۱۳۹۶ دی ۱۶, شنبه

چه کسی باید از حسابرسی بترسد، مردم یا رژیم؟

چه کسی باید از حسابرسی بترسد، مردم یا رژیم؟

 


 
استیصال سران آشفته حال و از تعادل خارج شده حکومت آخوندی، در برابر خیزش عظیم مردم و جوانان ایران، به درجه‌یی رسیده است که حال دیگر کنترلی روی اظهارات خود ندارند. گاه قولنج «حقوق شهروندی» می‌گیرند و می‌گویند: «اعتراض حق قانونی شهروندان است» اما گاه به تاکتیک نخ‌نمای چنگ و دندان نشان‌دادن رو می‌آورند و پز لولو خورخوره به خود می‌گیرند. درست در شرایطی که «مقام معظم!»، به‌طرزی معنادار صحبت در مورد قیام مردم ایران را به بعد موکول کرده، نقش میرغضب را به‌سر دژخیم قوه قضاییه واگذار نمود، او نیز پای دیگر «ضابطین قضایی!» را به میان کشید. حال نوبت موسی غضنفرآبادی است، رئیس به‌اصطلاح دادگاه انقلاب اسلامی تهران، تا بخت خود را در این زمینه بیازماید.
این مهره سرکوبگر در مصاحبه با خبرنگار رژیمی می‌گوید:
«کسانی که از روزهای سوم به بعد اغتشاشات دستگیر شوند، جرم و مجازات‌شان سنگین خواهد بود زیرا با توجه به اعلام وزارت کشور مبنی بر غیرقانونی بودن این تجمعات، عالماً و عامداً و با علم و آگاهی اقدام به تجمع، اغتشاش و حرمت‌شکنی کرده‌اند».

در جای دیگر می‌گوید: «هر روزی که از اغتشاشات بگذرد و افراد دستگیر شوند، جرم و مجازات‌شان بیشتر می‌شود و ما اینها را دیگر معترضان نسبت به حقوق‌شان نمی‌دانیم بلکه این افراد کسانی هستند که می‌خواهند به اصل نظام ضربه بزنند».

در این‌که هدف جوانان قیام‌کننده «اصل نظام» و به عبارت دیگر «اصل ولایت فقیه» است، کسی ابهام ندارد. الآن دیگر همه می‌فهمند که حرف واحد ملت ایران، سرنگونی کلیت نظام است. بازی کثیف اصول‌گرا و اصلاح‌طلب دیگر کسی را نمی‌فریبد. مردم با این حکومت به ته خط رسیده‌اند اما در این میان آنچه مضحک می‌نماید تهدیدات و چنگ و دندان نشان دادنهای این آخوند ـ جلاد است و بی‌اختیار اولدروم بلدروم‌ها و اولتیماتوم دادنهای ژنرال‌های حکومت نظامی شاه در روزهای پایانی سطنتش را به ذهن متبادر می‌سازد.

گفتنی است که این مهره سرکوبگر مانند رژیم شاه که معتقد بود تظاهرکنندگان از آن سوی مرزها آمده و با بیگانگان ارتباط دارند، جوانان قیام‌آفرین را عوامل سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه می‌داند.
نکته دیگر این‌که روحیه باختگی و ترس‌ خوردگی نیروهای ریزشی انتظامی را در مواجهه با فوران خشم مردم و جوانان انقلابی «عطوفت!» و «پرهیز از برخوردهای خشن!» معنی می‌کند.

«اگر نیروی انتظامی رعایت می‌کند و عطوفت به‌خرج می‌دهد به‌خاطر این است که جوانان هوشیار و آگاه شوند و ما هم به نیروهای انتظامی گفته‌ایم از برخوردهای خشن بپرهیزند و فقط محکمه و دادگاه درباره این افراد تصمیم می‌گیرد».

و سرانجام سناریوی تکراری و لو رفته التماس به خانواده‌ها برای ممانعت از پیوستن فرزندانشان به قیام:
«... به خانواده‌ها توصیه می‌کنم مراقب فرزندان و جوانان خود باشند زیرا برخی جوانان فریب اخبار دروغین سایتها و رسانه‌های دشمن را می‌خورند و احساسی می‌شوند».

در پاسخ باید گفت:
«الآن زمان سفت چسبیدن عمامه‌هاست تا توفان قیام آن را از جا نکند. دیگر این تهدیدات کسی را نمی‌ترساند. دیگر این آخوندها و میرغضب‌های آنان نیستند که باید بترسانند. اکنون نوبت ترسیدن آنها از خشم فوران یافته و اتحاد بی‌نظیر مردم است. این آنها هستند که باید از روزهای سخت حسابرسی در بیم باشند و هر روزی که از قیام می‌گذرد، به این فکر کنند که پرونده جنایت‌هایشان چه سنگین و سنگین‌تر می‌شود!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر