها لزوماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.

بیش از ۳۴۰ کولبر در سال ۲۰۲۴ کشته و زخمی شدند

بیش از ۳۴۰ کولبر در سال ۲۰۲۴ کشته و زخمی شدند

کولبر زحمتکش ایران

وب سایت «کولبرنیوز» گزارش داد که در سال ۲۰۲۴ میلادی، ٣۴۵ کولبر در مناطق مرزی و مسیرهای بین جاده‌ای استان‌های آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه بر اثر عواملی همچون تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی رژیم، بهمن و سرمازدگی، رفتن روی مین، سقوط از کوه و ارتفاع و سایر موارد کشته و زخمی شده‌اند.

بر اساس این گزارش که روز سه‌شنبه ۱۱ دی منتشر شده است، از این تعداد ۵٩ کولبر کشته و ٢٨۶ کولبر زخمی شدند.

کولبر نیوز اشاره کرد که تعداد کولبران کشته شده و زخمی در سال ۲۰۲۴ در مقایسه با سال قبل از آن، ١۵ درصد افزایش یافته است.

این گزارش حاکی از آن است که از مجموع ٣۴۵ کولبر که در سال ۲۰۲۴ کشته و زخمی شدند، ٢۵٩ مورد، معادل ٧۵ درصد، با تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است.

همچنین از مجموع ٣۴۵ کولبری که در سال ۲۰۲۴ کشته و زخمی شدند، ٢٢ کولبر، ۶ درصد، کودک‌کولبران زیر ١٨ سال بوده‌اند که یک مورد آن به دلیل سرمازدگی منجر به فوت کودک‌کولبر شده است.صدای آمریکا

هیولایی در پس نقاب – قاسم سلیمانی – قسمت چهارم

 

هیولایی در پس نقاب – قاسم سلیمانی – قسمت چهارم


از-افسانه-پردازی-تا-واقعیت-یک-قاتل-سفاک-هیولایی-در-پس-نقاب-قاسم-سلیمانی قسمت چهارم

تظاهرات بازار تهران، نمایی از فوران خشم عمومی

 تظاهرات بازار تهران، نمایی از فوران خشم عمومی

تظاهرات در بازار تهران
تظاهرات در بازار تهران

تظاهرات بازاریان تهران در ۹ دی ۱۴۰۳ بار دیگر نشان داد که جامعه ایران در حال عبور از مرحله آمادگی انفجاری به سمت کنش‌گری رادیکال و فراگیر است. این اعتراضات که از بازار کفاش‌ها آغاز شد و به‌سرعت به سایر رسته‌ها و سراهای بازار تهران گسترش یافت. این اقدام اگر چه واکنشی به بحرانهای اقتصادی و تورم سرسام‌آور بود، در جوهر خود نمونه‌یی از فوران خشم عمومی علیه ظلم و ناکارآمدی دیکتاتوری عمامه و نعلین محسوب می‌شود.

 

اقتصاد فروپاشیده

این اعتراضات در حالی صورت می‌گیرد که رکود اقتصادی، تورم افسارگسیخته و کاهش ارزش پول ملی، فضای کسب‌وکار را فلج کرده است. بسیاری از کسبه قادر به تأمین مواد اولیه یا فروش محصولات خود نیستند. افزایش نرخ دلار و وابستگی اقتصاد کشور به واردات، شرایط را برای فعالان اقتصادی به‌ویژه در بازار تهران، دشوارتر کرده است.

نرخ دلار که از مرز ۸۰ هزار تومان گذشته، عملاً شریان اقتصادی را مسدود کرده و بازاریان و اصناف را به ورطه تعطیلی کشانده است. این وضعیت، بازاریان را به خیابان کشاند. شعارهای «بازاری باغیرت حمایت، حمایت» و «ببندید، ببندید» آنان آشکار کننده خشم عمومی از فساد ساختاری و ناکارآمدی رژیم است.

 

نقش تاریخی بازار در مبارزات ایران

تاریخچه بازار تهران نشان می‌دهد که این نهاد فراتر از یک مرکز تجاری، به‌عنوان یکی از بازیگران اجتماعی و سیاسی در ایران عمل کرده است.

بازار تهران از انقلاب مشروطه و نهضت ملی شدن نفت گرفته تا انقلاب ۱۳۵۷، به‌عنوان یکی از بازیگران اصلی، قدرت مردمی را به نمایش گذاشته است. امروز نیز این نقش تاریخی با پیوستن بازاریان به اعتراضات اقشار مختلف، بار دیگر پر رنگ شده است. اعتراض بازاریان نه تنها بر مبنای مسائل اقتصادی، بلکه بر اساس یک سنت تاریخی از مقاومت و مطالبه‌گری اجتماعی شکل می‌گیرد.

همبستگی بازار تهران با سایر گروه‌های معترض نظیر کارگران، بازنشستگان و معلمان، زنجیره‌یی از مقاومت را شکل داده که استبداد فرتوت دینی قادر به شکستن آن نیست.

 

نظام ولایت فقیه در محاصرهٔ بحرانها

اعتراضات بازار تهران در شرایطی رخ داده که رژیم ولایت فقیه به‌دلیل شکست‌های استراتژیک در منطقه، از سوریه تا عراق و لبنان، در وضعیت شکننده‌ای قرار دارد. سقوط دیکتاتوری بشار اسد در سوریه و کاهش نفوذ منطقه‌ای، تنها بخشی از ضربات وارد شده به رژیم است. این شکستها در کنار بحرانهای داخلی، رژیم را در موقعیتی قرار داده که توان مقابله با موج اعتراضات مردمی را از دست داده است.

پیوستن بازار تهران به اعتراضات اقشار دیگر نظیر کارگران و بازنشستگان، می‌تواند فشار مضاعفی بر حکومت وارد کند. بازار به‌عنوان یکی از مراکز اصلی تأمین درآمد مالیاتی دولت، اگر دچار اعتصاب و توقف فعالیت شود، تأثیر مستقیمی بر منابع مالی حکومت خواهد داشت. این امر می‌تواند به کاهش قدرت سرکوب حکومت منجر شود.

از منظر سیاسی، تظاهرات بازاریان نشان‌دهنده فرو ریختن یکی از پایه‌های سنتی حمایت از حکومت است. این تحول نه تنها از نظر اقتصادی، بلکه از نظر سیاسی نیز برای حکومت نگران‌کننده است.

 

جیغ‌های وحشت‌آلود نظام

همزمانی تظاهرات بازاریان با تجمعات حکومتی سالگرد ۹ دی، به‌وضوح نشان داد که رژیم حتی در مراسم نمایشی خود نیز قادر به ایجاد روحیه در نیروهایش نیست. سخنان ترس‌آلود امامان جمعه و مقامات حکومتی در این تجمعات، بیش از آن که نشان‌دهنده اعتماد به‌نفس رژیم باشد، از وحشت آنها نسبت به وضعیت کنونی حکایت دارد. از جمله، احمد خاتمی با بیان این‌که «۸ ماه قیام ۸۸ از ۸ سال جنگ سخت‌تر بود» و «هدف، براندازی نظام بود»، در واقع اذعان کرد که ولایت فقیه در برابر اراده مردم به‌شدت آسیب‌پذیر است.

بیانیه اخیر سپاه پاسداران نیز به‌روشنی از شکنندگی رژیم در برابر اعتراضات مردمی پرده برداشت. این بیانیه که «آمادگی سپاه و بسیج برای مقابله با ناامنی و فتنه‌افروزی» را اعلام می‌کند، در واقع اعترافی است به ترس عمیق رژیم از جامعه انفجاری و کانون‌های شورشی. تلاش سپاه برای نمایش اقتدار، در عمل نشان‌دهندهٔ درماندگی و فقدان راه‌حل‌های پایدار برای مواجهه با خشم عمومی است.

 

چشم‌انداز اعتراضات و سرنوشت رژیم

اعتراضات اخیر بازار تهران، به‌ویژه در همبستگی با سایر اقشار جامعه، پیام روشنی برای رژیم دارد: پایان نزدیک است. پیوستگی زنجیره‌یی اصناف و رسته‌ها، همراه با حمایت عمومی از بازاریان، نشان‌دهنده اوج‌گیری جنبشی است که دیگر قابل مهار نیست. این جنبش نه‌تنها بر مسائل اقتصادی متمرکز است، بلکه ریشه درخواست عمومی برای تغییر ساختاری و براندازی کامل رژیم دارد.

اعتراضات بازار تهران را باید در متن خیزش همگانی مردم ایران علیه استبداد و فساد تحلیل کرد.

یکی از پیامدهای مهم این اعتراضات، گسترش همبستگی میان اقشار مختلف جامعه است. از بازنشستگان و کارگران تا بازاریان و دانشجویان، همگی به نوعی از سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی حکومت آسیب دیده‌اند. این همبستگی می‌تواند به ایجاد یک جنبش اجتماعی فراگیر منجر شود که توانایی تغییرات اساسی در ساختار قدرت را دارد.

امروز، بازاریان، کارگران، معلمان و بازنشستگان در کنار یکدیگر ایستاده‌اند و پیامشان روشن است: زمان تغییر فرا رسیده است. این اتحاد و همبستگی، زنگ خطری است برای رژیمی که سال‌ها با سرکوب و فریب، قدرت خود را حفظ کرده است. اکنون، این رژیم با بزرگ‌ترین بحران مشروعیت و پایداری خود روبه‌رو است و روزی که این اعتراضات به سقوط آن بیانجامد، دور نیست.

هیولایی در پس نقاب – قاسم سلیمانی – قسمت سوم

 

هیولایی در پس نقاب – قاسم سلیمانی – قسمت سوم


هیولايی در پس پرده -قاسم سلیمانی ۳