۱۴۰۳ مرداد ۱۱, پنجشنبه

کشکول خالی شیخ دجال زمانه تباهی‌ها

 

کشکول خالی شیخ دجال زمانه تباهی‌ها

کشکول خالی شیخ دجال زمانه تباهی‌ها
کشکول خالی شیخ دجال زمانه تباهی‌ها

شیخ بهایی در کتاب کشکول خود گفتارهای حکیمانه و ارزشمندی از مشاهدات و تجربه‌های ذیقیمتش را به خواننده هدیه می‌دهد تا عبرت و پندی برای زندگی در دنیایی از نامردمی‌ها و نامرادی‌ها باشد. کشکولی پر و پیمان از درس‌های روزگار؛ که آموختنی است: «یاران، برخیزید و پیام مرا به دنیا رسانید که هر دم به رنگی درآید و از من گوییدش، فریبکارا! از ما دور شو! مگر نه این است که ما به کارها و گفتارهایت آشنائیم؟ بهر چشمان ما خود را آرایش مکن، چرا که هر گاه تو حجاب از رخ می‌کشی ما قناعت پیشه می‌کنیم و هر گاه که رسواکده‌های تو دل را بفریبد، چشمهایمان را با پوشش یأس همی‌پوشانیم. ما چراگاه‌های ترا سراسر در نور دیده‌ایم؛ و راستی را هیچ‌کدامشان را شایسته نیافته‌ایم».

چنان‌چه «دنیا» و زمانه شیخ بهایی را با شیخ بی‌بهای حاکم زمانه خود معادل کنیم، به درستی و مطابقت، خامنه‌ای و نظام ظلم و جور او را مشاهده می‌کنیم. گویی شیخ بهایی گفتار خود را پس از یاوه‌های شیخ دغلکار در مراسم بی‌رمق «تنفیذ»، ایراد کرده است.

 

بی برقی و بی‌آبی، بی‌پولی و بی‌کاری

بیش از چهل سالی که فاشیسم دینی بر آب و خاک و منابع میهن چنبره زده، هست و نیست مردم را با غارت و ویرانگری بر باد داده است. هزاران میلیارد دلار خسارت ناشی از جنگ‌طلبی و صدور تروریسم و صدها میلیارد دلار چپاول و مال مردم‌خوری موجب شده که کشوری به توانمندی ایران در گرمای تابستان آب و برقش قطع باشد و ملتی در هوای داغ این فصل بسوزند. جوانانش ناامید از فردا و بیکار و درمانده در سودای فرار از ایران ویران باشند؛ تا جایی که حتی خامنه‌ای در مراسم تنفیذ ناچار شد به زبان، بحران اقتصادی را در صدر اولویتها عنوان کند: «همه می‌دانند من به مسائل فرهنگی بسیار حساس هستم، اما اولویت امروز مسائل اقتصادی است». کارشناسان می‌گویند حتی فهمی ولو نیمه درست هم از خرابی اوضاع در رژیم آخوندی متصور نیست: «به‌جرأت می‌توان گفت ۷۰درصد مشکلات و معضلات ایران در بخش‌های مختلف، ناشی از بی‌توجهی به مبانی و بدیهیات علم اقتصاد و وضع مقررات ضداقتصادی است: بحران برق، بحران آب، مشکلات بخش‌های بهداشت و آموزش، بنزین، آلودگی‌هوا، محیط‌زیست، قاچاق، رانت و فساد، بهره‌وری پایین، وضعیت خودرو، مسکن، نیروی کار، فقر و... نیازی به برنامه‌های مطول چند هزار صفحه‌یی برای هر یک از وزارتخانه‌ها ندارد، باید به بدیهیات عمل شود. مجموعه حاکمیت و به‌ویژه دولت در ایران نیازمند یک بازنگری و تغییر ریل است: تغییر نگاه از ضداقتصاد به اقتصاد» (دنیای اقتصاد۸مرداد۱۴۰۳)..

پرواضح است که سطور خالی و نا نوشته گزارش رسانه‌یی فوق هم‌چون دیگر رسانه‌های حکومتی که می‌خواهند علت‌العلل همه نابسامانیها را کالبد شکافی کنند، دو کلمه بیشتر نیست؛ نظام قرون‌وسطایی ولایت فقیه با خصیصه غارتگری و چپاول، سرکوب و اقتصاد رانتی.

 

کشوری تعطیل با خزانه‌ای جارو شده

ارتجاع قهار با علم اقتصاد همان کاری را کرد که با خزانه و صندوق توسعه و قلک ملت بینوای ایران کرد؛ تا جایی که وقتی می‌خواهند خزانه را تحویل تدارکاتچی جدید بدهند، با کشکول خالی نظام ولایت مطلقه فقیه مواجه گردیده‌اند. وزیر امور اقتصادی و دارایی طی نامه‌یی رسمی به «سرپرست ریاست جمهوری» در تاریخ ششم مرداد ماه، اعلام کرده است که موجودی نقدی خزانه ۱۰.۵ هزار میلیارد تومان یعنی حدود ۱۷۰ میلیون دلار است! این رقم به‌معنای واقعی کلمه برای خزانه کشوری مانند ایران در حکم «هیچ» است چرا که حقوق و دستمزد کارمندان بسیار بیشتر از این ارقام است. این رقم حتی نمی‌تواند تأمین کننده حقوق یک هفته‌یی کارمندان دولت باشد. طبق اعلام رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور، دولت هر ماه ۱۵۰ هزار میلیارد تومان حقوق و دستمزد به کارمندان می‌دهد! پس پرسش ساده این است که آن‌همه ادعای نفت فروشی و دور زدن تحریم‌ها بر فرض صحت، پولش کجا رفته است؟

روزنامهٔ عصر ایران هشتم مرداد با اشاره به تناقض فروش نفت و سفره‌های خالی مردم می‌نویسد: «خود دولت سیزدهم همواره مدعی بود توانسته است فروش نفت و درآمدهای ناشی از آن و سایر صادرات و درآمدهای داخلی را به چند برابر دولت قبلی برساند ولی به‌رغم آن همه ادعا، خزانه‌ای با ۱۷۰ میلیون دلار تحویل داده است. اینجاست که باید پرسید ثمره و نشانه آن همه درآمد و ادعای موفقیتهای شگرف اقتصادی کجاست؟ سر سفره مردم که نیست! در خرانه هم که نیست! پس کجاست؟!» 

حالا عده‌یی دنبال «اسب زین شده» می‌گردند که در طویله بیت دیده شده است، اما باند مغلوب گفت ما «خرلنگ» دیدیم ولی «خزانه جاروشده» و تعطیلی کشور به‌خاطر قطع برق، روشنگر ادعاهای تو خالی و کشکول رژیم آخوندی است.

 

تورم، فقر، بی‌رشدی یا ناترازی‌ها؛ کدام فوری‌تر است؟

رژیم درمانده خامنه‌ای و دولت نیامده ورشکسته به کدام درد بی‌درمان برسد و اصلاً از کجا شروع کند؟ مگر کسی می‌داند؟ هر باند و جناحی برای حفظ امتیازات و انحصاراتش، نقشه و ترفند خودش را پیش می‌کشد: «تداوم گرمای کم‌سابقه هوا سبب شد تا حل چالش ناترازی انرژی از سوی برخی به‌عنوان فوری‌ترین مأموریت دولت معرفی شود. آیا ناترازی انرژی بزرگ‌ترین بحران اقتصاد ایران است؟ اگر بله، تورم، رشد اقتصادی پایین و پرنوسان، ناترازی نظام بانکی، ناترازی صندوق‌های بازنشستگی، بیکاری و‌... در کجای دستور کار دولت قرار می‌گیرند؟ به عبارت دیگر کدام یک از این معضلات اقتصادی مهم‌تر است و حل آن باید به‌عنوان فوری‌ترین مأموریت تیم اقتصادی دولت چهاردهم قرار بگیرد؟» (جهان‌صنعت۸مرداد۱۴۰۳)

 

بدهی دولت به گندم‌کاران بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان

حال به یک فقره اشاره کافیست. بیش از چهل سال است بازی کودکانه و باید گفت دجالگرانه «خودکفایی» بدون فراهم کردن الزامات علمی و ساختاری آن، که از خزعبلات خمینی امام دجالان بود، منابع آبی و خاکی کشور را به قهقرا رساند و رژیم آخوندی یک سال در میان «خودکفا» می‌شد و سال بعد وارداتش مایه آبروریزی حضرات می‌گردید. چند سالی است که کشاورزان فقیر و بی‌آب و بدون تسهیلات لازم را وعده می‌دهند که گندم بکارید، خریدش با ما! اما حالا صحبت از بدهی هزاران میلیاردی به این قشر زحمتکش میهن است. «رئیس بنیاد ملی گندم‌کاران با اعلام این‌که بدهی دولت به گندم‌کاران به ۱۰۴ هزار میلیارد تومان رسیده است، گفت: سازمان برنامه و بودجه «اولویتی برای کشاورزی و پرداخت مطالبات این قشر از مردم کشور ندارد» (سانا پرس۴مرداد۱۴۰۳)

***

اگر چه کشکول خامنه‌ای خالی‌تر از هر زمانی است، اما توان و انگیزه جوانان آگاه و دلیر میهن - در کانون‌های شورشی- فراتر از هر سد و مانعی است و بساط دجالگران را جمع خواهد کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر