۱۴۰۲ شهریور ۱۲, یکشنبه

بسیار مهم - اهمیت افشای یک نامه درسیزدهمین جلسهٔ استیناف حمید نوری.

  بسیار مهم - اهمیت افشای یک نامه درسیزدهمین جلسهٔ استیناف حمید نوری.

اهمیت افشای یک نامه در دادگاه حمید نوری
اهمیت افشای یک نامه در دادگاه حمید نوری

در جلسهٔ سیزدهم استیناف دادگاه حمید نوری به تاریخ ۱۰شهریور ۱۴۰۲، سندی مهم در دادگاه قرائت شد که در برگیرندهٔ یک نامهٔ مهم از دادستان ضد انقلاب تهران در سال۱۳۶۷ به خمینی است.

 این سند از طرف خانم «دلجو آبادی» به دادگاه ارائه شده است. اصل سند به‌نقل از کتاب زندگی و مبارزات اسدالله لاجوردی است و انتشارات موسوم به «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» آن را منتشر کرده است (۱).

دژخیم مصطفی پورمحمدی، عضو «هیأت مرگ» در قتل‌عام۶۷، ریاست این مرکز را به‌عهده دارد.

 

بررسی نامهٔ دادستان تهران به خمینی

در نامهٔ مورد بحث ـ که از جانب دادستان دادگاه سوئد قرائت شد ـ چند موضوع به استحضار خمینی رسیده است:

- تأکید بر خطر جدی مجاهدین و اشاره به‌عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران برای به‌زانو درآوردن ماشین جنگی رژیم در جنگ فرسایشی و توسعه‌طلبانه.

- اشاره به گسترش تیپ‌ها و گردانهای ارتش آزادیبخش و بالغ شدن آنها به استعداد ۸۰۰۰نفر و رشد کمی و کیفی سلسله عملیات آزادیبخش مجاهدین که تا آن تاریخ منجر به «فجایع فکه و مهران!» شده است. [منظور نگارنده پیروزیهای ارتش آزادیبخش در عملیات آفتاب و چلچراغ است]

- در این نامه هم‌چنین تصریح می‌شود که عملیات ارتش آزادیبخش تعداد زیادی را به هلاکت رسانده یا به اسارت گرفته است و غنایم قابل توجهی را نصیب مجاهدین نموده است: «در ۵۳ عملیات کوچک و بزرگ، ۹۰۰۰نفر را شهید و مجروح و ۲۷۷۱ نفرات را اسیر کرده است!»

-  شکوه و شکایت از پیوستن زندانیان آزاد‌شده به ارتش آزادیبخش؛ و این‌که «شانه به شانه مردها داشتند می‌جنگیدند این زن‌ها...».

  برای پیشگیری از خطر سرنگونی خواهان اقدامات زیر در مورد زندانیان سیاسی مجاهد شده است:

ـ برخورد ستاد کل جانشینی فرماندهی کل در هماهنگی با ارگانهای ذیربط با مجاهدین

ـ متوقف کردن آزادی زندانیانی که دورهٔ زندان آنها به پایان رسیده است؛ به‌ویژه زندانیان مجاهد

ـ اجرای جنایتکارانهٔ احکام به تأخیر افتادهٔ اعدام؛ به‌طور خاص در بارهٔ افراد سرموضع و آنهایی که در زندان دست به ایجاد تشکیلات زده‌اند.

«احکام اعدام را به اجرا در بیاورید که الآن تأخیر انداخته‌اید، این‌ها را اعدام کنید!»

ـ باز بینی حکم زندانیان سیاسی سرموضع: 

«مخالفین را مورد بررسی و افراد کلیدی را مورد تجدید نظر قرار دهید در سازمان؛ آنهایی که یک سیستم بخصوصی دارند در زندان و آنهایی که 

خودشان می‌گویند زندان را مثل یک صحنه نبرد تلقی می‌کنند؛ با آنها برخورد کنید».

این نامه پیش‌بینی می‌کند که مجاهدین در «آیندهٔ نزدیک» حمله‌های خود را در جبهه‌های جنوب و غرب ادامه و گسترش خواهند داد و «بیش‌از‌پیش به جذب زندانیان آزاد‌شده مبادرت می‌ورزند» و خواهان «برخورد جدی و قاطع مسئولان ذیربط» برای خاتمه دادن به «حوادث درون زندان، اعتصاب و فرار زندانیان و برخورد خصمانهٔ آنان با پاسداران» می‌شود.

نویسنده در پایان خواهان ملاقات حضوری با خمینی برای ادای توضیح بیشتر شده است.

دادستان دادگاه سوئد در پایان قرائت نامه خاطرنشان می‌کند که این نامه از خمینی می‌خواهد که دست به اقدام بزند؛ این موضوع باعث شده است که خمینی حکم قتل‌عام زندانیان سیاسی را در سال۱۳۶۷ صادر کند.

این نامه فاقد تاریخ است ولی از اشاره به وقایع و رخدادهایی مانند عملیات فکه (آفتاب) و مهران (چلچراغ) می‌توان فهمید که تاریخ نگارش آن باید اواخر خرداد و یا روزهای اول تیر ۱۳۶۷ باشد.

عملیات آفتاب در ۸فروردین و چلچراغ در ۲۸خرداد ۱۳۶۷ انجام شده‌اند.

 

مرور حکم خمینی از منظر این نامه

مروری بر حکم دست‌نویس خمینی جای تردید باقی نمی‌گذارد که او این حکم را بعد از این نامه و در واکنش به آن صادر کرده است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

از آنجا که منافقین خائن به هیچ‌وجه به اسلام معتقد نبوده و هر‌چه می‌گویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها، از اسلام ارتداد پیدا کرده‌اند، و با توجه به محارب بودن آنها و جنگهای کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاریهای حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنان برای صدام علیه ملت مسلمان ما، و با توجه به ارتباط آنان به استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانهٔ آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تاکنون، کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند، محارب و محکوم به اعدام می‌باشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با رأی اکثریت آقایان حجةالاسلام نیری دامت افاضاته و جناب آقای اشراقی و نماینده‌ای از وزارت اطلاعات می‌باشد، اگر چه احتیاط بر اجماع است، و همین‌طور در زندانهای مراکز استان کشور، رأی اکثریت آقایان قاضی شرع، دادستان انقلاب و یا دادیار و نمایندهٔ وزارت اطلاعات لازم‌الاتباع می‌باشد.

 رحم بر محاربین ساده‌اندیشی‌است، 

قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا، از اصول تردید‌ناپذیر نظام اسلامی ا‌ست. 

امیدوارم با خشم و کینهٔ انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام، رضایت خداوند متعال را جلب نمایید. آقایانی که تشخیص موضوع به عهدهٔ آنان است، وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند «اشداء علی‌الکفار» باشند. تردید در مسائل قضایی اسلام انقلابی نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا می‌باشد. والسلام.

روح‌الله الموسوی الخمینی»

 

اهمیت قرائت این نامه در دادگاه

قرائت این سند در سیزدهمین جلسهٔ استیناف دادگاه دژخیم حمید نوری از آن جهت دارای اهمیت است که دعاوی فاشیسم دینی و جلادان قتل‌عام ۶۷ را نقش بر آب می‌کند. آنها مدعی بودند که احکام اعدام زندانیان سیاسی در سال۱۳۶۷ در واکنش به‌عملیات فروغ جاودان بوده و زندانیان قصد توطئه و پیوستن به صفوف ارتش آزادیبخش داشته‌اند. 

این نامه به‌طور صریح مشخص می‌کند

که قتل‌عام زندانیان سیاسی از پیش از عملیات فروغ جاویدان در طرح و برنامهٔ خمینی و قضاییهٔ خون‌آشام آن بوده است.

یادآوری می‌شود که قتل‌عام ۶۷ به‌عنوان یک «نسل‌کشی» و «جنایت علیه بشریت» یک پرونده فراملی و بین‌المللی شده است. این جنایت نابخشودنی و فراموش‌ناشدنی در کنفرانس «چهار دهه جنایت علیه بشریت و مصونیت از مجازات» با شرکت برجسته‌ترین قضات و حقوق‌دانان بین‌المللی در ۳۰مرداد ۱۴۰۲مورد بررسی قرار گرفت و پرونده آن تا حصول به نتیجهٔ نهایی [مجازات آمران و عاملان قتل‌عام] هم‌چنان گشوده خواهد بود.

 

پانوشت:

(۱) کتاب «زندگی و مبارزات شهید اسدالله لاجوردی» را یکی از عوامل حکومتی به‌نام «غلامعلی پاشازاده» تنظیم کرده است. در بخش اسناد و تصاویر این کتاب، سه نامه از لاجوردی با عنوان «دادستان انقلاب اسلامی تهران» درج شده که نامهٔ مورد بحث یکی از آنهاست. به‌نظر می‌رسد این نامه که به‌امضای دادستان انقلاب اسلامی تهران نوشته شده توسط اشراقی(دادستان وقت) یا رئیسی (جانشین دادستان) تنظیم شده باشد چون لاجوردی در آن زمان سمتی در دادستانی نداشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر