۱۳۹۶ دی ۱۶, شنبه

”بنگر صد نگران را“ ناامیدی سران رژیم از قیام و این‌که کار از کار گذشته و دیگر کاری نمی‌توان کرد.

”بنگر صد نگران را“ ناامیدی سران رژیم از قیام و این‌که کار از کار گذشته و دیگر کاری نمی‌توان کرد.

قیام مردم ایران

قیام مردم ایران

در حالی که ۸روز از قیام سراسری مردم ایران علیه دیکتاتوری حاکم می‌گذرد، سایه سردرگمی و یأس بر سراسر رژیم سنگین‌تر و چشم‌اندازش تاریکتر شده است.
این سردرگمی به حدی است که تحلیلهای مختلف و متناقضی از جانب باندهای رژیم درباره این قیام، انگیزه‌ها و خاستگاه و چگونگی مقابله با آن مطرح می‌شود.

اما آنچیزی که در همه آنها مشترک است، ناامیدی است و این‌که کار از کار گذشته و دیگر کاری نمی‌توان کرد.

در بسیاری از این تحلیلها حرف اصلی این است که مشکلات نظام برای مقابله با قیام یکی دوتا نیست که بتوان آنها را حل کرد.

سایت حکومتی فرارو ۱۳دی ۹۶ ضمن اذعان به تشتت آرا در درون نظام، چشم‌انداز تیره و تاری را که قیام برای نظام ولایت تدارک دیده، چنین ترسیم می‌کند: «هر کسی از هر جناحی و فارغ از هر فکری و ایده‌ای به آینده نامعلوم وقایع هفته اخیر می‌نگرد. این نگرانی فارغ از فکری که می‌کنیم، ناشی از وضعیتی است که در آن هستیم. خیابانهای برخی از شهرها شلوغ شده است. شعارهای ساختارشکن گهگاه داده می‌شود. چند نفری کشته و افرادی در زندان هستند، نگرانیم. آنچه پیش از امر واقع قرار دارد، وضعیت وجودی است که داریم؛ منگر جور و جفا را/ بنگر صد نگران را»

یکی از این ”صد نگران“ ها عباس عبدی از باند روحانی است که ضمن اعتراف به این‌که قدرت پرستان حاکم در نظام ولایت ”ذره‌ای درک و شعور ندارند“، فرصت برای نظام را ”مثل ابر از دست رفته“ می بیند. (سایت حکومتی فرارو ۱۳دی ۹۶)

صادق خرازی یکی دیگر از عناصر باند روحانی ضمن اعتراف به این‌که دولت روحانی یک دولت ناکارآمد و ”بحران ناکارآمدی در دولت یک بحران جدی است“، اذعان می‌کند که نظام را غم و غصه فرار گرفته است، و ”در حال توسعه فرهنگ غم و غصه“ است. (سایت خبرآنلاین ۱۳دی ۹۶)

واقعیت این است در شروع قیام باندها و مهره‌های نظام فاسد ولایت، در بهت و حیرت و ناباوری و حتی در حالت سکوت قرارداشتند.

اما پس از گذشت ۶روز از قیام ایران، مردم قیام کننده، نظام و مهره‌هایش را وادار کرده‌اند که از بهت و ناباوری بیرون بیایند و اکنون عزای ”فرصت از دست رفته“ را بگیرند.

پیش از این نیز با توجه به پوسیدگی نظام ولایت و تنفر روزافزون توده‌های مردم از این رژیم، بسیاری از مهره‌ها و رسانه‌های آن، ضمن هشدار نسبت به این وضعیت، چشم‌انداز مناسبی در پیش روی رژیم نمی‌دیدند.

آری، این فرجام رژیمی است که طی چند دهه حاکمیت ننگین خود مردم را سرکوب و غارت کرد و اکنون این مردم ایران‌زمین هستند که فرصت را غنیمت شمرده و از دست نخواهند داد تا آن‌که رژیم را به گور تاریخی‌اش بسپارند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر