۱۴۰۳ دی ۲۷, پنجشنبه

چالش‌های اقتصادی روسیه؛ تهدیدی جدی برای راهبرد جنگی کرملین

چالش‌های اقتصادی روسیه؛ تهدیدی جدی برای راهبرد جنگی کرملین

روسیه ومشکل اقتصادی در جنگ با اوکراین


کاهش ذخایر صندوق ثروت ملی روسیه از 117 به 31 میلیارد دلار

روسیه در سال 2025 با چالشی جدی روبه‌رو است که می‌تواند اهداف نظامی این کشور را با خطر جدی مواجه کند؛ ذخایر مالی روسیه به سرعت در حال کاهش است و ممکن است تا پایان سال به طور کامل تمام شود. این هشدار را آندرس اسلوند، اقتصاددان سوئدی و پژوهشگر سابق شورای آتلانتیک، مطرح کرده است.

به گزارش «بیزینس اینسایدر» (Business Insider)، اسلوند پیش‌بینی می‌کند که ذخایر نقدی صندوق ثروت ملی روسیه تا پاییز 2025 به اتمام خواهد رسید. با توجه به اتکای شدید روسیه به این صندوق در سال‌های اخیر، او این وضعیت را «مشکلی جدی» برای اهداف نظامی روسیه در سال 2025 توصیف کرده است.

به گفته اسلوند، ذخایر نقدی صندوق ثروت ملی روسیه از 117 میلیارد دلار در سال 2021 به تنها 31 میلیارد دلار تا پایان نوامبر 2024 کاهش یافته است. با این حال، دولت روسیه در بودجه سال 2025، مبلغی بی‌سابقه برابر با 130.5 میلیارد دلار برای هزینه‌های دفاعی اختصاص داده است.

در مقاله‌ای که اسلوند در وبسایت «پراجکت سیندیکت» (Project Syndicate) منتشر کرده، او تأکید کرده که مشکل اصلی مسکو، تأمین بودجه است. او پیش‌بینی کرده که ذخایر نقدی روسیه تا پاییز 2025 به پایان خواهد رسید و در آن زمان، کاهش بودجه اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

پیامدهای اقتصادی بحران

اسلوند پیش‌بینی می‌کند که در صورت تداوم بحران اقتصادی، روسیه مجبور به بازگشت به سیاست‌ کنترل قیمت‌ها و جیره‌بندی خواهد شد، اقداماتی که به دوران شوروی بازمی‌گردد و به تشدید مشکلات اقتصادی آن دوره منجر شد.

کاهش سریع ذخایر صندوق ثروت ملی روسیه تا حدی ناشی از تحریم‌های غرب است که که روسیه را از گرفتن وام از دیگر کشورها بازداشته است. بر اساس گزارش اسلوند، بدهی خارجی روسیه طی دهه گذشته به طور چشمگیری کاهش یافته و از 729 میلیارد دلار در سال 2023 به حدود 293 میلیارد دلار در سپتامبر 2024 رسیده است.

اسلوند در این گزارش به مشکلات متعددی در اقتصاد روسیه اشاره کرده است، از جمله نرخ بالای تورم، کاهش ارزش روبل، و کمبود شدید نیروی کار. این عوامل می‌توانند چشم‌انداز رشد اقتصادی بلندمدت روسیه را تضعیف کنند.

اسلوند معتقد است که ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، ادعا می‌کند اقتصاد کشورش در برابر تحریم‌های غربی قوی‌تر شده است و این موضوع را مایه افتخار می‌داند، در حالی که هم‌زمان خواستار لغو این تحریم‌هاست.

با این حال، به گفته اسلوند، واقعیت چیز دیگری است؛ «رکود تورمی» – وضعیتی که در آن تورم بالا با حداقل رشد اقتصادی همراه است – در حال سایه انداختن بر اقتصاد روسیه است.

رنو فوکار، اقتصاددان اروپایی، نیز سال گذشته پیش‌بینی کرده بود که اقتصاد ضعیف روسیه ممکن است توان این کشور را برای ادامه جنگ اوکراین کاهش دهد. گزارشی از اندیشکده آمریکایی «شورای آتلانتیک» نیز تأکید کرده است که بحران اقتصادی ممکن است مسکو را وادار به پایان دادن به جنگ با اوکراین در سال 2025 کند.العربیه فارسی


۱۴۰۳ دی ۲۶, چهارشنبه

گاوگندچاله‌دهانیِ ولی‌فقیه در قلب تاریخ

 

گاوگندچاله‌دهانیِ ولی‌فقیه در قلب تاریخ

پرده‌یی از مبارزات آخوندها در دههٔ ۵۰
پرده‌یی از مبارزات آخوندها در دههٔ ۵۰

خامنه‌ای در سخنان روز ۱۹دی، در چند عبارت، تمام تاریخچه‌ٔ سراسر دروغگویی و شیطان‌سازیِ حاکمیت آخوندی با رأس ولی‌فقیه را به نمایش گذاشت. خامنه‌ای با تأسی به امام عوام‌فریب‌اش، منکر وجود و مبارزه‌ٔ گروه‌های سیاسی در برابر حکومت شاه طی سال‌های دهه‌ی ۵۰ خورشیدی شد! این در حالی‌ست که خود خامنه‌ای و رفسنجانی اساساً اگر فعالیت سیاسی‌‌ در زمان شاه داشتند، عمده‌ٔ آن هواداری دورادور از سازمان مجاهدین خلق ایران تا سال ۱۳۵۴ بود.

تحریف یک تاریخ در حالی که طیف‌های گوناگون شاهدان آن هنوز زنده و ناظرند، فقط از گاوگندچاله‌دهانی چون ولی‌فقیه ارتجاع برمی‌آید با مستمعینی جهول و فاقد شعور سیاسی و تاریخی که اساساً سرمایه‌های ارتجاع آخوندی در طول حیات‌اش بوده‌اند و هستند.

 

ده‌ها کتاب، مقاله، فیلم و گفتار توسط بسیاری نویسنده و تاریخ‌نگار، گواهی داده‌اند که از سال ۱۳۴۳ تا اواخر سال ۱۳۵۶ در صحنه‌ی سیاسی ایران و تعادل قوای اصلی آن، یک‌طرف حکومت شاه بود، یک‌طرف سازمان‌های پیشتاز مبارزه‌ چون مجاهدین خلق ایران و چریک‌های فدایی خلق ایران. این مبارزه که فضای آن در آن زمان دانشگاه‌ها، بازار، محیط‌های روشنفکری و سیاسی و سپس زندان‌ها بود، به‌طور خاص پس از کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ و تداوم آثار آن تا نیمه‌ی اول دهه‌ٔ ۴۰، توسط این ۲گروه مبارز نمایندگی می‌شد.

 

واقعیت‌های آشکار و ثبت‌شده در این دوره از تاریخ ایران گواهی داده است که آخوندها ــ من‌جمله خمینی ــ از سال ۱۳۴۳ تا اواخر ۱۳۵۶ جز تعدادی معدود، هیچ مبارزه‌یی با شاه نداشتند، اگر هم بودند، از نوگرایی و جذبه و پیشتازی مجاهدین خلق ارتزاق می‌کردند و به‌همین اتهام هم به زندان افتاده بودند. نحله‌ی آخوندها و در رأس‌شان خمینیِ پراگماتیست، اساساً در تابستان و پاییز ۱۳۵۷ که مردم، خیابان‌ها را به عرصه‌ی تظاهرات علیه شاه تبدیل کردند و عکس‌های شهدای مجاهدین و چریک‌های فدایی بر دست‌هایشان بود، پا به میدان گذاشتند. خود خمینی به آخوندها پیام داد «حالا که دیگران اشکال می‌کنند، شما هم بیایید».(نقل به مضمون)

 

خامنه‌ای البته همه‌ٔ این‌ها را می‌داند، ولی هم‌ذات‌پندار بودن با خوی و منش دجال‌گری و دروغ‌زنی، آموزه‌ٔ تحریف عامدانه‌ٔ تاریخ ثبت‌شده می‌شود. اما چه سود که راه رفته‌ٔ ۴۶سال دجالیت و دین‌فروشی و قلب واقعیت، لعنت‌گاه ابدیِ خمینی و خامنه‌ای در مظهر مردم ایران و حافظه‌ی تاریخی‌شان شده است.

 

طی بیش از ۴دهه‌ی گذشته، هزاران نوشتار، گفتار، تصویر و سند در وصف و شرح دروغ‌گویی و دجالیت به‌عنوان ماهیت کارگزاران این حاکمیت انتشار یافته است. قاطبه‌ی مردم ایران تجربه کرده‌اند که «دروغ» و «دجالیت»، ابزارهای جنایت‌کاری‌های این حاکمیت هستند. خمینی سردمدار این نحله، با وقاحت، حلال بودن دروغ و شرب خمر و جاسوسی برای حفظ نظام را توصیه و دستور کرد و به‌عنوان یک روش حکومت‌مداری جاانداخت. خودش هم اولین کسی بود که زیر تمام قول و قرارهایش در پاریس زد و بزرگ‌ترین خیانت به اعتماد مردم ایران را مباح جلوه داد. خمینی با کلاهک و چتر این خیانت، انواع جنایت را به کارگزاران نظام، پاسداران، کمیته‌چی‌ها، بسیجی‌ها، بازجویان، به‌اصطلاح دادستان‌ها و خامنه‌ای تجویز نمود.

 

خامنه‌ای با این تحریف ــ که بی‌شک برخی عناصر شاهد آن تاریخ، در درون نظام هم به آن می‌خندند ــ  اوج خباثت در عین بلاهت را مرتکب شد. نشان داد که ضربه‌ٔ شکست عمق استراتژیک در سوریه، مشاعر وی را نیز مرتعش و مشوش نموده است.

آن‌چه خامنه‌ای در اوج وقاحت دروغ‌گویی، خواست به مستمعین نان‌خور نظام حقنه کند، از قضا سوخت‌بار شناساییِ بیشتر مبارزان واقعیِ با شاه توسط نسل‌های جدید و نیز افزودن به اعتبار تاریخی‌شان در شناخت ماهیت دجال و ارتجاعیِ نحله‌ٔ خمینی و ولی‌فقیه کنونی نظام شد. نشان داد که استمرار مبارزه پس از سقوط شاه، اساساً بر محور آزادی علیه هرگونه ارتجاع و دیکتاتوری بوده است. همین سرمایه برای نیروهای اصیل و پیشتاز در مبارزه با ارتجاع آخوندی از ۱۳۵۸ تا کنون، پالایش‌دهنده‌ٔ صحنه‌ی سیاسیِ فعلیِ ایران در راستای سرنگونی دیکتاتوریِ فقاهتی ــ ولایی می‌باشد.


بن‌بست فاشیسم دینی؛ نگاهها به سمت آلترناتیو دموکراتیک

 

بن‌بست فاشیسم دینی؛ نگاهها به سمت آلترناتیو دموکراتیک

بن‌بست فاشیسم دینی؛ نگاهها به سمت آلترناتیو دموکراتیک
بن‌بست فاشیسم دینی؛ نگاهها به سمت آلترناتیو دموکراتیک

فاشیسم دینی حاکم بر ایران در سال‌های اخیر به‌طور عام و بعد از سرنگونی دیکتاتوری خون‌ریز سوریه به‌طور خاص با وضعیت بحرانی و غیرقابل بازگشت مواجه شده است. این وضعیت محصول سه عامل کلیدی است: سرکوب داخلی و فساد گسترده، شکست‌های منطقه‌یی و موقعیت اعتلایافتهٔ مقاومت سازمان‌یافته.

این یادداشت به بررسی این عوامل و نقش آنها بر تحولات آتی می‌پردازد. خاطرنشان می‌شود که این عوامل و پارامترها در سخنرانی خانم مریم رجوی در «کنفرانس سیاست جدید در قبال رژیم» به اطلاع مردم ایران و جهان رسیده است.

 

سرکوب داخلی، فساد و بحران اقتصادی

نخستین عامل وضعیت بحرانی رژیم، سرکوب شدید داخلی، فساد فراگیر و بحرانهای اجتماعی و اقتصادی است. سیاست‌های سرکوب‌گرانه رژیم که با اعدام‌های گسترده، بازداشت‌های بی‌رویه و کنترل شدید بر آزادی‌های مدنی همراه است، جامعه ایران را به آستانه انفجار رسانده است. آمارها نشان می‌دهد که در سال ۲۰۲۴، رژیم با اعدام بیش از ۱۰۰۰ نفر، رکورد جدیدی از جنایت را ثبت کرد. این رویکرد سرکوبگرانه نه تنها نتوانسته ثبات رژیم را تضمین کند، بلکه خشم عمومی را افزایش داده است.

از سوی دیگر، ورشکستگی اقتصادی، کاهش قدرت خرید مردم، تورم ۴۰ درصدی و کمبودهای اساسی مانند آب و برق، موجب گسترش نارضایتی عمومی شده است. سیاست‌های اقتصادی ناکارآمد و فساد سیستمی، منابع کشور را در خدمت اهداف سیاسی و نظامی رژیم در منطقه قرار داده و به جای رفاه شهروندان، میلیاردها دلار صرف حمایت از متحدان منطقه‌یی شده است. تحریم ۹۰ درصدی دو انتخابات سال ۲۰۲۴ نشان داد که رژیم دیگر پایگاه اجتماعی قابل توجهی ندارد و مردم از حاکمیت ناراضی‌اند.

 

شکست‌های منطقه‌یی از سوریه تا لبنان

عامل دوم بحران رژیم، شکست‌های مداوم در منطقه است. استراتژی رژیم برای گسترش نفوذ از طریق حمایت از دولتها و گروه‌های نیابتی در خاورمیانه، اکنون با تنگناهای جدی مواجه شده است. سقوط دیکتاتوری سوریه که یکی از مهم‌ترین متحدان استراتژیک رژیم به‌شمار می‌رفت، نقطه عطفی در این شکستها بود. ارتش سوریه که سال‌ها تحت حمایت سپاه پاسداران و حزب‌الله بود، نتوانست در برابر فشارهای داخلی و خارجی مقاومت کند و رژیم ایران نیز نتوانست دیکتاتوری بشار اسد را در قدرت نگه دارد.

این تحولات، توانایی رژیم برای ادامه جنگ‌افروزی و حمایت از گروه‌های نیابتی مانند حزب‌الله را به‌شدت کاهش داده است. بسته شدن کریدورهای زمینی و هوایی که از سوریه برای حمایت از نیروهای رژیم در لبنان استفاده می‌شد، تعادل‌قوا در منطقه را به ضرر رژیم تغییر داده است. این امر نه تنها نفوذ منطقه‌یی رژیم را تضعیف کرده، بلکه پشتوانه دیپلماتیک آن در سطح بین‌المللی را نیز متزلزل ساخته است.

 

نقش مقاومت سازمان‌یافته

عامل سوم و شاید مهم‌ترین دلیل وضعیت بحرانی رژیم، رشد و تقویت مقاومت سازمان‌یافته در ایران است. کانون‌های شورشی در تهران و سایر شهرها، به‌عنوان موتور محرک اعتراضات و قیامهای تکان دهنده، نقشی کلیدی در برهم زدن ثبات رژیم ایفا کرده‌اند. سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران که با مرزبندی مشخص «نه شاه، نه شیخ» شناخته می‌شوند، به یک آلترناتیو دموکراتیک و معتبر برای آینده ایران تبدیل شده‌اند.

این مقاومت سازمان‌یافته با تدارک قیامهای سراسری و بهره‌گیری از حمایت مردم، به رژیم فشار می‌آورد. نسل جوان، که از فقر، بی‌عدالتی و سرکوب به ستوه آمده، به کانون‌های شورشی پیوسته و آماده است تا نقش خود را در شکل‌گیری یک «ارتش بزرگ آزادی» ایفا کند. رژیم که از این تهدید آگاه است، تلاش می‌کند با افزایش سرکوب و تبلیغات، جنبش مقاومت را مهار کند، اما این تلاش‌ها تاکنون موفقیت‌آمیز نبوده است.

 

تأثیر سقوط دیکتاتوری سوریه بر معادلات داخلی و منطقه‌ای

یکی از مهم‌ترین تحولات تأثیرگذار بر رژیم ایران، سقوط دیکتاتوری سوریه است. این رخداد، علاوه بر تضعیف موقعیت منطقه‌یی رژیم، پیامدهای قابل توجهی در داخل ایران داشته است. مردم ایران به‌وضوح دیدند که سپاه پاسداران و نیروهای نیابتی رژیم تا چه حد ضعیف و شکننده هستند. این امر، اعتماد به قدرت مردم برای تغییر رژیم را افزایش داده و انرژی جدیدی به اعتراضات داده است.

سقوط سوریه هم‌چنین خشم عمومی را نسبت به هزینه‌های هنگفتی که رژیم برای حفظ دیکتاتوری بشار اسد صرف کرده، تشدید کرده است. مردم ایران اکنون بیش از گذشته خواهان پایان دادن به سیاست‌های خارجی پرهزینه رژیم و تمرکز بر مسائل داخلی هستند.

آری، رژیم آخوندی در بن‌بستی تاریخی قرار گرفته است. سرکوب داخلی، شکست‌های منطقه‌یی و رشد مقاومت سازمان‌یافته، موقعیت رژیم را به‌شدت تضعیف کرده است.

 

از سرکوب تا مماشات بین‌المللی

رژیم آخوندی در واکنش به بحرانهای داخلی و خارجی، به سرکوب بیشتر و تلاش برای جلب حمایت بین‌المللی روی آورده است. افزایش اعدامها و تشدید کنترل بر رسانه‌ها و فضای مجازی، بخشی از این رویکرد است. هم‌زمان، رژیم تلاش می‌کند دولتهای غربی را به ادامه سیاست مماشات ترغیب کند. تجربه گذشته نشان داده است که این سیاست‌ها تنها به تقویت رژیم منجر شده و مانع از تغییرات اساسی در ایران شده است.

 

چشم‌انداز آینده

تحولات اخیر نشان می‌دهد که سرنگونی رژیم آخوندی نه تنها ممکن، بلکه در دسترس است. سقوط دیکتاتوری سوریه به مردم ایران نشان داد که رژیم ولایت فقیه نیز قابل شکست است. جامعه ایران اکنون در مرحله‌ای از آگاهی و آمادگی قرار دارد که قادر است با اتکا به مقاومت سازمان‌یافته و حمایت بین‌المللی، به تغییرات بنیادین دست یابد.

شورای ملی مقاومت ایران با برنامه‌یی روشن برای ایران پس از سرنگونی رژیم، به‌عنوان جایگزینی دموکراتیک و قابل اعتماد مطرح است. این برنامه شامل جدایی دین از دولت، لغو حکم اعدام، تضمین حقوق زنان و اقلیتها و تأسیس یک ایران غیراتمی است که مدافع صلح و همکاری در منطقه باشد.

جامعه ایران، که از فقر، سرکوب و بی‌عدالتی به ستوه آمده، آماده است تا فصل جدیدی را در تاریخ کشور رقم بزند. زمان آن فرا رسیده است که جامعه بین‌المللی با حمایت از مبارزه مردم ایران و به‌رسمیت شناختن مقاومت آنها، در کنار مردم ایران قرار گیرد و به پایان دیکتاتوری کمک کند. این لحظه‌ای تعیین‌کننده در تاریخ ایران است که می‌تواند آینده‌ای آزاد، عادلانه و صلح‌آمیز را برای کشور و منطقه رقم بزند.

گزارش فخرفروشیِ مرگ به زندگی!

 

گزارش فخرفروشیِ مرگ به زندگی!

فخرفروشیِ مرگ به زندگی!...
فخرفروشیِ مرگ به زندگی!...

قطار سیاست نابودیِ زیرساخت‌های حیاتیِ زندگی و معیشت مردم، توسط حاکمیت آخوندی باشتاب در حرکت است. کار به تعطیلی چرخه‌ی روزمره‌ی مملکت رسیده است. اژدهای ایران‌خوار ولایی تلاش دارد زندگی و معیشت مردم را در حاشیه‌ی سیاست و هزینه‌ی حفظ نظام نگه‌دارد، اما حواشی آن‌قدر حجیم‌اند که گلوی اژدهای سیاست را هم می‌گیرند.

آثار غارت و تخریب زیرساخت‌های حیاتی، به تنفس و ریه‌ٔ مردمان رسیده است. آلودگی هوا باعث تعطیلیِ ۲۲شهر در روزهای ۲۲ و ۲۳دی شد. از طرفی نابودی انرژی باعث قطع مستمر برق در سرمای زمستان و مختل شدن اشتغال و درآمد شده است.

 

بحران‌زایی‌های سیاسیِ حکومت در داخل و منطقه، پشتوانه‌ٔ تمام بحران‌های زیست‌محیطی، انرژی، آموزش، اقتصاد و معیشت شده است. در واقع یک جغرافیا به‌وسعت ایران با مردمانش در حال قربانی شدن به‌پای حفظ نظام آخوندها هستند. نظامی که رئیس‌جمهور معتاد به تکرار «مقام معظم رهبری» آن، هر روز اعتراف ناگزیر می‌کند که «هیچ برنامه‌یی ندارد» و گوش به‌فرمان ولی‌فقیه است؛ ولی‌فقیه هم یعنی ترجمان عینی و تجربه‌شده‌ٔ نابودی انرژی و زیرساخت‌های حیاتی.

 

چنین ساختار سیاسی ــ مذهبی، در تلاش برای کورکردن افق امید و بهبود وضعیت زندگی و معیشت مردم، مدام مولود جدید قربانیِ نظام تحویل می‌دهد. به این گزارش حیرت‌انگیز از شماره‌ی ۲۲دی ۱۴۰۳ روزنامه حکومتی آرمان امروز توجه کنید:

«سال ۱۴۰۲ رئیس مرکز تحقیقات پیشگیری و کنترل دخانیات، سن شروع مصرف دخانیات در کشور را در ۱۳سالگی اعلام کرد و دیروز، معاون بهداشت دانشگاه بهشتی تهران گفت که سن شروع استعمال دخانیات پایین آمده و به ۹سال رسیده است.»

 

این رسانه‌ طبق سیاست معمول همه‌ٔ رسانه‌های حکومتی، هرگز سراغ علت اصلیِ فرایند حکومتیِ تولید این ناهنجاری‌ها نمی‌رود، ولی خواننده‌ٔ مطلب،  نشانیِ کانون فسادزای یک حکومت را از فحوای پرسش آن درمی‌یابد:

 «به‌راستی چه اتفاقاتی در ایران رخ داده که در مدت یک سال، ۴سال میانگین سن شروع استعمال در ایران کاهش پیدا می‌کند؟»

باز هم علت اصلیِ نقش حکومت را به‌عمد پنهان می‌کند، ولی جنایت آن‌قدر آشکار است و خودش داد می‌زند که رسانه‌ٔ حکومتی مجبور است به یک منبع غیبی به‌عنوان علت این وضعیت اشاره کند:

«عدم شادی و کاهش راهی برای خروج هیجانات در میان نوجوانان و کودکان، سبب شده که آن‌ها میل به سیگار و در آینده به مواد مخدری همچون گُل روی بیاورند.»

 

قطار سیاستی که فرمان آن دست ولی فقیه ارتجاع آخوندی است، مدام از روی نعش زندگی در مناطق محروم ایران عبور می‌کند تا با تبعیض مذهبی و قومی و تلکه کردن، به استمرار عمر نظام، سوخت برساند. جنایات حاکمیت ملایان در حق نیازهای اولیه‌ی زندگی مردم، حتی بر گلوی «آب» هم خنجر می‌کشد.

روزنامه آرمان امروز ۲۲دی ۱۴۰۳: «در منطقه بلوچستان یک لیوان آب سالم حکم طلا را دارد. سیستان و بلوچستان در انتظار شرایط آخر‌الزمانی‌... در منطقه سیستان، چند روز هوای بدون غبار در سال، یک آرزو به حساب می آید... اگر باران هم ببارد، هر چه دارند، سیلاب با خود می‌برد.»

 

این زندگی که خامنه‌ای و سپاه پاسداران و کارگزاران لاکچری‌زیِ نظام ولایی، جهنم‌اش کرده‌اند، فقط با همین ۲خط گزارش رسانه‌ٔ حکومتی معرفی نمی‌شود، فاجعه، بیش از این جان‌سوز و خاصه زن‌ستیزانه و ضدبشری‌ست:

«یکی از زنان روستاهای چابهار: تأمین آب و داشتن یک روز آب کافی برای استحمام و خوردن، برای ما آرزو شده. هر زن خانواده برای خودش آب می‌آورد و بچه‌ها را به کمک می‌برد. فرزندم دیگر رمقی برای رفتن به مدرسه ندارد. آن فردی که پیر است، واقعاً بدبخت است.» (همان منبع)

 

قطار سیاست استثماری با دست‌فرمانی ولی‌فقیه، برای حفظ نظام، به نابودی زندگی مردم اکتفا نمی‌کند، دمنده‌ٔ رنج‌های جانکاه بر پیکر  و جان مردم و سوزاننده‌ٔ آینده‌ٔ کودکان است:

 «یکی دیگر از زنان روستا: ۲۱روز یک‌بار منبع آب برای روستای ما می‌آید و ۵۰۰ تا ۷۰۰هزار تومان هزینه هر تانکر آب است. پول تانکر آب را نداریم. بعضی وقت‌ها آب کثیف است و چاره‌ای نداریم. خودم و همسرم سنگ کلیه داریم و برخی از شب‌ها از شدت درد کلیه نمی‌خوابیم. بچه‌ها دچار اسهال می‌شوند. دخترم و پسرم به مدرسه نمی‌رسند. برای خانواده‌ها، اولویت آب است نه تحصیل. ۱۸کیلو وزن دبه آب است. درد کمر و ناحیه گردن در روستاهای ما و اطراف برای زنان زیاد است. برخی از زنان فلج شده‌اند. ۴ماه است که یک دختر ۲۵ساله کلیه‌اش را از دست داده. پدرش ۶ماه است دنبال خیرها و بیمه می‌رود، چون می‌گویند ۶۰۰میلیون تومان برای یک کلیه نیاز است.»(همان منبع)

 

مشاهده می‌شود که رسانه‌های حکومتی فخرفروشیِ مرگ بر زندگی را گزارش می‌کنند. در کانون این گزارش‌ها، رویکرد سیاسیِ حاکمیت است که چنین مولودهایی از آن نتیجه می‌شود. یعنی که پاسخ تمام بحران‌ها، سیاسی و در ارتباط مستقیم با موجودیت حاکمیت است. دست بر بحران هر شهر و حاشیه و و استان که بگذاریم، راه نجات در همبستگی و همیاریِ همه‌ٔ این‌ها برای ریشه‌کنیِ دمل چرکین و فسادزا و طبقاتی‌ساز حاکمیت ولایت فقیه است.

هشدار هراسان مشاور خامنه‌ای دربارهٔ پیآمد مذاکرات رژیم در ژنو و اجلاس فراآتلانتیک در پاریس

 

هشدار هراسان مشاور خامنه‌ای دربارهٔ پیآمد مذاکرات رژیم در ژنو و اجلاس فراآتلانتیک در پاریس

علی‌اکبر ولایتی مشاور خامنه‌ای
علی‌اکبر ولایتی مشاور خامنه‌ای

هشدار هراسان مشاور خامنه‌ای دربارهٔ پیآمد مذاکرات رژیم در ژنو

و اجلاس فراآتلانتیک در پاریس

 

فرهیختگان، ارگان ولایتی:

شیطنتی از جانب آمریکا با همراهی فرانسه در حال برنامه‌ریزی است

پاریس میزبان چند تن از مقامات سابق و فعلی اروپایی و آمریکایی بود

که حضور کلاگ نماینده ویژه دونالد ترامپ در پرونده اوکراین

بیش از همه مورد توجه قرار گرفت

گزینه‌های رژیم:

اولین گزینه ادامه مسیر دیپلماسی

گزینه بعدی، استفاده از ابزار تهدید است

گزینه سوم تنش حداکثری است که ایران نشان داده توان استفاده از آن را دارد

 

فرهیختگان متعلق به ولایتی مشاور خامنه‌ای، درباره مذاکرات رژیم با سه کشور اروپایی انگلستان، آلمان و فرانسه در ژنو نوشت:

یک هفته پیش از شروع دور جدید مذاکرات در ژنو، ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه برنامه هسته‌یی و موشکی ایران را از جمله تهدیدهای ایران خواند. او هم‌چنین آنچه که به‌عنوان دخالت‌های ایران در جنگ اوکراین خواند را از جمله تهدیدهای ایران دانست. رئیس‌جمهور فرانسه مدعی شد برنامه هسته‌یی ایران در آستانه رسیدن به نقطه غیرقابل بازگشت است. ماکرون مدعی شد باید همراه با آمریکا به مقابله با برنامه هسته‌یی و موشکی ایران پرداخت. اظهارات ضدایرانی رئیس‌جمهور فرانسه تنها اقدام او علیه ایران نبود. همزمان با این اظهارات، اجلاسی هم در پاریس برگزار شد. کمپ مجاهدین در پاریس میزبان چند تن از مقامات سابق و فعلی اروپایی و آمریکایی بود که حضور کلاگ، نماینده ویژه دونالد ترامپ در پرونده اوکراین بیش از همه مورد توجه قرار گرفت. این حضور در کنار ادعا‌هایی که ماکرون مطرح کرد و گفت ایالات متحده باید برای مقابله با ایران در خصوص دخالت‌ها در جنگ اوکراین گام بردارد، این گزاره را تقویت کرد که شیطنتی از جانب آمریکا با همراهی فرانسه در حال برنامه‌ریزی است.

فرهیختگان ولایتی در ادامه نوشت: در این موقعیت آنچه به‌عنوان سم مهلک خصوصاً در جریان مذاکرات عمل می‌کند، خوش‌بینی طرف اروپایی بدون دیدن واقعیت صحنه بین‌الملل است. تهدید خواندن ایران در خصوص پرونده اوکراین نشان می‌دهد پای آمریکایی‌ها در این تشدید مواضع وسط است و این احتمال وجود دارد که طرف اروپایی با واسطه آمریکایی‌ها به‌دنبال امتیاز گرفتن از ایران در میز مذاکره باشد. از طرف دیگر این احتمال وجود دارد که طرف اروپایی از مذاکرات برای اجرای سیاست چماق و هویج استفاده کند. به این معنی که در حالی‌که در میز مذاکره با ایران حاضر می‌شود و از ادامه گفتگو‌ها حمایت می‌کند، همزمان مواضعی ضدایرانی علیه ایران برای تشدید فشار‌ها در مجامع بین‌المللی و ارسال پرونده ایران به شورای امنیت را دنبال کند.

ارگان ولایتی هم‌چنین نوشت: آنچه در حال حاضر در جریان است و البته ادامه هم دارد، صرفاًگفتگو برای گفت‌وگوست.

این منبع سپس زیر عنوان «ترکیب دیپلماسی و تهدید؛ بهترین نوع مواجهه ایران با اروپا تا اکتبر ۲۰۲۵» افزود: اولین گزینه ادامه مسیر دیپلماسی... گزینه بعدی، استفاده از ابزار تهدید است... گزینه سوم نیز تنش حداکثری است که ایران نشان داده توان استفاده از آن را دارد.

۱۴۰۳ دی ۲۵, سه‌شنبه

معاون وزیر خارجه ایران: دور سوم گفت‌وگوهای ایران و سه کشور اروپایی در ژنو سازنده بود

 معاون وزیر خارجه ایران: دور سوم گفت‌وگوهای ایران و سه کشور اروپایی در ژنو سازنده بود


کاظم غریب آبادی

کاظم غریب‌آبادی، معاون وزارت خارجه جمهوری اسلامی، گفت‌وگوهای ایران و سه کشور اروپایی در سوئیس را «صریح و سازنده» خواند.

غریب‌آبادی در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «ضمن ورود به برخی جزئیات، ایده‌هایی را در دو حوزه رفع تحریم و هسته‌ای که برای حصول به یک توافق ضروری هستند، مورد بحث و بررسی قرار دادیم.»

روز گذشته اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه ایران گفت که هدف گفت‌وگوی دیپلمات‌های ایران با نمایندگان بریتانیا، فرانسه و آلمان درباره امور منطقه‌ای، بین‌المللی و برنامه هسته‌ای، «رفع تحریم‌ها» است و تاکید کرد که «پرونده تحریم‌ها» همیشه در اولویت کشورش بوده است.

این در حالی است که وزارت خارجه آلمان به خبرگزاری فرانسه گفته است، «این نشست به منزله مذاکره نیست، بلکه گفت‌وگوهای مشورتی یا رایزنی تلقی می‌شود.»

پیش‌تر، وزارت خارجه فرانسه پنج‌شنبه بیست دی اعلام کرد، این نشست نشان‌دهنده این است که سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و بریتانیا همچنان در تلاش برای یافتن راه حل دیپلماتیک برای برنامه هسته‌ای ایران هستند؛ برنامه‌ای که پیشرفت‌های آن از دید تروئیکا بسیار مسئله‌ساز تلقی می‌شوند.»العربیه فارسی

از سربازان کره شمالی در اوکراین خواسته شده پیش از اسیر شدن «خودکشی» کنند

 از سربازان کره شمالی در اوکراین خواسته شده پیش از اسیر شدن «خودکشی» کنند


رهبر کره شمالی وکشته شدن سربازانش در جنگ اوکراین

گزارش‌های اطلاعاتی حاکی از آن است که حداقل 300 سرباز کره شمالی طی درگیری در اوکراین کشته شده‌اند اما کی‌یف و واشینگتن می‌گویند تعداد کشته‌ها بسیار بیشتر بوده است

اطلاعات کره جنوبی روز دوشنبه در گزارشی گفت که کره شمالی به سربازان خود که در جنگ علیه اوکراین در کنار روس‌ها می‌جنگند، دستور داده شده که قبل از به اسارت افتادن خود را بکشند.

اطلاعات کره جنوبی برآورد کرده که حداقل 300 سرباز کره شمالی در جنگ میان روسیه و اوکراین کشته شده‌اند.

این در حالی که اوکراین و ایالات متحده اعلام کرده‌اند که تعداد کشته‌های کره شمالی بسیار بیشتر است. این اطلاعات در جلسه‌ای خصوصی با نمایندگان کره جنوبی به اشتراک گذاشته شد، جایی که لی سئونگ‌کئون، نماینده حزب حاکم، گفته که نیروهای کره شمالی به دلیل نداشتن شناخت کافی از جنگ مدرن، خسارات سنگینی متحمل شده‌اند.

پیش‌تر ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین، اعلام کرده بود که نیروهایش نخستین دو سرباز کره شمالی را اسیر کرده‌اند. او همچنین ویدیویی در شبكه اجتماعی «ایکس» منتشر کرد که در آن اسرای کره شمالی را حین بازجویی با کمک مترجم نشان می‌داد.

یکی از این دو اسیر که زخمی شده‌اند، اظهار کرد که از مشارکت در یک درگیری واقعی بی‌اطلاع بوده و همچنین تمایل خود را برای ماندن در اوکراین ابراز کرده است اما دیگری ترجیح داد به کره شمالی بازگردد.

11 هزار سرباز

آژانس اطلاعات ملی کره جنوبی اعلام کرد که نیروهای همسایه شمالی آن‌ها در جبهه کورسک روسیه مستقر هستند، جایی که کی‌یف تعداد حدود 11 هزار سرباز کره شمالی را برآورد کرده است. این نیروها اقدامات ضعیف و بی‌فایده‌ از خود نشان داده‌اند، از جمله شلیک به پهپادهای دوربرد، که نشان‌دهنده کمبود آمادگی آن‌ها برای درگیری‌های مدرن است.

پیش‌تر گزارش‌هایی مبنی بر این که یک سرباز کره شمالی خود را با بمب منفجر کرد تا به اسارت درنیاید، منتشر شده بود. این سرباز در یک حمله شرکت کرده بود که در آن 17 سرباز کره شمالی کشته شدند، بدون آنکه هیچ‌کدام از سربازان اوکراینی کشته شوند.

در مورد تعداد کشته‌های کره شمالی در این درگیری، اطلاعات کره جنوبی تخمین زده است که حدود 300 نفر کشته شده‌اند، در حالی که زلنسکی هفته گذشته اعلام کرد که تعداد کشته‌ها و زخمی‌ها به 4 هزار نفر رسیده است، و ایالات متحده نیز برآورد کرده است که این تعداد تا پایان ماه گذشته حدود 1000 نفر بوده است.العربیه فارسی