۱۴۰۳ مهر ۲۶, پنجشنبه

سرنگونی چیست؟ سرنگون‌کننده کیست؟

 سرنگونی چیست؟ سرنگون‌کننده کیست؟

سرنگونی چیست؟ سرنگون‌کننده کیست؟
سرنگونی چیست؟ سرنگون‌کننده کیست؟

«سرنگونی» یا «براندازی» کلیدواژه‌یی است که با قیام مسلحانهٔ سازمان مجاهدین در ۳۰خرداد ۱۳۶۰ به ادبیات معاصر ایران راه گشوده است. مجاهدین هیچ‌گاه پنهان نکرده‌اند که جز سرنگونی تام و تمام این رژیم به چیزی دیگر چشم ندوخته‌اند.

 

یک یادآوری عبرت‌آموز

به یاد بیاوریم با ظهور فتنهٔ خاتمی بسیاری از جریانهای سیاسی خود را باخته و با ماغ این گوسالهٔ سامری دامن از دست دادند. تنها و تنها این مقاومت ایران با رهبری مسعود رجوی بود که اعلام کرد: «افعی کبوتر نمی‌زاید»! خیلی‌ها می‌گفتند که رژیم با روی کارآوردن مهره‌های شسته‌رفته‌تر خواهد توانست خود را اصلاح و عمرش را طولانی نماید. قدرتهای خارجی به امید موهوم مدره شدن این رژیم به برقراری رابطه با آن پرداخته و در ازای برخورداری از منافع زد و بند با آن، مقاومت ایران را در لیست تروریستی گذاشتند؛ ولی گذشت زمان ثابت کرد که اصلاح این رژیم یک سراب بیش نیست. ثبات قدم مجاهدین در پیشبرد این خط انقلابی در قیام دی۹۶ با شعار «اصلاح‌طلب، اصول‌گرا ـ دیگه تمومه ماجرا» به بار نشست و عمومی شد.

 

تجربه شهریور ۱۳۲۰

در روزهای بالا گرفتن تنش بین فاشیسم دینی و اسراییل بر سر لبنان، چشم دوختن به تغییر این رژیم از طریق راه‌حل‌های «آسمان» ی، تبلیغ نوعی بی‌هزینگی و دست روی دست گذاشتن است. وقایع عبرت‌آموز تاریخی می‌گویند در شهریور ۱۳۲۰ که شوروی از شمال و شرق و بریتانیا از جنوب و غرب به ایران حمله کرده و تا تهران پیشروی کردند، ارتش شاهنشاهی به‌سرعت فروپاشید و نیروهای متفقین، رضا شاه را -که تاریخ مصرفش تمام شده بود- از سر قدرت برداشتند. در نبود یک آلترناتیو انقلابی مؤثر، سلطنت به پسر او واگذار شد. بنابراین اشغال خارجی آزادی مردم ایران را از قید و بند سلطنت و استبداد به همراه نیاورد.

 

شاهکار مقاومت ایران

چشم ندوختن به قدرتهای بزرگ و توقع نداشتن از آنها برای سرنگونی فاشیسم دینی، از شاهکارهای مقاومت ایران است. این مقاومت از روز اول چنگ در چنگ‌شدن با این رژیم پیوسته تکرار و تأکید کرده است که سرنگونی کار خودمان و خلقمان است.

این منتهای استقلال‌طلبی و شرافت ملی مجاهدین است. استراتژی آنها هرگز متکی بر کمک خارجی نبوده است. حرف این مقاومت با کشورها این بوده است که با سیاست مماشات به این رژیم امداد نرسانید، فرزندان انقلابی این میهن را در لیست‌های تروریستی قرار ندهید به‌عنوان مانع عمل نکنید و از سر راه کنار بکشید تا مردم و مقاومت این رژیم را سرنگون سازند.

 

سرنگونی، خودبه‌خودی یا قانونمند؟

سرنگونی فاشیسم دینی یک امر خودبخودی، غیرقانونمند و وابسته به شانس و تصادف نیست. قرار نبوده و نیست که در یک سپیده‌دم رویایی و در عالم خیال رخ دهد. با منطق بی‌هزینگی و پرهیز از خطر کردن نمی‌توان به آن دست یافت. یک پدیدهٔ علمی است، از قوانین سرسخت پیروی می‌کند.

باید مانند یک ساختمان عظیم، ستونهای آن را بر زیرساختی مستحکم برافراشت و دیوارهایش را آجر به آجر با رنج و کار طاقت‌فرسا فرابرد.

 

هنر نیروی سرنگون‌کننده

هنر نیروی سرنگون‌کننده یا همان آلترناتیو دموکراتیک و انقلابی در آنجا بارز می‌شود، که موقعیت انقلابی و قیامهای اجتماعی را مرحله به مرحله تا رسیدن به نقطهٔ تغییر جنس (براندازی) هدایت کند. همان‌گونه که برای پی‌افکنی یک سازمان و حزب انقلابی باید تئوری انقلابی و استراتژی کارآمد داشت، از کادرهای حرفه‌یی و فداکار برخوردار بود و تمامی این دارایی‌ها را در یک تشکیلات انقلابی متبلور کرد. برای پیشبرد و به ثمر رساندن یک انقلاب نیز باید دارای یک جایگزین سیاسی و دموکراتیک بود که گام‌به‌گام جنبش توده‌یی برای تغییر را هدایت کرده و به نظام حاکم بالغ نماید.

جایگزین شایسته برای هدایت خیزش‌های مردمی به سمت براندازی، علاوه بر داشتن یک پلتفرم پیشرو برای ایران آزاد فردا، در عرصهٔ سیاسی و بین‌المللی باید بتواند با دیپلماسی انقلابی، حمایت شخصیت‌های سیاسی و حقوق‌بشری را برانگیزد و با اتکا به آن با سیاست مماشات با فاشیسم دینی دربیفتد. پابه‌پای آن باید قادر باشد شیطان‌سازیها را در جنگ سیاسی علیه خود خنثی نموده و با افشای آنها به تقویت خط براندازی بپردازد. باید کادرهایی را تربیت نماید که بار انقلاب را به دوش بکشند و در هر شرایطی آماده باشند و برای تحقق اهداف مرحله‌ای فداکاری نمایند. این جایگزین باید بتواند اعتراضات مردمی، خیزش‌های مردمی و نیز قیام شهرها را راه‌اندازی و سازماندهی نماید. آنچه مقاومت ایران با کانون‌های شورشی در حال پیشبرد آن در شهرهای شورشی است از این منطق پیروی می‌کند. فراتر از آنچه گفته شد، این جایگزین باید از یک رهبری ذیصلاح و پشتوانه‌ٔ مبارزاتی مکفی برخوردار باشد تا بتواند تغییرات رادیکال را در هر مرحله محقق سازد.

 

استراتژی کانون‌های شورشی

با این تلقی، برای سرنگونی آخوندها نه به آسمان، نه به تصادف و شانس، نه به افتادن خودبه‌خودی این رژیم و نه به سراب تغییر محتمل در درون آن، بلکه باید به نیروی آزاد شدهٔ خودمان تکیه کنیم؛ به‌دستان متحد و اراده‌های پولادین که از هر نیرویی فراتر است.

استراتژی قیام و سرنگونی، استراتژی مونیستی مجاهدین و مقاومت ایران بوده است. دوام و قوام آنان در میدان نبرد با استبداد دینی، مدیون وفاداری به این استراتژی است. این استراتژی اکنون صحت‌وسقم خود را در باردهی و گسترش کانونی‌های شورشی نشان می‌دهد. قیامهای سراسری و در نهایت انقلاب دموکراتیک ایران، نتیجهٔ قانونمند و مبارک این استراتژی خواهد بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر